ما انتخابات در پیش داریم؛ یک عدهای نمیخواهند این انتخابات آنچنان که شایسته این ملت است انجام بگیرد؛ تلاش میکنند مردم را مأیوس کنند، مردم را بیاعتماد کنند، وانمود کنند که انتخابات فایدهای ندارد، تأثیری ندارد؛ در مقابل اینها «جهاد تبیین» باید سینه سپر کند، در مقابل اینها باید حقیقت را بیان کند. کسانی هستند که [میخواهند] حضور مردم در اداره کشور که ثابتکننده تحقق مردمسالاری دینی در کشور است ضعیف بشود، تا حرف امام بزرگوار دروغ دربیاید؛ هدفشان این است که وعده الهی را مخالف واقع نشان بدهند. این حرکت، خصمانه است؛ در مقابل این حرکت خصمانه باید تلاش کرد. هر کس با انتخابات مخالفت کند، با جمهوری اسلامی مخالفت کرده، با اسلام مخالفت کرده. انتخابات یک وظیفه است. این یکی از کارها است؛ امروز احساس وظیفه نسبت به انتخابات یکی از کارهای نقد جامعه مجاهد در «جهاد تبیین» است.
کسانی که مردم را به نظام بدبین میکنند، مردم را نسبت به آینده ناامید میکنند، [در نتیجه] یک نقطه قوت که گاهی در نظام وجود دارد، به نقطه ضعف تبدیل میشود. یکی از نقاط قوت نظام مبارزه با فساد است؛ به مجرد اینکه یک فسادی در یک جایی ظاهر میشود و دولت و مسئولین قضائی و دیگران در مقابلش بنا میکنند حرکت کردنـ که این یک نقطه قوت است، مبارزه با فساد استـ یک عدهای از آن طرف پیدا میشوند که «آقا ببینید، فساد وجود دارد»! خب بله، فساد وجود دارد؛ آنچه نقطه ضعف است این است که فساد تحمل بشود، به فساد کمک بشود؛ اگر با فساد مبارزه شد، این میشود نقطه قوت. سعی میکنند این نقطه قوت را تبدیل کنند به نقطه ضعف؛ در مقابل اینها باید ایستاد. امام بزرگوار هیچ ملاحظهای نمیکرد؛ یک جاهایی ماها ملاحظه میکردیم، امام ملاحظه نمیکرد، صریح و روشن حق مطلب را ادا میکرد، آنچه را باید بیان کند بیان میکرد؛ اسم میآورد از افراد، اسم میآورد از جریانها و گروهها، برای اینکه مردم روشن بشوند؛ و به همین ترتیب توانست پایههای نظام را پایههای محکمی قرار بدهد که تا امروز، چهل و چند سال است که بحمدالله این بنا ارتفاع پیدا کرده، باز هم ارتفاع پیدا خواهد کرد.
ملت ایران اسلام را دوست دارند؛ ملت ایران استقلال را دوست دارند، عزت ملی را دوست دارند؛ ملت ایران از دنبالهروی و پیروی قدرتها بیزارند؛ ننگشان میکند که مثل دوران طاغوت، آمریکاییها و دیگر قدرتمندان بخواهند بر این ملت فخر بفروشند و امر و نهی کنند؛ ملت ایران تحمل نمیکند این چیزها را، برای همین هم هست که پای جمهوری اسلامی ایستادهاند؛ چون شعار جمهوری اسلامی شعار عزت ملی، استقلال ملی و پیشرفت ملی است؛ اینها شعارهای جمهوری اسلامی است؛ ملت به اینها علاقهمند است و این راه، راه خدا است. آنچه راه خدا است و بندگان خدا در آن راه حرکت میکنند، هیچ قدرتی قادر به عقب نشاندن آن نیست.
بیانات در دیدار مردم قم
یک عبارتی را یادداشت کردهام از امیرالمؤمنین(علیه الصلاة و السلام)؛ ماها روی این جملات نهجالبلاغه خیلی باید تکیه کنیم، از نهجالبلاغه خیلی باید یاد بگیریم. این در فرمان امام به مالک اشتر است که فرمود: وَ اِنما عِمادُ الدینِ وَ جِماعُ المُسلِمینَ وَ العُدةُ لِلاَعداءِ العامةُ مِنَ الاُمة. «عِمادُ الدین» یعنی تکیهگاه دین. شما جامعه اسلامی هستید؛ امیرالمؤمنین [این را] به ملت خودش میفرماید، خطاب به ما هم هست. «جِماعُ المُسلِمین» یعنی آن بدنه اصلی جامعه، بدنه اصلی این اجتماع مسلمانی. وَ العُدةُ لِلاَعداء؛ «عُدة» یعنی ذخیره روز مبادا؛ وَ العُدةُ لِلاَعداء؛ این ذخیره در مقابل دشمن، چه کسانی هستند؟ اَلعامةُ مِنَ الاُمة؛ یعنی توده مردم. تکیه حضرت به این است که به توده مردم تکیه کنید. وقتی یک رئیسجمهوری با توده مردم انس میگیرد، حرف میزند، کار میکند، میرود در دل مردم، یک عدهای از آنجا بلند میشوند میگویند «این پوپولیسم است»! اهانت میکنند. نه، این مردمداری است.
خب، یک نکته اساسی در اینجا وجود دارد؛ آن نکته این است که کشاندن مردم به صحنه مبارزه باید با جهتدهی دقیق و با توانبخشی معرفتی باشد. یعنی همانطوری که موشکهای شما نقطهزنند و دقیقند. شما [هم] که وسط میدان ایستادهاید و مردم را دعوت میکنید، هدفتان باید مشخص باشد. امام هدف را مشخص کرد: برداشتن رژیم وابسته فاسد پادشاهی، ایجاد حاکمیت اسلامی؛ هدف مشخص شد. ما امروز اگر مردم را به وسط میدان دعوت میکنیم، هدف چیست؟ این باید مشخص بشود. هدف عبارت است از حاکمیت اسلام، عزت ملی، صلاح کامل ملت ایران، اعتلای ملت ایران و مقابله با استکبار؛ هدف اینهاست. البته اینها تعبیرات کلی است، اما معانی روشن و مشخصی دارد. سیاست راهبردی امام بزرگوار آوردن مردم وسط صحنه، سپردن پرچم مبارزه به دست مردم بود.
در مقابل این سیاست، یک سیاست راهبردی دیگر وجود دارد؛ آن سیاست چیست؟ بیرون آوردن مردم از صحنه، کشاندن مردم به بیرون از میدان هماوردی و مسابقه و رزم. این سیاست کیست؟ سیاست دشمنان انقلاب است؛ سیاست آمریکا، سیاست قدرتمندان عالم، سیاست صهیونیستها، سیاست کمپانیهای استثمارگر صهیونیستی در سراسر جهان این است. این سیاست، چهل سال است در کشور ادامه دارد. اینکه شما میبینید درباره اینکه آیا در انتخابات شرکت بکنیم یا نکنیم، [بعضی میگویند] «نه، چه فایده دارد؟» این یک چیز ساده نیست؛ این همان سیاست راهبردی آمریکا است، این همان سیاست راهبردی دشمنان انقلاب است. نبودن مردم در صحنه سیاست، نبودن مردم در صحنه فرهنگ، نبودن مردم در صحنههای اقتصادی، نبودن مردم در صحنههای دینی، سیاست راهبردی دشمن است. راهپیمایی اربعین مورد تمسخر قرار بگیرد؛ جشن بزرگ [مربوط به ] امیرالمؤمنین یا نیمه شعبان در خیابانهای تهران، با آن عظمت، مورد تردید قرار بگیرد که چرا [برگزار میشود]؛ احترام به سردار بزرگ ایران و منطقه، شهید سلیمانی، مورد تردید قرار بگیرد. مگر عکس شهید سلیمانی را در همین تهران، پهلوی فلان دانشگاه پاره نکردند؟
برای اینکه مردم را از صحنه خارج کنند، یکی از کارهایشان مأیوس کردن از آینده است. شما ببینید چقدر در این رسانههای وابسته به دشمن یا صریح یا غیر صریح؛ بعضی از این رسانهها صریحاً وابسته به دشمنند، بعضیها صریحاً وابسته نیستند اما باطناً وابستهاند مردم را از آینده مأیوس میکنند. یک نکته منفی را پیدا میکنند، این را تعمیم میدهند؛ [میخواهند] جوانها را مأیوس کنند. این را که «حضور در فعالیتهای سیاسی چه فایده دارد؟ حضور در انتخابات چه فایده دارد؟» ترویج میکنند، روی این کار میکنند.
ترساندن از قدرتها یکی از راههای بیرون بردن مردم از صحنه است؛ ترساندن از آمریکا، ترساندن از رژیم صهیونیستی، ترساندن از این و آن، در حالی که ملت ایران نترسیدن از قدرتها را خودش تجربه کرده. ما اگر قرار بود از فلان قدرت بترسیم که حالا اصلاً جمهوری اسلامیای وجود نداشت.
یکی از عواملی که برای بیرون بردن مردم از صحنه به کار میگیرند، بیاعتقاد کردن مردم و بیاعتنا کردن مردم به عوامل حضور و شجاعت و قدرت است که در رأسش ایمان دینی است، در رأسش تشرع است.
یکی از مسائل، ایجاد اختلاف است؛ دوقطبی کردن مردم. ببینید، اختلاف دو جور است: یک وقت دو نفر با هم اختلاف سلیقه دارند، در فلان مسئله سیاسی؛ یک وقت [هم] هست اختلاف نظر جوری است که هر چیزی از یک طرف صادر بشود هرچه میخواهد باشد: فکر، عمل، خوب، بدـ از سوی این طرف دیگر محکوم است، از این هم هرچه صادر میشود از طرف او محکوم است؛ اسم این «دوقطبی» است.
راه مقابله هم حضور مردم است. مردم در مسائل اقتصادی باید وارد بشوند، در مسائل سیاسی باید وارد بشوند، در انتخابات باید جداً وارد بشوند، حتی در مسائل امنیتی باید وارد بشوند.