با اعلام نظر شورای نگهبان درباره صلاحیتهای نامزدهای انتخابات، رقابت برای کسب 290 کرسی بهارستان آغاز شده است. هماکنون بیش از 11 هزار نفر در میدان رقابت هستند و به طور متوسط برای هر یک صندلی 38 نفر باید با یکدیگر رقابت کنند. ضمن آنکه انتخابات برای کسانی که صلاحیت آنها تأیید نشده یا احراز نشده، به پایان نرسیده و ممکن است صدها نفر از آنان نیز تأیید صلاحیت شوند و به میدان رقابت باز گردند!
در این میدان هم اصولگرایان با تمام توان به میدان آمدهاند تا پیروز انتخابات شوند و مجلسی را که هم اکنون در اختیار دارند، بار دیگر در اختیار بگیرند و هم بخشی از اصلاحطلبان و اعتدالیون در میدان رقابت هستند تا سهمی از مجلس را برای خود کنند. هر چند معتقدند در این مسیر با همه بضاعت و همه بازیکنان خود در وسط میدان نیستند و بخشی از چهرههای شناخته شده خود را به دست شورای نگهبان حذف شده میبینند!
این وضعیت بستر را برای سوءاستفاده رادیکالها و حامیان خط قهر و تحریم فراهم کرده است و برای نمونه جبهه اصلاحات ایران با صدور بیانیهای از رقم خوردن «گستردهترین رد و حذف در تاریخ انتخابات پس از انقلاب» میگوید، اما اصلاحطلبانی که به صندوق امیدوارند، همچنان محکم در میدان هستند و برای رقابت 11 اسفندماه فهرست ارائه خواهند کرد. البته در تلاشند تا شورای نگهبان را راضی کنند تا در بررسی صلاحیت برخی نامزدهای شناخته شدهشان تجدیدنظر کند.
«علیمحمد نمازی» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز از تلاشهای معطوف به انتخابات سخن گفته و ابراز داشته است: «امکان ائتلاف ما با احزاب اعتدال، ندا و اعتماد ملی برای انتخابات مجلس وجود دارد.» در همین راستا «اسماعیل دوستی» عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی و کاندیدای تأیید صلاحیت شده انتخابات مجلس اعلام داشته است: «با شخصیتهای همفکر خودمان که تأیید صلاحیت شدند برای تهیه لیست انتخاباتی در حال گفتوگو هستیم. منتظر هستیم تا شورای نگهبان با دید بازتری به اعتراضها رسیدگی کند تا برخی دوستان ردصلاحیت شده تأیید شوند و بتوانیم لیست کاملی را برای تهران معرفی کنیم. برخی دوستان ما در تهران ثبتنام کردند، اما قصد تغییر حوزه انتخابیه به شهرستان را دارند و نمیتوان فعلاً آمار دقیقی از تأییدصلاحیتشدگان اعلام کرد.»
نکته تأملبرانگیز آنکه برخی از چهرههای سیاسی ادعای اصلاحطلبان را زیر سؤال بردهاند و معتقدند با وجود جوسازیهای رسانهای تعداد ردصلاحیتشدگان شناخته شده اصلاحطلب چندان هم زیاد نیست، و به واقع بخش عمده آنان اصلاً نامنویسی نکردهاند! برای نمونه، «ناصر ایمانی» روزنامهنگار و از چهرههای میانه رو و اعتدالی معتقد است: «این دوره جریاناتی که از حذف شدن دم میزنند یا مدعی هستند درصد بالایی از نامزدهایشان ردصلاحیت شدند یا خالصسازی در حال انجام است، کلی گویی نکنند بگویند چه چهرههای مشهور یا نیمه مشهوری ثبتنام کردند، اما احراز صلاحیت نشدند. همه این نام را جمع بزنیم به تعداد انگشتان یک دست نمیشود.»
در این میان، به بهانه سالگرد درگذشت مرحوم هاشمیرفسنجانی، اصلاحطلبان فعال شدند و آن را فرصتی برای رونق بخشیدن به فضای انتخاباتی در اردوگاه خود کردند. برای نمونه، «فاطمه هاشمی» دختر بزرگ مرحوم هاشمی در گفتوگو با روزنامه «اعتماد» مدعی شد، پدر در انتخابات 1384 معتقد به تقلب در انتخابات بوده و خود را شکست خورده آن رقابت نمیداند! این در حالی است که برگزارکننده آن انتخابات وزارت کشور دولت اصلاحات بوده و کسی که آن روزگار را به یاد داشته باشد، به خوبی میداند که آقای هاشمی در شرایطی از میزان محبوبیت قرار نداشت که بتواند پیروز آن رقابت سخت شود! نکته دیگر آنکه تعابیر فوق حکایت از آن دارد که جریان اصلاحطلبان و اعتدالی تا چه اندازه تحمل باخت در انتخابات را ندارد و هرگاه مردم به ایشان اعتماد نکرده، سلامت انتخابات را زیر سؤال برده است! ضعفی جدی در فرهنگ سیاسی که باید برای آن چاره اندیشید.
همچنین برگزاری گرامیداشت هفتمین سالگرد درگذشت آیتالله هاشمیرفسنجانی در حسینیه شماره دو جماران، با حضور پرتعداد چهرههای شاخص اصلاحطلبان همراه بود که انتشار عکسهای آن خبرساز شد. این نشست نشان از جنبوجوشهای اصلاحطلبان معطوف به انتخابات دارد و تلاشی که هر چند رسانهای نمیشود، اما وجود دارد. حاضران تریبون را به آقای حسن روحانی رئیسجمهور پیشین دادند تا هم درباره مرحوم هاشمی و هم درباره انتخابات سخن بگوید. حسن روحانی که امروز پرچمدار طیف میانهرو اردوگاه اصلاحطلبان است و به صندوق رأی فکر میکند، تلاش کرد تا با ادبیاتی انتقادی به مواجهه با شورای نگهبان برود و بیان کند: «امروز روز امتحان بزرگ تاریخی برای شورای محترم نگهبان است. تاریخ در این روزها درباره شورای نگهبان قضاوت خواهد کرد. باز میخواهند رقیب نامزد اصلی انتخاب آرای باطله باشد؟»
نکته طنز کلام حسن روحانی آنجایی است که ایراد میدارد: «چرا سال ۱۳۹۸ کاری کردید که اکثریت مردم پای صندوق رأی نیامدند!» این در حالی است که همه کارشناسان بیطرف و منصف اذعان دارند عملکرد ضعیف دولت روحانی و تورم و گرانی و رکود ایجاد شده و برجامی که پس از هشت سال برای معیشت مردم نتیجهای نداشت و چالشی که در آبان ماه آن سال برای گرانی قیمت بنزین پیش آمد و اظهارات عجیب رئیسجمهوری که معتقد بود خودش هم روز جمعه فهمیده که بنزین گران شده! مهمترین عواملی بوده است که سبب شده تا شاهد کاهش مشارکت در انتخابات اسفند 1398 باشیم!
روحانی که در جمع دوستانش یکهتازی میکرد، رقیب را این چنین متهم کرد: «میدانم اقلیت حاکم نه مشارکت حداکثری میخواهد نه رقابت. میخواهد انتخابات سردی باشد که آن اقلیت ادامه دهند. حکومت فرد مهم نیست، منافع ملی مهم است. منافع جناح مهم نیست، رضایت عامه مهم است.» اظهاراتی که برای خوشایند محفل رادیکالها هرچند میتواند خوب باشد و جمعی از جوانان هوادار را به وجد آورد و خوراک رسانهای ضدانقلاب را فراهم آورد، اما اتهامات بیدلیلی است که از بداخلاقی سیاسی و روحیه پرخاشگری ایشان حکایت دارد که در طول هشت سال ریاست جمهوری نیز منتقدان و مخالفان را با بدترین تعابیر موردحمله قرار میداد!
در این شرایط به نظر میرسد نیازمند توجه بیشتر به اخلاق سیاسی هستیم و همه بازیگران باید تلاش کنند در عین حال که برای موفقیت و پیروزی در میدان مسابقه گام گذاشتهاند، اما این موفقیت باید با پایبندی به قانون و التزام به اخلاق رقابت سیاسی محقق شود.