صبح صادق >>  راهبرد >> خبر ویژه
تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۵  ، 
کد خبر : ۳۵۵۳۱۰
علی واحدی، تحلیلگر سیاسی افغانستانی در گفت‌‌وگو با صبح صادق

وحدتی که از آن هراس دارند

بلافاصله با اعلام مسئولیت‌پذیری گروهک تروریستی داعش در قبال واقعه دلخراش و ناجوانمردانه انفجار کرمان، پیاده ‌نظام رسانه‌ای جریان سلطه دست به کار شد تا هر جور که امکان دارد با پیش کشیدن هویت افغانستانی این عوامل داعشی، جلوه دیگری از دوقطبی‌سازی بین ایران و افغانستان را پیش ببرد و افکار و اذهان مردم کشورمان را به این سمت سوق دهد[...]
پایگاه بصیرت / محمدمهدی اسکندری/ گروه سیاسی
بلافاصله با اعلام مسئولیت‌پذیری گروهک تروریستی داعش در قبال واقعه دلخراش و ناجوانمردانه انفجار کرمان، پیاده ‌نظام رسانه‌ای جریان سلطه دست به کار شد تا هر جور که امکان دارد با پیش کشیدن هویت افغانستانی این عوامل داعشی، جلوه دیگری از دوقطبی‌سازی بین ایران و افغانستان را پیش ببرد و افکار و اذهان مردم کشورمان را به این سمت سوق دهد که وجود افغانستانی در کشورمان مساوی است با اخلال در نظم و امنیت. اما با گذشت زمان معلوم شد هویت عاملان انتحاری واقعه کرمان افغانستانی نبوده و تاجیکی است و از طرفی اخبار و گزارش‌های رسمی و غیر رسمی مربوطه نیز حکایت از آن داشت که 15 نفر از شهدای 13دی‌ماه افغانستانی بوده و در راه تکریم و گرامی‌داشت سالگرد شهادت سردار قاسم سلیمانی قربانی جهل و جمود وهابیت شدند و خون‌شان به ناحق بر زمین ریخته شد. درباره پیوند دو کشور و چرایی ایجاد دوقطبی ایرانی‌ـ افغانی با «علی واحدی»، تحلیلگر سیاسی افغانستانی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه می‌خوانید:
پس از روی کار آمدن دولت کمونیستی در افغانستان و پس از آن حمله شوروی و اشغال بخش‌هایی از این سرزمین موج مهاجرت مردم افغانستان به کشورهای گوناگون آغاز شد. در این بین، مردم افغانستان تمایل شدیدی به حضور در ایران داشتند. علت این تمایل را باید در اشتراکاتی در باب فرهنگ، زبان، تاریخ، مذهب و... جست‌وجو کرد. همچنین با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و گفته حضرت امام خمینی(رحمة‌الله علیه) مبنی بر اینکه در اسلام مرز وجود ندارد و جمهوری اسلامی پایگاه و مأمنی برای مستضعفان و محرومان جهان است، رغبت مردم افغانستان برای حضور در ایران دوچندان شد و ما شاهدیم بنا به همین موضوع در مقایسه با سایر کشورهای همسایه رغبت افغانی‌ها برای حضور در ایران افزایش یافته است. 
تداوم این موضوع و پذیرا بودن ایران برای حضور مهاجران افغان و حتی کمک و حمایت جمهوری اسلامی ایران و ایرانیان از آنها این بستر را فراهم آورد که پیوند و علقه بین دو ملت افزایش پیدا کند و اخوت و همبستگی آنان تحکیم و تثبیت شود. گفتنی است، این تمایل و علاقه به حضرت امام خمینی(ره) از دهه50 شروع نمی‌شود، بلکه از دهه چهل و شروع نهضت مبارزه امام خمینی(ره) علیه رژیم پهلوی و بلوک شرق و غرب موجب شد که توجه مردم مسلمان جهان و به ویژه افغانستانی‌ها به حضرت امام خمینی(ره) جلب شود و ارادت‌شان به ایشان آغاز شود. سال 1354 وقتی شهید محمدمنتظری به عنوان نماینده امام وارد افغانستان شد، جوانانی مثل ما که خود را پیروان خط امام(ره) می‌نامیدیم، با اندیشه و طرز تفکر ایشان ارتباط گرفتیم و علقه‌مان به حضرت امام دوچندان شد. آشنایی با اندیشه امام(ره) افق تازه‌ای را درباب نگاه به دین و اسلام پیش پای ما گشود. تا پیش از آن کمونیست‌ها و ایادی بلوک غرب با تبلیغات و سخنان خود چنین القا می‌کردند که دین باید پای خودش را از حریم اجتماع و موضوعات سیاسی بیرون بکشد و در این امور دخالتی نداشته باشد. 
وقتی شهید محمدمنتظری وارد افغانستان شد و از اندیشه حضرت امام(ره) درباره تشکیل امت واحده اسلامی سخن گفت، موجب شد ما یک تحول فکری را در خودمان احساس کنیم. همین سخنان و اندیشه‌های حضرت امام بن‌مایه‌ای برای فعالیت‌های فکری ما در دانشگاه، مدارس و جامعه شد و ما بنا به این تفکرات بود که به تبلیغ و تبیین اندیشه حضرت امام(ره) و نهضت انقلابی دست می‌زدیم. در سال ۱۳۵۶ که فرزند حضرت امام، آقاسیدمصطفی به شهادت رسید و تظاهرات در ایران به شکل جدی آغاز شد، ما در افغانستان روزشماری می‌کردیم که ببینیم این انقلاب چه زمانی به پیروزی خواهد رسید. 
دولت کمونیستی افغانستان به شدت فعالیت‌های ما را تحت نظر داشت و ما با آنها به شکل مستقیم درگیر بودیم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی این فشار افزایش پیدا کرد و کار به جایی رسید که گروه ما مورد شناسایی کمونیست‌ها قرار گرفت و دو نفر از دوستان ما به دلیل دفاع از انقلاب اسلامی ایران و حضرت امام خمینی(ره) به شهادت رسیدند. در آن زمان دشمن فعالیت زیادی داشت تا به بهانه «صدور انقلاب» چهره امام خمینی(ره) و ایرانیان را نزد افغانستانی‌ها خراب کند، اما به خوبی مشخص بود که منظور حضرت امام(ره) از صدور انقلاب، اشاعه تفکر استکبارستیز و قدرت‌ستیزی بود که در جهان حاکمیت می‌کرد. امام خطاب به مردم مسلمان منطقه اظهار داشتند که از ایرانیان مقابله با دشمن را یاد بگیرند و از قدرت‌های جهانی ترسی نداشته باشند. در همین راستا می‌توان مدعی شد، یکی از عوامل پیروزی انقلاب اسلامی مردم افغانستان و شکست و بیرون راندن روس‌ها از این کشور اندیشه مقاومتی بود که حضرت امام خمینی(ره) در بین افغان‌ها شکل و گسترش دادند. در تمام این سال‌ها، به ویژه پس از سال 2001 و ورود آمریکایی‌ها به افغانستان، دستگاه تبلیغاتی غرب تلاش زیادی کرد تا پیوند بین دو ملت ایران و افغانستان را سست کند و بین این دو جدایی بیندازد. در سال‌های اشغال افغانستان به دست آمریکا بیشترین فشار بر روی نیروهای مبارز طرفدار جمهوری اسلامی بود. آمریکا و دولت‌های دست‌نشانده آن در منطقه قصد داشتند چهره ایران را بین افغانستانی‌ها خراب کنند و برای همین به فعالیت‌های گوناگونی دست زدند. از آن طرف هم در ایران سعی داشتند با تبلیغات مختلف ایرانیان را به افغان‌ها بدبین کنند، لذا شاهدیم که آنها هرکاری که توانستند انجام دادند تا پیوند و اتحاد دو کشور در این سال‌ها خدشه‌دار شود.
با نمایان شدن آثار این وحدت در جبهه مقاومت، دشمنان اختلاف افکنی را تشدید کردند، یکی از حربه‌ها این است که بگویند مردم افغانستان وجودشان در ایران خطرناک است! در همین موضوع حادثه تروریستی کرمان از جمعیت 90 نفری شهدا حدود 14 نفر افغانستانی بودند، همین امر نشانه‌ ارادت مردم افغانستان به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است. در طول این مدت، افغانستانی‌ها بارها در مراسم‌های انقلابی شرکت داشتند و اساساً در اندیشه بسیاری از آنها حفظ نظام و حفظ انقلاب امری واجب تلقی می‌شود.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات