صبح صادق مقاله رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا درباره حولات دهه پیشرو را بررسی میکند
«ویلیام برنز» رئيس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سازمان CIA که پیشتر سابقه معاونت وزارت خارجه ایالات متحده را نیز در کارنامه دارد، در مقالهای در نشریه «فارن افرز» چشماندازی از روندهای جهانی و منطقهای پیش روی ایالات متحده آمریکا را ارائه داده است[...]
«ویلیام برنز» رئيس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا موسوم به سازمان CIA که پیشتر سابقه معاونت وزارت خارجه ایالات متحده را نیز در کارنامه دارد، در مقالهای در نشریه «فارن افرز» چشماندازی از روندهای جهانی و منطقهای پیش روی ایالات متحده آمریکا را ارائه داده است.
این مقاله به واسطه مسئولیت حساس ویلیام برنز در ساختار اطلاعاتی و راهبردی ایالات متحده و همچنین همزمانی انتشار آن با وضعیت ملتهب حاکم بر غرب آسیا، آن هم در بحبوحه جنگ غزه و پس از ماجرای حمله پهپادی به پایگاه برج 22 ارتش آمریکا در شمال شرق اردن از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ از این رو مرور مهمترین محورها و مسائل مطرح شده در این مقاله برای علاقهمندان به مسائل مرتبط با حوزه سیاست خارجی، اطلاعات و امنیت ملی ضروری است.
ویلیام برنز، رئیس سازمان جاسوسی آمریکا، در مقاله خود با عنوان «جاسوسی و دولتمداری» از آغاز جنگ سرد نوین سخن میگوید: «ایالات متحده امروز با یکی از آن لحظات نادر مواجه است که دارای پیامدهایی همانند طلوع جنگ سرد یا دوره پس از ۱۱ سپتامبر است.»
گفتنی است، در سند امنیت ملی آمریکا از دهه پیش روی میلادی با عبارت «دهه تعیینکننده» یاد شده که مراد از آن به طور ویژه تأکید بر تشدید رقابتهای ایالات متحده آمریکا با چین است. در این دهه ایالات متحده قصد دارد از تمامی روشها و ابزارها برای مهار رقبای خود استفاده کند و این مسئله در عمل به معنای آغاز جنگ سرد جدیدی است که البته از جنگ سرد قرن بیستم بسیار پیچیدهتر و احتمالاً پر عارضهتر خواهد بود. وی در بخش دیگری از مقاله خود به ضرورت روزآمدسازی ظرفیتها و قابلیتهای ایالات متحده متناسب با تحولات حوزه فناوری اشاره کرده و مینویسد: «انقلاب امروز در حوزه فناوری فراگیرتر از عصر انقلاب صنعتی یا عصر رقابتهای هستهای است. فناوریهای نوظهور از ریزتراشهها گرفته تا هوش مصنوعی تا محاسبات کوانتومی جهان را متحول میکنند، و حرفه اطلاعات از این امر مستثنی نیست.»
ویلیام برنز در ادامه در مقام راهبر مهمترین سازمان اطلاعاتی جهان غرب درباره ضرورت روزآمدسازی ظرفیتهای سازمان اطلاعاتی تحت امر خود در دهه پیشرو میگوید: «سازمان سیا برای اینکه یک سرویس اطلاعاتی مؤثر در قرن بیستویکم باشد، باید تسلط بر فناوریهای نوظهور را با مهارتها و جسارتهای فردی که همیشه در قلب حرفه ما بودهاند، ترکیب کند. این به معنای تجهیز افسران عملیات به ابزارها و مهارتها برای انجام جاسوسی در دنیای نظارتهای مداوم فناورانه و تجهیز تحلیلگران به مدلهای پیشرفته هوش مصنوعی است که میتوانند مقادیر عظیمی از اطلاعات «منبع باز» و منابع پنهان را ترکیب و هضم کنند تا بتوانند بهترین قضاوتهای انسانی برای خود را تولید نمایند.» همانگونه که مشخص است، از منظر رئیس سازمان CIA جنگ اطلاعاتی یکی از مهمترین ارکان جنگ سرد جدید به شمار میآید؛ بنابراین، در چنین وضعیتی ظرفیت اطلاعاتی یک کشور نقش مهم و بیبدیلی در پیشبرد و تأمین منافع ملی هر کشوری خواهد داشت؛ لذا پر واضح است که در دهه پیشرو سازمانهای اطلاعاتی کشورمان اعم از سازمان اطلاعات سپاه، وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات فراجا باید به شکل ویژه ظرفیتهای انسانی و قانونی خود را متناسب با تحولات پیشرو نوسازی و بهسازی کنند. مبرهن است که این مهم نیازمند نوسازی ساختاری و فرهنگی و جذب و تزریق تعداد قابل توجهی از نخبگان جوان و فعالان اندیشکدهای در بدنه دستگاههای اطلاعاتی است، جالب است که ویلیام برنز در این باره مینویسد: «ما فرآیند استخدام خود را برای افسران جدید ساده کردهایم. اکنون فرآیند جذب یک چهارم زمان دو سال پیش طول میکشد و این پیشرفتها به افزایش علاقه به [خدمت در] سیا کمک کرده است. در ۲۰۲۳ میلادی پس از عواقب فوری ۱۱ سپتامبر، بیش از هر سال دیگر متقاضی داشتیم.»
تحقق این نگاه در سازمانهای اطلاعاتی نیازمند دانش محورسازی این سازمانها و بازسازی چارچوب فکری و فرهنگی آنهاست. به عبارت بهتر، سازمانهای اطلاعاتی در عصر جدید برای پاسخ به نیازمندیهای نوین اطلاعاتی با تأکید بر حوزه فناوریهای نوین باید همانگونه که افرادی، مانند «ریچارد مور» رئیس سازمان اطلاعاتی انگلیس یا دیگرانی هم سطح و وزن وی در دو یا سه سال اخیر بیان داشتهاند، بیش از پیش از قالب سنتی، یعنی از سایه پنهان کاری معمول بیرون آمده است. خوشبختانه، این امر در چارچوب دکترین دانشمحور جنگ اطلاعاتی قابل تعریف است. دکترین دانشمحور جنگ اطلاعاتی بر این اصل استوار است که دانش و اطلاعات، قدرت اصلی در میدان نبرد اطلاعاتی هستند. این دکترین برتری اطلاعاتی را کلید پیروزی در جنگهای آینده میداند و بر لزوم توسعه و بهکارگیری توانمندیهای اطلاعاتی در سطوح مختلف تأکید میکند. افزایش توانایی در درک و پیشبینی میدان نبرد، افزایش توانایی در تصمیمگیری سریع و مؤثر، افزایش توانایی در تأثیرگذاری بر افکار، احساسات و رفتار دشمن، افزایش توانایی در حفاظت از اطلاعات خود برخی از مهمترین مزایای دکترین دانشمحور جنگ اطلاعاتی به شمار میآیند.
«ویلیام برنز» رئیس سازمان CIA در مقاله خود مفهوم «دیپلماسی اطلاعاتی» را نیز طرح کرده و مورد توجه قرار داده است، از منظر وی: «جامعه اطلاعاتی آمریکا درحال یادگیری ارزش روزافزون دیپلماسی اطلاعاتی و به درک جدیدی از تقویت متحدان و مقابله با دشمنان برای حمایت از سیاستگذاران است.»
دیپلماسی اطلاعاتی یک رویکرد راهبردی برای تبادل و اشتراکگذاری اطلاعات و دانش بین کشورها به منظور دستیابی به اهداف مشترک است. این رویکرد بر پایه اعتماد و همکاری متقابل بنا شده است.
از جمله مزایای دیپلماسی اطلاعاتی میتوان به مواردی، مانند افزایش قدرت نرم، تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه، پیشگیری از مناقشات و درگیریها، مدیریت کم هزینه بحرانها و تضمین تأمین منافع ملی دوجانبه و چندجانبه اشاره کرد.
یکی از نکات جالب مقاله برنز، تأکید وی بر سیاست هدفمند از طبقهبندی خارج کردن اسناد محرمانه است. این اقدام در راستای تغییر محاسبات دشمنان آمریکا انجام خواهد شد! سازمان CIA برای رهبران برجسته خارجی که تصمیمات آنها برمنافع ملی آمریکا تأثیرگذار خواهد بود، یک پرونده ویژه تشکیل داده و نقاط قوت و ضعف شخصیت و گرایشهای فکری آنها را با کمک متخصصان روانشناسی و تحلیلگران سیاسی بررسی و تحلیل خواهد کرد. طبیعتاً نتایج این ارزیابی نقش مهمی در مدیریت هوشمندانه سیاست خارجی آنها خواهد داشت!
در نهایت یکی دیگر از مهمترین نکات مقاله اخیر ویلیام برنز تأکید وی بر تمرکز بیشتر سازمان تحت امرش بر بهرهبرداری از نارضایتیهای مردمی کشورهای هدف ایالات متحده است. وی در یادداشت خود به صراحت ضرورت بهرهبرداری از نارضایتیهای عمومی در کشورهای هدف و جذب عوامل و منابع جدید از میان ناراضیان را مورد اشاره قرار داده است؛ لذا ضروری است که این مسئله به طور ویژه مورد توجه قرار گیرد!
در پایان باید به این نکته توجه داشت که جنگ سرد جدید خواه و ناخواه فرصتها و تهدیدات جدیدی را متوجه کشورهای مستقلی، مانند کشورمان خواهد کرد؛ لذا برای مواجهه هوشمندانه و کم عارضه با این تهدید جدید ضروری است که از هم اکنون ظرفیتها و قابلیتهای آفندی و پدافندی متناسب با این تهدید جدید در کشور مورد توجه قرار گیرد.