شعار یک صدای امروز مردم ایران «انتقام» است. اما این را که انتقام چیست و چه وقت معنای حقیقی خود را پیدا میکند، باید شناخت و با یک آگاهی کامل آن را مطالبه کرد. این روزها یک سخنرانی از حاج قاسم در روزهای متصل به شهادت عماد مغنیه دست به دست میشود که حاوی نکته بسیار مهم و راهبردی است. حاج قاسم در آن ایام با توجه به فریادهای «انتقام» که از زبان نیروهای حزبالله و حتی مردم ایران شنیده میشد، این جمله را بیان کردند: «انتقام ما شلیک یک موشک نیست. قصاص این خونها برچیدهشدن رژیم کودککش صهیونیستی است.» هر چند مغز این کلام از انتقام فیزیکی به دور نیست، اما افق دیدی که در این کلام رصد میشود، بسیار عمیقتر از برداشتهای قشری و سطحی است؛ در یک انتقام آنچه مهم است، عقلانیت و دوری از احساسات است.
همانطوری که چرخه دینداری و انقلابیگری ما بر مدار تولی و دوست داشتن دوستان میچرخد، از طرفی هم بر مدار تبری و بیزاری جستن از دشمنان میچرخد. این دو جنبه در همه ابعاد دینداری و انقلاب ما حاکم است. انتقال این تفکر بر کشورهای دیگر منطقه است که بنزین بر شعله خشم کشورهای استعمارگر ریخته است؛ از اینرو در سالهایی که پشت سر گذاشتهایم، شاهد پیروزی انقلاب اسلامی، شکست دیکتاتوری پهلوی، پیروزی هشت سال دفاع مقدس، پیروزی بر بسیاری از تحریمهای اقتصادی، جنگ 33 روزه حزبالله، ایستادگی یمن بر عربستان ، نابودی داعش و امروز جنگ تاریخساز غزه و در نهایت شکست هیمنه جهانی آمریکا و ایادی آن در منطقه بودهایم. با این اقداماتی که همه بهتر میدانیم، بیانصافی است که از منفعل بودن انقلاب اسلامی در پی هر حادثهای سخن بگوییم.
در جهان امروز پیروزی تنها با لشکرکشی و پرتاب چند توپ رقم نمیخورد، آنچه مهم است شکستن «اراده» است. اگر در معادلات امروز نیروهای یمنی و عراقی در مقابل دشمنان چند سال پیش خود میایستند، از اینروست که ارادههای آنان پا برجاست؛ از دل این ارادههاست که میگوییم شیطان بزرگ به هیچ یک ازاهدافش در منطقه نرسیده است.
توجه به این نکته درباره انتقام میتواند راهگشا باشد اینکه نیروهای نظامی در پیشانی جبهه ماشه را بچکانند، تنها یک تصمیم نظامی نیست بلکه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.
غلبه نرمافزاری
با برداشتهای عوامانه نمیتوان از انتقام باخبر شد. در دوران پس از شهادت حاج قاسم که موشکهای سپاه بر قلب عینالاسد فرود آمدند، عدهای این سیلی را به منزله انتقام قلمداد کردند و از توازن نداشتن شهادت سردار و این انتقام انتقاد کردند. در حالی که اگر کسی در آن زمان دیدگاه نظامی و سیاسی قویتری داشته و نیم نگاهی به امروز داشت، این کلام رهبر معظم انقلاب را که فرمودند: «این یک سیلی بود اما انتقام اصلی غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار است و انتقام سختتر در خروج آمریکا از منطقه رقم میخورد» میفهمید که انتقام حقیقی تحقق این خواسته سردار است.
انتقام راهبردی
همانطور که حاج قاسم عزیز ما فرمود انتقام ما کشتن یک نفر و حتی شلیک یک موشک نیست؛ بلکه برچیدهشدن رژیم کودککش صهیونیستی است که این نشان میدهد انتقام یک فرآیند مرحلهبهمرحله است. هرچند انتقام فیزیکی و حمله مستقیم نیز در این فرآیند وجود دارد و حتی شیرینتر جلوه میکند؛ اما سؤال این است که سران استکبار از کاهش نفوذشان در منطقه و اخراجشان از منطقه بیشتر آسیب میبینند یا از ترور یکی از سرانشان؟ جمهوری اسلامی دنبال این هدف و انتقام راهبردی است و این هدف با کاهش ملموس حضور و اثرگذاری نظامی و نفوذ سیاسی آمریکا در منطقه، قابل سنجش است.
یمن کابوس آمریکا
پس از شهادت حاج قاسم، با آن افتخار مسخرهای که آمریکاییها از این ترور برای خودشان میدیدند، انتظار داشتند که بر دل مردم منطقه ترس بیندازند و حکومت و بهرهبرداریشان از منطقه زیاد شود؛ اما نتیجه در جهت عکس آنچه آنان فکر میکردند، رقم خورد و تسلط نظامی آنان در افغانستان به اتمام رسید، نقش نظامی آمریکا ولو در ظاهر به نقش مستشاری در عراق تنزل یافت؛ به گونهای که آمریکا منفورترین حکومت بین عراقیها حساب میشود. نفوذ سیاسی و نظامی آمریکا در یمن و سوریه به اتمام رسید. تا جایی که امروز شاهد هستیم یمن برای آمریکا به یک کابوس تبدیل شده است. ترامپی که یک زمان به ایران هشدار میداد که با دم شیر بازی نکن، یکباره شاهد فرود آمدن 13 موشک در چشمشیر(عینالاسد) شد، اقدامی که هیچ کشوری تاکنون جرئت آن را نداشته است که به پایگاههای آمریکا اینگونه حمله کند. «کنث مکنزی»، فرمانده نیروهای تروریست آمریکایی در مصاحبهای اعتراف میکند که ایران روی اخراج نیروهای آمریکایی از منطقه متمرکز شدهاست.
سیلی بهیادماندنی به آمریکا
«سردار تنگسیری» فرمانده نیروی دریایی سپاه از 9 سیلی بهیادماندنی ایران به آمریکا سخن گفته است که بیشتر آنها رسانهای نشده است. عملیات هلیبرن روی عرشه نفتکش متصرف شده از سوی آمریکا یکی از آنهاست که «پابلو خوفرهلئال»، کارشناس سیاسی آمریکا از آن به «یک سیلی محکم از طرف ایران» یاد کرد.
اینها همه نشان از ضعیف شدن هیمنه استکبار در منطقه است که بعد از طوفانالاقصی سرعت هم گرفته است و کل جبهه مقاومت در حال تکمیل این راهبرد و این عمق انتقام سردار است که جزء آرزوها و اهداف او بود. با این همه انتقام فیزیکی و ظاهری نیز محفوظ است، کما اینکه هر از گاهی اخباری درباره حذف افراد دخیل در ترور سردار سلیمانی در منابع خارجی منتشر میشود.