پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که خیزشی جهانی برای استقلال و خروج از سلطه استعمارگران اروپایی در سطح گستردهای تمامی سرزمینهای آفریقایی، آسیایی و آمریکای جنوبی را در بر گرفت. در این میان، ایدئولوژی غالب انقلابیون و مبارزان متأثر از اندیشه مارکسیسم، سوسیالیسم و ناسیونالیسم بود. بلوک شرق به مثابه منبع انرژیبخش مبارزات ضد سرمایهداری و امپریالیسم، حیاتبخش همه انقلابیونی بود که در سراسر جهان علیه استعمارگران انگلیسی، فرانسوی، آمریکایی، هلندی، اسپانیایی و پرتغالی قیام کرده، آزادی و استقلال سرزمینی خود را پس از سالیان متمادی چپاول و غارتگری دنبال میکردند.
ایران زمین هرچند هیچ گاه تحت سلطه رسمی استعمارگران قرار نداشت، اما متجاوزان روسی و انگلیسی سالیان متمادی اداره عملی دربار قاجار و پهلوی را برعهده داشته و در مقاطعی از جمله جنگ جهانی اول و دوم، حتی به طور مستقیم خاک این سرزمین را اشغال کردهاند! در این وضعیت بود که مبارزات علیه استعمارگران و اجانب در میان ملت ایران نیز کلید خورد و نهضتهای ضداستبدادی و ضداستعماری در گوشه و کنار این سرزمین سر بلند کرد. پس از جنگ جهانی اول و سقوط روسیه تزاری و حاکمیت نظام کمونیستی در این کشور و به واسطه مجاورت و هممرزی بود که افکار و اندیشههای مارکسیستی برای مقابله با بیگانگان و حکومت دستنشانده پهلوی که با کودتایی انگلیسی به قدرت رسیده بود، در میان جوانان این سرزمین نیز رواج یافت. این اندیشه در طول نیم قرن با قرائتها و پوششهای گوناگون در میان جوانان دانشگاهی گسترش یافت و احزاب و گروههای ریز و درشتی با نامهای گوناگون متأثر از این ایدئولوژی اعلام موجودیت کردند، به گونهای که در طول دو دهه منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش چپ، گرایش غالب بر فضای جنبش دانشجویی کشور بود.
حضرت امام(ره) الگوی جدیدی از مبارزه را مبتنی بر آموزههای دینی ارائه دادند که در نوع خود بینظیر بود. آموزههای دینی که مبتنی بر باورهای مارکسیستی خود عاملی برای حفظ نظام سلطه و به مثابه افیونی برای تودهها معرفی شده بودند، در اندیشه سیاسی حضرت امام(ره) به عامل نجاتبخش جامعه بدل شدند. حضرت امام(ره) با صراحت اعلام داشتند: «راه رهایی هر ملتی از چنگال استعمار، مذهب است که ریشه در عمق جان آن ملت دارد.» امام(ره) نیز چارچوب مبارزاتی خود را مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) تنظیم کردند و توانستند مبتنی بر این روش، بزرگترین پایگاه غرب در خاورمیانه را سرنگون کنند و حکومتی مستقل از شرق و غرب و مبتنی بر توحید بنا کنند. باور امام(ره) آن بود که با عمل به اسلام جامعه در مسیر نجات و سعادت و تحقق عدالت قرار خواهد گرفت. بنابراین، وقتی خبرنگار روزنامه انگلیسی «تایمز» از ایشان میخواهد که درباره اعتقاداتش سخن بگوید، چنین میشنود: «سعادت و کمال انسان و جوامع تنها در گرو اطاعت از قوانین الهی است که توسط انبیا به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادی او و تسلیم در برابر سایر انسانهاست و بنا بر این، انسان باید علیه این بندها و زنجیرهای اسارت و در برابر دیگران که به اسارت دعوت میکنند، قیام کند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگی تسلیم و بنده خدا باشند و از این جهت است که مبارزات اجتماعی ما علیه قدرتهای استبدادی و استعماری آغاز میشود و نیز از همین اصل اعتقادی توحید، ما الهام میگیریم که همه انسانها در پیشگاه خداوند یکسانند. او خالق همه است و همه مخلوق و بنده او هستند. اصل برابری انسانها و اینکه تنها امتیاز فردی نسبت به فرد دیگر بر معیار و قاعده تقوا و پاکی از انحراف و خطاست؛ بنابراین با هر چیزی که برابری را در جامعه بر هم میزند و امتیازات پوچ و بیمحتوا را در جامعه حاکم میسازد باید مبارزه کرد.»
مردم مسلمان ایران نیز همچون امامشان به اسلامی بودن مبارزه و تحقق آنچه اسلام برای اداره کشور و نظام سیاسی تدبیر کرده است، میاندیشیدند و تحقق حکومت اسلامی را هدف خود قرار داده بودند. راههای گوناگونی برای مشخص کردن اهداف یک انقلاب فراگیر وجود دارد که بدون شک یکی از مهمترین آنان مرور شعارهای ملتی است که با حضور خود در خیابان، قطار انقلاب را پیش بردهاند. روزهای مبارزه و اوج گرفتن آن، روزهای تجلی شعارها و دست نوشتههایی بود که به زیبایی و رسایی، مطالبات یک ملت انقلابی را بازتاب میداد.
در واقع، «شعارها مثل انگشت اشارهای هستند که به هدفها اشاره میکنند، هدفها را ترسیم میکنند.» هدفهایی که با مشتهای گره کرده سمت و سوی آنها مشخص شده و با فریادهای خالصانه به منصه ظهور میرسید. شعارهای هر انقلابی چکیدهای از ایدئولوژی آن انقلاب است که در قالب عبارتها و جملههای کوتاه، مهیج و شورآفرین و وحدتبخش در بین انقلابیون و تودههای انقلابی مطرح شده و عامل اساسی بسیج انقلابی میشود.
انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلاب کبیر فرانسه، روسیه، چین و نیکاراگوئه که هر یک از آنها بیش از ۱۰۰ شعار نداشتهاند، از نظر شعار پرشمار بود؛ از بررسی هشت کتاب مربوط به انقلاب چین ۳۵ شعار، از ۹ کتاب مربوط به انقلاب فرانسه ۲۳ شعار، و از پنج کتاب مربوط به انقلاب شوروی ۲۸ شعار به دست آمده است. یکی از انقلابیون انقلاب گینه، در کتاب خود ۵۲ شعار برای این انقلاب عنوان کرده است. در حالی که «محمدحسین پناهی» استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تحقیقش درباره «جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی» از تمامی منابع مکتوب از جمله منابع چاپی و غیرچاپی و حتی مطالب نوشته شده بر روی دیوارها استفاده کرده و چهار هزار شعار جمعآوری کرده که البته ناشر کتابش را با حذف حدود دو هزار شعار منتشر کرده است.
بدون شک، روح و جوهر بیشتر شعارهای انقلاب را اسلامخواهی و استقلالطلبی تشکیل میدهد و حمایت از رهبری حضرت امام(ره) به عنوان پیشوای دینی و انقلابی ملت ایران که پرچمدار تشکیل حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی بود. این شعارها نیز برآمده از اراده ملت ایران بود که اسلام را به عنوان ایدئولوژی انقلابی خود برگزیده و خواهان تحقق حکومت اسلامی بود. حضرت امام(ره) بر این حقیقت چنین تأکید میورزند: «بر هیچ یک از آنان که از انقلاب اسلامی ایران اطلاع دارند پوشیده نیست که انگیزه این انقلاب و رمز پیروزی آن اسلام بوده؛ و ملت ما در سراسر کشور، از مرکز یا دورافتاده ترین شهرها و قرا و قصبات، با اهدای خون و فریاد «الله اکبر» جمهوری اسلامی را خواستار شدند و در رفراندم بیسابقه و اعجابآور، با اکثریت قریب به اتفاق به جمهوری اسلامی رأی دادند و دولتهای اسلامی و غیراسلامی، رژیم و دولت ایران را به عنوان «جمهوری اسلامی» به رسمیت شناختند.»