چهلودومین جشنواره فیلم فجر تنها یک سال پس از روزهای پرالتهاب پاییز و زمستان ۱۴۰۱ و تلاش برای تحریم مجموعه جشنوارههای فجر به مرحله اجرا رسیده است. سال گذشته در چنین روزهایی رسانهها پر بود از اخبار اغراقآمیز و تحریف شده درباره برگزاری سوت و کور چنین جشنوارههایی یا حضور نیافتن هنرمندان و عوامل آثار در جشنواره. اتفاقی که در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ نیز رخ داده بود و بار دیگر تاریخ تکرار شد[...]
چهلودومین جشنواره فیلم فجر تنها یک سال پس از روزهای پرالتهاب پاییز و زمستان ۱۴۰۱ و تلاش برای تحریم مجموعه جشنوارههای فجر به مرحله اجرا رسیده است. سال گذشته در چنین روزهایی رسانهها پر بود از اخبار اغراقآمیز و تحریف شده درباره برگزاری سوت و کور چنین جشنوارههایی یا حضور نیافتن هنرمندان و عوامل آثار در جشنواره. اتفاقی که در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ نیز رخ داده بود و بار دیگر تاریخ تکرار شد؛ یعنی این بار نیز با عبور از وضعیت ملتهب و فقط با گذشت یک سال، جشنوارههای فجر با استقبال گستردهتر از قبل از سوی هنرمندان مواجه شدند؛ این مهم هم درباره جشنوارههای تئاتر و هنرهای تجسمی رخ داد و هم برای چهلودومین جشنواره فیلم فجر، به گونهای که 106 فیلم (بالاتر از متوسط تولید سالانه سینمای ایران که ۱۰۰ فیلم در سال است) متقاضی شرکت در جشنواره فجر چهلودوم شدند. افزون بر این، بیش از هزار نفر از اهالی رسانه برای حضور و پوشش خبری جشنواره فجر درخواست دریافت کارت کرده بودند. نکته مهم این است که اغلب آثار شرکتکننده در جشنواره فجر چهلودوم، نسل جدید فیلمسازان یا فیلم اولیها بودند؛ به گونهای که پس از چند دوره، باز هم بخش مجزای فیلمهای اول (نگاه نو) در جشنواره احیا شد.
تا اینکه چهلودومین جشنواره بینالمللی فیلم فجر از 12 بهمن با 33 فیلم کار خودش را آغاز کرد. آنچه در فهرست آثار حاضر در این رویداد قابل توجه است، تنوع کم نظیر ژانری، موضوعی و جغرافیایی است؛ به گونهای که میتوان گفت به جز ژانر وحشت، در همه ژانرها آثاری در جشنواره حضور دارند؛ اما در دو ژانر، تعداد بیشتری فیلم حضور دارد؛ اول ژانر بیوگرافیک(زندگینامهای) است؛ یعنی فیلمهایی درباره شخصیتهای واقعی و بخشی از زندگی آنها در این جشنواره به وفور دیده میشود. فیلمهای «پرویز خان» درباره مرحوم پرویز دهداری، «پروین» با موضوع پروین اعتصامی، «مجنون» درباره شهید زینالدین، «آسمان غرب» با محوریت شهید شیرودی، «صبح اعدام» با تمرکز بر شهیدان طیب حاج رضایی و اسماعیل رضایی، «احمد» با مرکزیت شهید احمد کاظمی و حضور نجاتبخش او در زلزله بم و...؛ این نشان میدهد فیلمهای دفاع مقدس نیز به سمت هدفمند شدن رفتهاند؛ یعنی اغلب این فیلمها، قهرمان محور هستند، آن هم قهرمانان واقعی. بیشتر فیلمهای دفاع مقدسی این دوره جشنواره فیلم فجر، درباره شهدای انقلاب یا سرداران شهید هستند.
دومین ژانر پررنگ در چهلودومین جشنواره فیلم فجر، کمدی است. فیلمهای کمدی معمولاً در جشنواره فیلم فجر فروغ چندانی نداشتند، اما امسال پنج فیلم در ژانر کمدی حاضر هستند که اغلب نیز آثار آبرومند و خوش ساختی هستند. این اتفاق نشان میدهد عزم و برنامهای برای سالمسازی و اصلاح وضعیت فیلمهای طنزآمیز وجود دارد. طی سالهای اخیر، ژانر غالب در اکران سینماهای کشورمان کمدی بوده است، اما کمدیهایی که اغلب سخیف و بی مایه هستند. این در حالی است که در این دوره جشنواره فیلم فجر افزون بر اینکه حضور کمدی از نظر کمی بالاست، از لحاظ کیفی نیز امیدوارکننده است. «تمساح خونی»، «آپاراتچی»، «شهسوار»، «دو روز دیرتر» و «صبحانه با زرافهها» کمدیهای چهلودومین جشنواره فیلم فجر هستند.
فیلمهای تاریخی نیز قابل توجه هستند؛ مانند فیلمهای «بهشت تبهکاران»، «صبح اعدام»، «پروین»، «تابستان همان سال» و «آپاراتچی» که بخشی از گذشته و دوران رژیم پهلوی را نمایش میدهند. فیلم «شور عاشقی» هم روایتی مرتبط با کربلا و قیام عاشوراست.
همچنین فیلمهایی از اقصی نقاط کشورمان در این رقابت دیده میشود؛ از سیستان و بلوچستان گرفته تا کردستان و آذربایجان و شمال و... سینمای ایران که روزگاری دچار بحران تهرانزدگی بود و بیشتر فیلمها در پایتخت بودند، از این مشکل عبور کرده است و حالا از همه جای ایران میتوان در فیلمها دید.
ضمن اینکه درامهای اجتماعی نیز به سمت آسیبشناسی و اصلاح منعطف شدهاند. برخلاف گذشته که خیلی از آثار متعلق به سینمای اجتماعی ما در فیلمهای سیاه با موضوعاتی، چون طلاق، مهاجرت، خیانت، تقابل نسلها و تصویرسازی توهینآمیز از قشر محروم جامعه خلاصه میشدند، امسال چند فیلم اجتماعی با درونمایهای حضور دارند که مشخص است با هدف آسیبشناسی و اصلاح ساخته شدهاند و مخاطبشان نیز در مرحله اول، مردم داخل کشورمان هستند، نه صرفاً جشنوارههای خارجی. همچنین حضور پررنگ آثار پویانمایی هم در این دوره قابل توجه است.
اما جای خالی فیلمسازان کهنهکار و نامی در این فهرست خالی است؛ یعنی غیر از مسعود جعفر جوزانی و محمود کلاری، از نسلهای قدیمی فیلمسازان در این دوره از جشنواره فیلم فجر خبری نیست. البته این کمبود نیز دو دلیل دارد؛ اول، کاهش فعالیت این نسل است و آنها دیگر قوت قبل را ندارند. برای نمونه، یک زمانی کارگردانی چون مسعود کیمیایی در جشنواره فیلم فجر شور و هیجان ایجاد میکرد، اما امروز دیگر نسل آقای کیمیایی افول کرده است و جریان سابق را ایجاد نمیکنند. دلیل دوم هم مشغول شدن نسلهای قبلی به سریالسازی است. برای نمونه، کارگردانی دیگری که حضورش به جشنواره گرما میبخشد، ابراهیم حاتمیکیاست که او سالهاست درگیر تولید سریال حضرت موسی(ع) است و احتمالاً تا چند سال دیگر هم جشنواره فیلم فجر، فیلمی از حاتمیکیا را نخواهد داشت.
یکی از نقاط ضعف چهلودومین جشنواره فیلم فجر، حضور تعداد انگشتشماری فیلم «بسیار ضعیف» است. باز هم جای سؤال است که چرا برخی فیلمهاـ هر چند اندکـ که در شأن جشنواره فجر نیستند و مخاطب را آزار میدهند، به جشنواره راه پیدا میکنند؟ میشد با کنار گذاشتن این چند فیلم، جشنواره را با 25 فیلم، اما سطح کیفی بالاتر برگزار کرد تا این گونه اعتبار جشنواره نیز بالاتر برود.
بخش بینالملل جشنواره فجر نیز امسال با چند روز تأخیر و از روز 17 بهمن فعالیت خود را با حضور چند فیلم خارجی آغاز میکند. این بخش هم در سالهای اخیر در سکوت و بیخبری برگزار شده و به نمایش چند فیلم از کشورهای مختلف محدود شده است. این درحالی است که یک جشنواره بینالمللی ابتدا باید سیاستگذاری و راهبرد مشخصی برای تأثیرگذاری و جریانسازی در سینمای جهان داشته باشد و سپس براساس آن اقدام به دریافت و نمایش فیلمهای خارجی کند. همچنین در بخش بینالملل به جز نمایش فیلم، باید نشستهای خبرساز و برنامههای حاشیهای که به فضاسازی این بخش کمک کند هم برگزار شود تا نتیجه بخش باشد. برای نمونه، در سالهای 1388 و 1389 هنرمندان ضدصهیونیست اروپایی به این بخش دعوت میشدند و میزگردها و سخنرانیهایی با حضور آنها برگزار میشد که تا حدودی به بخش بینالملل جشنواره رونق بخشیده بود. امروز هم اگر قرار است این بخش از جشنواره فجر کار بکند، باید با برنامه و چشمانداز خاصی عمل کرد و به فضاسازی رسانهای دست زد؛ وگر نه مانند سال قبل، فیلمهای خارجی، در سالنهای خالی و با حداقل اخبار مربوطه، به کار خودش پایان خواهد داد.
در مجموع، چهلودومین جشنواره فیلم فجر را باید یک جشنواره انتقالی ارزیابی کرد؛ رویدادی که اعلانکننده تغییر نسل و پوستاندازی سینمای ایران، با هنرمندان جدیدتر و نگاهها و سلایق متفاوت است. اگر این رویکرد با ارتقای کیفی و ساختاری فیلمها و سختگیری و وسواس افزونتر در گزینش آثار همراه باشد، موجب جهش و اعتلای سینمای ایران خواهد شد.