یکی از مسائلی که مردمسالاری و حضور و حق انتخاب ملت را تهدید میکند، آرا و نظراتی است که به نوعی نخبهگرایی معتقد بوده و بر نقش پررنگ نخبگان در انتخابات و کمرنگ کردن رأی ملت تأکید دارد.
این نگاه در طول چهار دهه اخیر با صورتهای متنوعی خودنمایی کرده و گاه احزاب و گروههای سیاسی، به نحوی تلاش کردهاند تا انتخاب و نظر خود را بر مردم تحمیل کنند.
در این نگاه، همه امور جامعه اسلامی باید به نخبگان سپرده شود و مردم تنها باید به منزله پشتیبان نظر ایشان در صحنه حضور داشته و آنان را در تصمیمات اتخاذ شده همراهی کنند؛ چرا که بدون همراهی ملت، تصمیمات نخبگان کارآیی لازم را نخواهد داشت و عملی نمیشود!
در این نظریه، با نوعی بیاعتمادی به تودههای مردم در تشخیص مسائل مواجه هستیم؛ به گونهای که همه اختیارات تنها در اختیار نخبگان قرار دارد و مردم از هرگونه تشخیصی ناتوانند و کار را باید به کارشناس سپرد! این نظر به بهانه اجرای ایدهآل همه انتخابها و اتخاذ «بهترین تصمیمات»، علاقهمند است که به تدریج همه امور را به کارشناسان و نخبگان جامعه سپرده و تودههای ملت را منتظر تصمیم نخبگان قرار دهد تا بر تصمیم اتخاذ شده تأکید کنند.
در این رویکرد به تدریج نخبگان به جای مردم قرار گرفته و نوعی ولایت بر آنان مییابند، به گونهای که میتوانند به جای آنها تصمیم بگیرند!
حضرت امام(ره) در عبارات فراوانی این نگاه «قیممآبانه» را در عرصههای گوناگون به نقد کشیدهاند که مشهورترین آنها در آستانه انتخابات دور سوم مجلس شورای اسلامی بود. ایشان در عباراتی در نقد این نگاه قیممآبانه که معتقد بود مردم باید به افرادی که جناحهای سیاسی(به عنوان نخبگان و خبرگان سیاسی!) معرفی میکنند، رأی دهند، چنین فرمودند: «همانطور که بارها گفتهام، مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و یا گروه و دستهای حق تحمیل فرد یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزشهای والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفتهاند و به بیعت و این پیمان بزرگ وفادار ماندهاند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند.»
نکته مکمل آن است که رأیی ارزش دارد که برآمده از علم و آگاهی باشد؛ از این رو هرچند افراد در دادن رأی مستقل هستند و به قیم نیاز ندارند، اما یکی از مناسبترین راهها برای انتخاب شایستهترین و بهترین نامزدها، مشورت گرفتن از دانایان، متخصصان و نخبگان است.
عقل سلیم حکم میکند که باب مشورت با نخبگان بسته نشود و انتخاب نهایی با راهنمایی ایشان انجام شود، هرچند این مشورتدهی سلب اختیار از صاحب رأی نخواهد کرد.