راهبردهای دشمن در انتخابات درست در نقطه مقابل هدفگذاری و راهبردهای نظام اسلامی در انتخابات است. پرداختن به این راهبردها از آن رو ضرورت دارد که جنگ شناختی دشمنان پیرامون انتخابات در ایران معطوف به محقق نشدن راهبردهای نظام است؛ اما بر اساس تجاربی که از انتخاباتهای گذشته به دست آمده[...]
راهبردهای دشمن در انتخابات درست در نقطه مقابل هدفگذاری و راهبردهای نظام اسلامی در انتخابات است. پرداختن به این راهبردها از آن رو ضرورت دارد که جنگ شناختی دشمنان پیرامون انتخابات در ایران معطوف به محقق نشدن راهبردهای نظام است؛ اما بر اساس تجاربی که از انتخاباتهای گذشته به دست آمده و همچنین مرور مواضع مقامات سیاسی و رسانهای بیگانه، برخی از مهمترین راهبردهای دشمنان در انتخابات را میتوان به شرح زیر برشمرد:
1ـ برگزار نشدن انتخابات با بیثباتسازی کشور
با توجه به نتایج و ثمرات مهم انتخابات برای کشور، مردم و نظام، دشمن درصدد است تا انتخاباتی در ایران برگزار نشود. در این زمینه، دشمن به دنبال آن است که از هم اکنون با ایجاد معضل امنیتی، کشور و نظام را به سمتی سوق دهد که نتواند انتخابات را برگزار کند. حملاتی که در هفتههای گذشته علیه برخی از نیروهای انتظامی و امنیتی کشور در برخی از نقاط کشورمان(همانند حمله تروریستی کرمان) به منصه ظهور رسید، گویای در دستور کار بودن این راهبرد از سوی دشمن است. نکته مهم در این زمینه آن است که به نظر میرسد نقطه تمرکز دشمن در این زمینه، مناطق مرزی، قومیتنشین و اهلسنتنشین است؛ تاکتیکی که در آشوبهای پاییز سال گذشته نیز مورد توجه دشمن قرار گرفته بود.
2ـ تضعیف مؤلفههای قدرت نظام با مشارکت حداقلی
با عنایت به شکست همیشگی راهبرد اول دشمن، آنها از اقدامات تخریبی خود علیه نظام دست برنمیدارند و راهبردهای دیگری را پی میجویند. در واقع، با شکست قطعی راهبرد اول، دشمن در گام بعدی تلاش میکند تا انتخابات با مشارکت حداقلی برگزار شود. دشمن در این زمینه تلاش میکند تا انگیزههای مردم برای حضور در انتخابات را از بین ببرد و آنها را به شرکت در انتخابات بیمیل و بیتفاوت کند. ایجاد شائبه در زمینه فرمایشی، مهندسی شده و ناکارآمد بودن انتخابات و همچنین تلاش برای برگزاری انتخابات در فضایی امنیتی را میتوان بخشی از شگردها و تاکتیکهای نخنمای دشمن در این زمینه ارزیابی کرد. در واقع، هدف دشمن از تلاش برای برگزار نشدن شکوهمندانه انتخابات در ایران، تضعیف مؤلفههای قدرت نظام، بهویژه تهیسازی پشتوانه مردمی آن است. به عبارتی، دشمن با تلاش برای تضعیف انگیزه مردم برای حضور در پای صندوقهای رأی، درصدد است تا در تداوم نقشه شکست خورده خود در آشوبهای سال گذشته، پیوند میان نظام و مردم را تضعیف کند تا از این طریق بتواند زمینه تداوم توطئههای خود در ایران را فراهم آورد.
3ـ مشروعیتزدایی از نظام در دو سطح داخلی و خارجی
دشمن در جنگ شناختی پرشدت خود، بهطور کلی درصدد است تا با تشدید شکاف دولتـ ملت در ایران، جمهوری اسلامی را فاقد پشتوانه مردمی لازم و بنابراین، فاقد حمایت از سوی اکثریت مردم قلمداد کند. در آشوبهای پاییز سال گذشته، مبتنی بر همین نگاه تلاش شد تا با «اکثریتنمایی اقلیت» و «تحریک علایق نسبتاً عمومی(بحث حجاب و زنان)» و مواردی از این دست، به این راهبرد جامه عمل پوشیده شود که با حضور حماسی مردم در راهپیمایی 22 بهمن1401، این راهبرد ناکام ماند. با این حال، انتخابات بزنگاه مهمی است تا دشمن به تحقق این راهبرد خود در قبال نظام جمهوری اسلامی ایران بیندیشد. برای این منظور، همچون گذشته، به شیوههای گوناگون تلاش خواهد کرد تا مانع از حضور مردم در انتخابات شود و وانمود کند که درصد اندک مشارکت مردم در انتخابات، نشانه کاهش سطح مشروعیت نظام اسلامی است. البته مشروعیتزدایی داخلی از طریق کاهش حضور مردمی در انتخابات، مقدمهای برای مشروعیتزدایی بینالمللی از نظام خواهد بود. در این راستا و بر اساس تجارب گذشته که دشمنان تلاش میکردند با ایجاد یک جبهه سیاسی و رسانهای منسجم بینالمللی در موسم انتخابات به طرح انواع اتهامات درباره سلامت انتخابات و دیگر اتهامات به نظام اسلامی روی بیاورند، ممکن است باز در فرصتهای گوناگون، از جمله موعد تبلیغات انتخاباتی به این تاکتیک برگردند. البته توانمندی نظام اسلامی به همراهی مردم غیرتمند و همیشه در صحنه ایران عزیز که توانستند فتنه سال گذشته را خنثی کنند و از سوی دیگر دشمنان امروز در صحنههای منطقهای و بینالمللی، همچون جنگ غزه و اوکراین متمرکزند، به نظر میرسد فرصت چندان یا به عبارت بهتر، توان زیادی برای مداخله در مسائل انتخاباتی جمهوری اسلامی ندارند. با این حال، باز هم نباید از ترفندهای همیشگی آنها در زیر سؤال بردن سلامت انتخابات و طرح ضرورت نظارت بینالمللی بر انتخابات ایران که معمولاً با به خدمت گرفتن برخی از چهرهها و سلبریتیهای بازنشسته سیاسی صورت میگیرد، غفلت کرد.
4ـ حمایت از کاندیداهای متمایل به غرب
راهبرد دیگر دشمن در انتخابات، هدف قرار دادن انتخاب اصلح، یعنی انتخابی براساس ارزشهای نظام و در جهت حل و رفع مشکلات مردم است. بر این اساس، دشمن در پی آن است تا با حمایت از جریان غربگرا در ایران، جریان انقلابی و استکبارستیز را در حاشیه قرار دهد. بنابراین، هدف دشمن این است که گزینه منتخب، گزینهای غیرانقلابی و دارای ایستارهای متمایل به غرب باشد و به جای توجه به حل مشکلات کشور با تقویت استعدادها و ظرفیتهای درونی، به دریوزگی دشمن روی آورد. به تعبیر دیگر، دشمن درصدد است نتیجه انتخابات در ایران به گونهای رقم بخورد و نخبگانی روی کار بیایند که عملاً ایران اسلامی را در زیرمجموعه نظام ظالمانه بینالمللی که مبتنی بر هژمونی آمریکا و تقسیم دنیا به سلطهگر و سلطهپذیر است، ببینند و تعریف کنند. مسلم است که روی دیگر سکه مخدوشسازی انتخاب اصلح از سوی دشمن، منزوی کردن و ایجاد زمینه برای عدماقبال به جریان انقلابی و استکبارستیز است.
5ـ بیاعتبارسازی سازوکار انتخابات با حمله به نهادهای انقلابی
سازوکار انتخابات ضامن سلامتی و رقابت انتخاباتی اطمینانبخش به مردم است. از اینرو، دشمن در جنگ شناختی میکوشد تا این سازوکار و نهادهای متولی آن را تخریب کند و زمینههای ذهنی و روانی لازم را نزد هموطنان برای پذیرش سمپاشیهای روانی خود فراهم آورد. در این راستا، مهمترین نهاد انقلابی که در انتخابات مورد هجمه دشمن قرار میگیرد، شورای نگهبان و شیوه عملکرد آن در تأیید یا عدماحراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی است. روش دشمن در این زمینه نیز زیرسؤال بردن عملکرد شورای نگهبان با دادن نسبتهای ناروا، تهمت، دروغ و افتراست و این گونه القا میکند که شورای نگهبان عملکرد جناحی دارد و از پیش درصدد مهندسی کردن انتخابات است. سنگر دیگر مورد تهاجم دشمن، نیروهای مسلح است. دشمن با ایجاد شائبه دخالت نیروهای مسلح در انتخابات، درصدد است تا آنها را از نقشآفرینی انقلابی و قانونی در انتخابات باز دارد. صداوسیما نیز نهاد دیگری است که به دلیل نقش خطیری که میتواند در خنثیسازی جنگ شناختی دشمن پیرامون انتخابات داشته باشد، طبیعتاً مورد هجوم دشمن است. دشمن با ایجاد شائبه بیطرف عمل نکردن صداوسیما در پی آن است تا این نهاد را از نقش آگاهیبخشی باز دارد.
نتیجهگیری
در جمعبندی این بخش لازم است به این نکته اشاره شود که راهبرد دشمن در قبال سازوکار انتخابات، بیاعتبارسازی نهادهای انقلابی از طریق اتهام و برچسبزنی به آنهاست. دشمنان با شبههپراکنی و ابهامآفرینی پرشدت در قبال این نهادها، درصددند با وجود حضور داشتن و امکان داشتن فعالیت آگاهیبخشی و بصیرتافزایی به مردم و پرشور کردن جامعه در آستانه انتخابات از سوی این نهادها، کاری کنند که آنها نتوانند وظایف و رسالتهای انقلابی خویش را در انتخابات انجام دهند. از این رو، باید بدانیم که نوع نگاه، سیاستها و راهبردهای دشمنان در قبال انتخابات ایران، در ذیل جنگ ترکیبی نظام سلطه در برابر نظام جمهوری اسلامی ایران تعریف میشود. بر این اساس، چنانچه راهبردهای نظام در این انتخابات به طور تام و تمام محقق شود، به معنای شکست جنگ ترکیبی دشمنان است. بنابراین، در این صورت، به احتمال زیاد، شاهد تغییراتی در جنگ ترکیبی دشمن خواهیم بود؛ در قالب کاهش ابعاد و شدت برخی از حوزههای این جنگ ترکیبی. در نقطه مقابل، در صورت محقق نشدن راهبردهای نظام در انتخابات و تحقق راهبردهای دشمن، باید منتظر تداوم و توسعه و تشدید حوزهها و دامنه جنگ ترکیبی دشمنان در فردای پس از انتخابات در ایران باشیم.