حاج مهدی هرگاه که از جبهه به مرخصی میآمد، پیش از آنکه به منزل برود، یکسره به گلزار شهدا میرفت و مزار شهدا را شستوشو میداد و ساعتی را با آنها خلوت میکرد.
مهدی به خانواده شهدا نیز بسیار علاقه داشت و مسائل کاری شهدا را خوب پیگیری میکرد. در عملیات «والفجر مقدماتی» شهیدی در کانال عراقیها افتاده بود. مهدی در زیر آتش دشمن، شهید را بر دوش گذاشته و حدود دو، سه کیلومتر راه را تا مقر طی کرده بود. در حالی که با حوصله، لباسهای خونیاش را تمیز میکرد؛ میگفت: «اگر شهید را به عقب نیاورده بودم، به دست عراقیها میافتاد و باعث نگرانی خانوادهاش میشد.»
مهدی در تمام حالات و اعمالش صبر و توکل به خداوند مشهود بود. او در برابر مشکلات و شرایط سخت جبههها، چون کوه استوار میماند و همواره موجب تقویت روحیه رزمندگان لشکر میشد. بینش عمیقی درباره حوادث و جریانهای سیاسی و نظامی زمان خود داشت و در تحلیل رویدادهای انقلاب اسلامی، بیشتر به ریشه آنها توجه داشت و آیندهنگری جامعه را بر اساس واقعیتهای موجود و حوادث تاریخی برآورد میکرد.
روحیات والای او سرمشق رزمندگان بود. به خاطر دارم در عملیات «کربلای ۴» همراه مهدی بودم. دیر وقت بود، میخواستیم بخوابیم «حاج آقا مهدی» با توجه به اینکه امکانات هم داشتیم، در سنگر نخوابید و نماز شبش را خواند. راز و نیازش که تمام شد، گفتم: «خسته نباشی! بیا کمی استراحت کن دلاور!» رفت و بیرون سنگر خوابید. همانطور که میگفت، میخواست سختی بکشد تا به آنها عادت کند. همیشه در پایان کار این شعر را میخواند: «خدایا چنان کن سرانجام کار/ تو خشنود باشی و ما رستگار.»
به نقل از سردار غلامرضا جعفری دوست شهید مهدی نظرفخاری
سردار شهید «مهدی نظرفخاری» در سال 1338 همزمان با سالروز میلاد با سعادت منجی عالم بشریت در ساوه و در خانوادهای مذهبی متولد شد و در دامان عشق به حقیقت و ارادت به اهل بیت(ع) پرورش یافت. جوانی او با اوایل انقلاب مصادف بود، او با سیل خروشان مبارزه مردمی همراه شد و در راهپیماییهای گوناگون علیه رژیم منحوس پهلوی شركت كرد. اندیشه تعلیم و تربیت و پرورش نسل نوپای انقلاب او را به سمت خدمت در آموزش و پرورش سوق داد و پس از مدتی به ریاست آموزش و پرورش نوبران از توابع ساوه منصوب شد. او دغدغه دفاع از ارزشهای الهی و میهن را داشت، لذا سنگر دفاع از ارزشها را جایگزین سنگر تعلیم و تربیت كرد. سرانجام مهدی نظر فخاری در سال 1365 همزمان با نیمه شعبان در كربلای 5 در شلمچه به فیض شهادت نائل شد.