«انتخابات» عرصه بازیگری بازیگرانی است که هر یک نقشی را در این میدان بر عهده دارند. در این میان، نخبگان سیاسی که به نحوی خواص جامعه به شمار میآیند، شاید یکی از حساسترین و مهمترین نقشها را برعهده داشته باشند. تلاش آنان برای رونق بخشیدن به انتخابات میتواند حال مردم راـ که به واقع بازیگران اصلی انتخابات هستندـ خوب کرده و آنان را به وجد آورده و مهیای حضور پرشور و پرانگیزه در پای صندوق رأی کند[...]
«انتخابات» عرصه بازیگری بازیگرانی است که هر یک نقشی را در این میدان بر عهده دارند. در این میان، نخبگان سیاسی که به نحوی خواص جامعه به شمار میآیند، شاید یکی از حساسترین و مهمترین نقشها را برعهده داشته باشند. تلاش آنان برای رونق بخشیدن به انتخابات میتواند حال مردم راـ که به واقع بازیگران اصلی انتخابات هستندـ خوب کرده و آنان را به وجد آورده و مهیای حضور پرشور و پرانگیزه در پای صندوق رأی کند. آنان وظیفه دارند نقشههای دشمنان و بدخواهان این سرزمین را مهار کرده و اجازه ندهند تا ترفندهای رسانهای بیگانگان، اذهان عمومی جامعه را گرفتار خطای محاسباتی کند.
در این میان، شاید دو راهبرد اساسی بیش از هر چیز دیگری مورد توجه بیگانگان باشد. اولین خط دشمن تحریم انتخابات و کاهش مشارکت از طرف ناامیدسازی جامعه است. دشمن در تلاش است تا با همه توان خط القای ناامیدی در جامعه را تقویت کرده تا کاری کند که مردم پای صندوق رأی حاضر نشوند. دومین خط رسانهای تلاش برای جلوگیری از کارآمدسازی مجلس و ناکام ماندن شایستگان از ورود به مجلس است.
در گام اول به لحاظ کمی، مهمترین وظیفه نخبگان جامعه، امیدآفرینی نسبت به آینده کشور و ترغیب مردم به شرکت پرشور و حداکثری در انتخابات است و در گام دوم تلاش برای کیفیتبخشی به آرا و تعلق گرفتن رأی اکثریت به نامزدهای اصلح و کارآمد است.
در این مسیر، رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با فرماندهان نیروی هوایی به نقش تاریخی خواص اشاره کردند و فرمودند: «خواص وظیفه سنگینی دارند؛ اینها بایستی جهت عمومی حرکت جامعه را حفظ کنند و نگذارند این حرکت دچار انحراف بشود.» ایشان در ادامه با برشمردن نمونههایی از غفلتهای تاریخی خواص در صدر اسلام هشدار میدهند: «امروز جبهه دشمن برای خواص برنامه خاص دارد» و متذکر میشوند: «وظیفه خواص این است: در مواقع لازم، باید تردیدافکنی و شکآفرینی دشمن را خنثی کنند و [مسائل را] تبیین کنند.» معظمله به رسالت خواص در انتخابات پیشرو چنین اشاره میکنند: «حالا در داخل کشور خودمان هم مسئله انتخابات در پیش است؛ خواص میتوانند نقش ایفا کنند. مطمئناً [اگر] انتخابات در داخل کشور هرچه پُرشورتر صورت بگیرد، قدرت ملی را بیشتر نشان میدهد و قدرت ملی امنیت ملی میآورد؛ یعنی وقتی جبهه دشمن نگاه میکند حضور مردم را میبیند، قدرت نظام را مشاهده میکند و میبیند این کشور، کشور قدرتمندی است، مردم حاضر و آمادهاند، تهدید دشمن خنثی میشود؛ یعنی اقتدار ملی امنیت ملی را به وجود میآورد؛ این چیز خیلی باارزش و مهمی است. اینجا خواص میتوانند نقشآفرینی کنند، انتخابات را پُرشور کنند.»
با ترسیم این چارچوب منطقی و قابل دفاع در چارچوب منافع ملی است که میتوان نگاهی انتقادی به عملکرد بخشی از خواص جامعه داشت که نه تنها از رسالت تاریخ خود فاصله گرفتهاند، بلکه عملاً در مسیر عکس آن در حال فعالیت هستند.
متأسفانه، بخشی از جریان اصلاحطلب که بر خط افراطگرایی میدمند، عملاً برای کم رونقی انتخابات تلاش میکنند! در این مسیر هرچند مدعیاند که آنها تنها بازتابدهنده اوضاع جامعه هستند، اما حقیقت آن است که آنها تلاش دارند به رفتار جامعه معنا ببخشند و با القای ناامیدی حال هواداران خود را نیز بد کردهاند! در ماههای اخیر، دهها مصاحبه و یادداشت و نوشته در رسانههای منتسب به این جریان میتوان یافت که همین خط را دنبال کرده است.
یکی از آخرین نمونهها در این زمینه پیام «سیدمحمد خاتمی» به سیامین مجمع عمومی انجمن اسلامی جامعه پزشکی ایران است که مدتی پیش رسانهای شده است. وی هر چند تلاش دارد تا در دفاع از انقلاب اسلامی، انتخابات آزاد، سالم و رقابتی را یکی از مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی برشمارد، اما اینگونه القا میکند که انتخابات پیشرو چنین شاخصهایی را ندارد و مدعی است: «به نظر من هنوز تا تأمین شرایط و لوازم و مستلزمات انتخابات، به معنی درست کلمه فاصله زیاد داریم.» وی در بخشی از نوشتار خود مطرح میکند: «البته لازم است بگوییم که آنچه رهبری چند هفته پیش درباره انتخابات آزاد، مشارکتی و رقابتی و امکان حضور همه جریانها یا نامزدهای مورد نظر خود و... گفتند، میتوانست ما را به انتخابات قابل قبول نزدیک کند؛ ولی کاش این مطالب خیلی پیشتر بیان میشد و بعد هم سازوکاری در نظر گرفته میشد که همه دستگاههای ذیربط، ملزم و موظف به رعایت این موازین باشند نه اینکه متأسفانه درست در جهت خلاف آن حرکت کنند.»
در این باره باید گفت، آنچه رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم کرمان و خوزستان در باب اصل مشارکت و رقابت در انتخابات ایراد داشتند، اولاً پیش از این در ابتدای سال مورد تأکید قرار گرفته بود. معظمله در فروردین 1402 در دیدار با کارگزاران نظام اسلامی برای تحقق انتخابات مطلوب فرموده بودند: «مسئولانی که مرتبط هستند از همین حالاـ البته میدانم که دنبال کردهاندـ راهبرد مشارکت را، راهبرد امنیت انتخابات را، راهبرد سلامت انتخابات را، راهبرد رقابت انتخابات را مشخص کنند؛ انتخابات خوب سالم با مشارکت بالایی انشاءالله در آخر سال داشته باشیم.»
ثانیاً رهبر حکیم انقلاب اسلامی بیش از ربع قرن است که پرچمدار نظریه مردمسالاری دینی بوده و بارها بر مشارکت حداکثری، رقابتی بودن انتخابات و سلامت آن تأکید ورزیدهاند. کافی است مروری بر این آموزهها بیندازیم تا مشخص شود که رهبر حکیم انقلاب در انتخاباتی نبوده است که بر این اصول تأکید نورزیده باشند!
لذا طرح این ادعا که «کاش این مطالب خیلی پیشتر بیان میشد» ادعای باطلی است که جز فرافکنی و فرار از پاسخگویی دلیل دیگری برای آن نمیتوان یافت. متأسفانه، جریان اصلاحطلب سالیان متمادی است که از پارادوکسهای گفتمانی و رفتاری بسیاری رنج میبرد و این تناقضات در انتخاباتها بیش از پیش آشکار میشود. این جریان از یک سو از زبان خاتمی مدعی است: «روشن شده براندازی، نه ممکن است و نه مطلوب» و از دیگر سو در فتنه سال گذشته آتش بیار معرکه شده و در مسیر ناامنسازی خیابان حرکت کردند. آنان به نوعی از سیاست معطوف به صندوق سخن میگویند و از دیگر سو با قهر با صندوق، سیاستهای خیابانی را برای امتیاز گرفتن از حاکمیت برگزیدهاند!
همچنین بخش گستردهای از چهرههای شناخته شده این جریان چشم انتظار اوج گرفتن مجدد اغتشاشات در شهریور 1402 بوده و به همین دلیل از پیش ثبتنام در انتخابات پرهیز کردند. این در حالی است که نظام را به مهندسی انتخابات و ردّصلاحیت گسترده متهم میکنند! در حالی که حاضر نیستند نام 20 نفر از چهرههای شناخته شده این جریان را که ردصلاحیت شدهاند، نام ببرند.
رادیکالهای این جریان حتی به دوستان اعتدالیشان نیز رحم نمیکنند و در حالی که احزابی چون کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی، ندا، اعتدال و توسعه و... به مشارکت فعال در انتخابات و ارائه لیست انتخاباتی تمایل دارند، آنها را به باد سرزنش گرفته و به تضعیف آنان مشغولند.
تداوم این مسیر پر تناقض و سپردن امور به دست افراطیون، بدون شک حاصلی جز سرگشتگی بیشتر در امر سیاستورزی برای این اردوگاه به همراه نخواهد داشت و کاش عقلای قوم این جریان تلاش میکردند تا در سه هفته باقی مانده تا یازدهم اسفندماه، با عقلانیت معطوف به مصالح ملی، سیاستهای این جریان را معطوف به تحقق انتخاباتی مطلوب تنظیم کرده و در مسیر تحقق مشارکت حداکثری سهیم باشند و از حرکت عظیم ملت ایران جا نمانند!