یکی از رایجترین جملات منسوب به حضرت امام خمینی(ره)، جمله معروف «انقلاب ما، انفجار نور بود» است که در ایام دهه فجر به کرات استفاده میشود، اما هیچگاه امام(ره) چنین جملهای را به زبان نیاوردهاند؛ زیرا این جمله به «یاسر عرفات» منتسب است که گفته: «آنها (دشمنان انقلاب اسلامی ایران) میگویند زلزلهای رخ داده، ما میگوییم که انفجار نور روی داده است.»(صحیفه امام، ج۶، ص۱۸۱) اما امام راحل(ره) در چند مورد تعبیر «انفجار» را درباره انقلاب داشتهاند که شاید از نظر مفهومی جای تأمل و تدبر داشته باشد. امام(ره) فرمودهاند: «نهضت انفجاری ایران در اثر دیکتاتوری و اختناق و فشار رژیم پهلوی هشداری بود برای همه مستکبرین در مقابل مستضعفین و... دولتها باید در خدمت ملتها باشند و ملتها پشتیبان آنان تا آسایش برای همگان باشد. عاقبت اختناقها انفجار است.»(همان، ج۷، ص۳۲) یا در جای دیگر میفرمایند: «یکی از عواملی که موجب پیروزی شماها شد همین زیادی ظلم و زیادی اختناق بود که این اختناق و فشار زیاد شد، انفجار از آن پیدا شد.»(همان، ج۸، ص۴۴۴) همچنین امام راحل در جایی دیگر چنین فرمودهاند: «ملت ایران میدانند که انقلاب عظیم ایران که در نوع خود کمنظیر یا بینظیر است از ارزشهای بزرگی برخوردار است... امید است که این انقلاب جرقه و بارقهای الهی باشد که انفجاری عظیم در تودههای زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیهالله ارواحنا لمقدمه الفداء منتهی شود.»(همان، ج۱۵، ص۷۵ و ج۱۶، ص۳۴۸)؛ اینکه امام خمینی(ره) چند بار از کلمه «انفجار» بهره بردند، دلیل مهمی دارد و ایشان مقصود مهمی را از این تعبیر داشتهاند. در مقدمه باید بگوییم دین اسلام دینی جامع و کامل است که تمامی شئونات زندگی را مدنظر قرار داده است؛ فردی، اجتماعی، الهی و شئونات مختلف مواجهه با خالق و مخلوق چه انسان باشند، چه غیر انسان. به عبارتی، ما با تکالیف و دستورهایی مواجه هستیم که تمام ابعاد زندگی ما حتی رفتار با حیوانات، نباتات و جمادات را هم مدنظر دارد. اگر اسلام یکی از این ابعاد و شئون را در نظر نمیگرفت، دیگر ابعاد هم کارایی خود را از دست میدادند. برای نمونه، اگر بعد فردی را در دستورات خود و توصیههای خود لحاظ میکرد و به نحوه زندگی اجتماعی نمیپرداخت، آن بعد فردی هم زیر سؤال میرفت و اصلاً امکان تحقق پیدا نمیکرد. برای نمونه، اگر بنا باشد ما حق خودمان را رعایت کنیم و نیتمان از این رعایت رسیدن به خدا بود، اما حقوق اجتماعی را رعایت نمیکردیم، آن حق فردی هم زیر سؤال میرود. در این حالت میتوان پرسید که چرا حق من برای من مهم است و باعث تقریب میشود؛ ولی حق دیگری برای من مهم نیست؟ اگر تزاحمی میان حقوق بهوجود آمد، چه باید کرد؟ اگر هر کسی فکر حق خودش باشد تا بدان وسیله تقرّب پیدا کند؛ ولی در تعارض با حقوق دیگران بود چه میشد؟ آیا اصلاً میتوانیم حق دیگران را رعایت نکنیم و تقرب پیدا کنیم؟ در همین یک موضوع اگر حقوق دیگران در اسلام محترم شمرده نمیشد، تمام اسلام و اخلاق زیر سؤال میرفت و دین اسلام دینی نصفه و نیمه شناخته میشد.
اکنون که به حقوق فردی و اجتماعی و اسلام کامل اعتقاد پیدا کردیم، سؤال مهمی پیش میآید که اگر حقوق مسلمانان با یکدیگر تزاحم و تضاد پیدا کرد، چه کسی باید به آن رسیدگی کند؟ مسلماً حکومت و قوهای دارای نظم و قانون و قدرت، اما در اینجا هم باید آن خدایی عمل کردن و خدایی شدن را بار دیگر در نظر بگیریم؛ زیرا همه دستورات اسلام متوجه این موضوع است و میخواهد این امکان را ایجاد کند. پس اینجاست که به حکومت اسلامی میرسیم. حکومتی که میخواهد از حقوق مسلمانان پاسداری کند، باید اسلامی باشد و اسلامشناس و دارای قوانینی که منطبق بر اسلام بوده و آن قرب الهی را هم در نظر بگیرد. در حکومت اسلامی باید تفقه اسلامی وارد میدان شود تا ابعاد فردی و اجتماعی مسلمانان را کامل کند و توسعه دهد. ضعف در هر یک از این ابزار موجب ضعف در دیگری میشود. حال اینکه امام خمینی(ره) از تعبیر انفجار استفاده میکنند، نگاهشان به فرآیندی گسترده، عمیق و عظیم است؛ انفجار از درون قلوب مردم تا رسیدن به علوم مورد نیاز حکومت و بلوغ سیاسی برای صدور انقلاب. امام خمینی(ره) متوجه آن شد که مردم مسلمان میدانند تنها راه نجات برای بشریت، نه فقط برای خودشان این است که اختناق رفع شود، وزنههای سنگینی که روی فکر و فهم مردم گذاشته شده، برداشته شود و طنابهایی که دست رشد، عدالت، انصاف، انسانیت و... را بسته، باز شود. این امکان بهوجود نمیآمد مگر با یک انفجار بزرگ که انفجارهای دیگر را در آینده ایجاد خواهد کرد. ما برای ادامه به انفجار در فکر، علم، تلاش، صفات انسانی و انفجار برای سرعت گرفتن و جلو رفتن و ناامید نشدن نیاز داریم. مانند خودرویی که انفجارهای پیاپی و قدرتمند موجب حرکتش میشود که هر قدر بیشتر میشود، سرعت خودرو نیز بیشتر میشود. البته این حرکت هم به رعایت اصول اسلامی و انسانی نیاز دارد و باید طبق موازین دین انجام شود، یعنی همان رسیدن به تقرب الهی. این باور باید در مردم تقویت شود که گشایشهای آینده امکان نمیپذیرد مگر با تلاشی مجدانه و نیتی مخلصانه.