«گریسیک» از کارمندان فعال کاخ سفید و شاغل در بخش امنیت ملی آمریکا در دوران کارتر است که پیش و پس از آن هم در سیاست خارجی آمریکا فعالیت کرده است. وی که در دوران سخت از دست دادن ایران برای آمریکا در کاخ سفید بوده است، خاطرات خود را درباره موضع آمریکا در ارتباط با انقلاب اسلامی و شکلگیری آن نوشته است. این اثر با عنوان «همه چیز فرو میریزد» این رخداد را بررسی کرده است.
گریسیک در مقدمه با اشاره به اینکه انقلابهای واقعی نادرند، تحول رخ داده در ایران را از جمله تحولات بنیادین میشمارد و مینویسد: «صرفنظر از تندرویهای مقامات تهران و قضاوتی که تاریخ در مورد این واقعه اجتماعی منحصر به فرد خواهد داشت، قاطعانه میتوان گفت که ایران برای همیشه و به طور برگشتناپذیری متحول گردیده است.»
وی با اشاره به وضعی که ایران در آغاز تشکیل دولت کارتر داشت، به بحران پدید آمده پس از آن اشاره میکند و نقش خود را به منزله یک عنصر فعال و در عین حال ناظر این تحولات تشریح کرده، مینویسد: «این موقعیت خاص، به من امکان میداد تا با ابعاد مختلف سیاستگذاری درباره ایران، از جمله شخصیتهای دخیل در این امر، سیاستهای کاخ سفید در این زمینه و اختلاف نظرهای میان مسئولان وزارت خارجه از نزدیک آشنا شوم.»
وی موضوع ایران و مقابله با آن را همچنان موضوع جالب توجه برای آمریکاییها میداند؛ چرا که به اعتقاد وی، انقلاب ایران یادآور دورانی آمیخته با خشم و سرخوردگی برای ملت آمریکاست. به زبان روشنتر باید گفت: «انقلاب اسلامی ایران یک شکست بزرگ و تحقیر ابدی برای آمریکا بود. به همین دلیل آن ماجرا تبدیل به یک عقده روانی برای آمریکا و آمریکاییها شد و تاکنون آنان را آزار میدهد. بخشی از سیاستهای تند آمریکا تا به امروز برای جبران آن شکست است.»
وی در ادامه از «تمرین انقلاب» سخن به میان آورده است. این عنوان مربوط به رویدادهای پانزده خرداد سال ۱۳۴۲ است که مبارزان مسلمان و روحانیون در آن دوران تمرین انقلاب کردند. این تمرین بعدها در سال ۱۳۵۷ به ثمر نشست. به نظر گریسیک، یک مسئله کلید مخالفتهای مردم با دولت پهلوی است و وی بارها و بارها از آن سخن میگوید: «باید گفت، آمریکاییها یک چیز را فراموش کرده بودند و آن مخالفت عمیق و ریشهای مردم ایران با سلطه ارزشهای غربی بود... .»