پیامبر ما پیامبر رحمت و رحمت للعالمین است. امتش هم امت مرحومه است. هم پیامبر، هم امامان و هم قرآن برای ما رحمت هستند. قطعاً این امت هم امت مرحومه میشود. دعای ابوحمزه، دعای کمیل و... همهاش به رحمت خدا اشاره دارد که همهاش خدا میگوید: میبخشم، میآمرزم، رحمت للعالمین هستم. در دعای جوشن کبیر از هزار تا اسم چند تا اسم غضب پیدا میکنید؟ شاید به عدد انگشتهای دستتان هم در آن اسم غضب پیدا نکنید؛ مانند «يَا مَنْ هُوَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»؛ بگردید همهاش اسماء رحمت الهی است. «يا اجْوَدَ الاجْوَدِينَ، يَا أَکرَمَ الْأَکرَمِينَ، يَا مَلْجَأَ الْعَاصِينَ» ای پناه گناهکارها «يَا مَلْجَأَ کلِّ مَطْرُودٍ»؛ ای خدایی که هر کس را که طرد میکنند تو پناهش هستی، تو میگویی بیا. «یا طبیب من لا طبیب له، یا انیس من لا انیس له»؛ کسانیکه میگویند: چرا همهاش از رحمت خدا میگویی، بروند این دعاها را نگاه کنند. کلا رحمت خدا را بیان میکنند. اگر به روایات نگاه کنید، اسمهای غضب خدا باز هم اسم رحمت در میآیند. برای نمونه، جبار یعنی کسیکه خیلی قدرت دارد، اجبار و جبر میکند؛ ولی معنی و مفهوم جبار، یعنی کسی که تمام کمبودها و کاستیها را جبران میکند. مانند دکتر جراح که استخوانها را کنار هم میگذارد، بعد جوش میدهد. در حقیقت خدا جوش میدهد و دکتر فقط کنار هم میچیند. «يَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکسِيرِ»؛ ای خدایی که استخوان شکسته را جبران میکنی. مرحم میدهی و بههم میچسبانی. جبار، یعنی جبرانکننده، آقا ابوالفضل العباس(ع) وقتی دست چپ و راستش را قطع کردند، رجزی که خواندند به خودشان خطاب کردند. «يا نفس لا تخش من الکفّارو أبشرى برحمة الجبّار»؛ ای نفس اگر دست راست و دست چپت را قطع کردند، نترس. به تو بشارت میدهم به رحمت جبار، یعنی اگر اینجا دستت قطع شده، آنجا خدا دو تا بال به تو میدهد که پرواز میکنی. غصه نخور، خدا جای دستها به تو بال میدهد تا پرواز کنی. آسمانی میشوی و به عرش میروی. پس اسم جبار هم باز اسم رحمت است. یا مثلاً یا حنان، یا منان، منان یعنی کسی که بر ما منت دارد. ما منتپذیر خدا هستیم، هر چه داریم از خداست. خدا بر ما منت دارد؛ اما یا حنان، حنان یعنی چه؟ حنا از حنین یعنی شدت مهربانی، از امیرالمؤمنین(ع) سؤال کردند که معنی حنان چیست؟ آقا فرمودند: «يَا حَنَّانُ» یعنی «الْمُقْبِلُ عَلَى مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِهِ»؛ خدای مهربانی میرود جلوی عبدی که فرار میکند را میگیرد و بغلش میکند برش میگرداند. دیدید گاهی بچهها میخواهند از ترس پدر و مادر فرار کنند، پدر و مادر میروند به او محبت میکنند. حنان یعنی کسی که حالت فرار دارد و مولا هی برش میگرداند و بغلش میکند. «و لا يمکن الفرار من حکومتک» فرار من حکومت کسی از حکومت خدا نمیتواند فرار کند، بیاییم این خدای مهربانی که «يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ»؛ ای خدایی که دست ها را برای رحمت باز کرده است. آقای دولابی میفرمودند: خدا متعال هم تیر، هم تور و هم تار دارد. «تیر» دارد برای آن بندههایی که فراری هستند. تیر بارانشان میکند، میگیرد و فشارشان میدهد تا بگویند: یا رب، یا الله و برگردند. «تور» برای متوسطها و آنهایی است که حالت فرار ندارند؛ یعنی خدای متعال هم مثل شکارچیها تور میاندازد. ماه رمضان هم تور خداست. میگوید بیایید روزه بگیرید، نماز بخوانید، جمکران و حرم و جلسات خوب بروید. اینها هم تورهای خدا هستند که پهن کرده ما را شکار کند و «تار» برای آنهایی است که خودشان دوان دوان به طرف خدا میآیند. دیگر خدا برای آنها نغمههای آسمانی پخش میکند.