رضاخان شاه دست نشاندهای بود که با حمایت انگلیسیها به قدرت رسید و تمام عمر خدمتگزار آنان بود. تا آنگاه که تاریخ مصرف وی تمام شد و نوبت تغییرش فرا رسید.
دکتر محمد قلی مجد در کتاب «از قاجار به پهلوی» که مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی آن را منتشر کرده، به نقل از «جان لارنس کالدول» وزیر مختار وقت آمریکا در ایران ماجرا را شرح داده است. وی اولین گزارش خود را از کودتا در 22 فوریه 1921، ساعت 10 صبح مخابره میکند: «نزدیک به 1000 قزاق ایرانی روز گذشته از قزوین به سمت تهران حرکت کردند و بدون روبهرو شدن با هیچ مقاومتی، پایتخت را به تصرف خود درآوردند. آنها به غیر از رئیسالوزرا مابقی اعضای کابینه را فوراً دستگیر کردند. همچنین مقامات بلندپایه پیشین، ثروتمندان ایرانی، مشروطهخواهان و ناسیونالیستها نیز در امان نماندند. به تعویق افتادن حقوق قزاقها علت این اقدام قلمداد شده است. رئیسالوزرا دست به دامان انگلیسیها شده و به سفارت بریتانیا پناه برد. بریتانیا منکر هرگونه دخالت در این قضایا شده، اما کاملاً روشن است که اوضاع فعلی بر وفق مراد آنهاست و شواهد حاکی از آن است که نیروی نظامی آنها این حرکت را تقویت میکند. سیدضیاءالدین، سردبیر روزنامه رعد و از تحتالحمایگان بریتانیا، رهبری این جریان را بر عهده دارد. وی در زمان وثوقالدوله، در مقام مشاور محرمانه رئیسالوزرا خدمت میکرد. مردم ایران تقریباً مطمئن شدهاند که تمام این قضایا یک نقشه و توطئه انگلیسی است. [با این حال] نظم و آرامش بر شهر حکمفرماست.»
پس از این اتفاق احمد شاه در 23 فوریه 1921سید ضیاء را به سمت ریاست وزرا منصوب میکند: «نظر به اعتمادی که به حسن کفایت و خدمتگزاری جناب میرزا سیدضیاءالدین داریم، معزیالیه را به مقام ریاست وزرا برقرار و منصوب فرموده و اختیارات تامه برای انجام وظایف ریاست وزرائی به معزیالیه مرحمت فرمودیم.» همچنین پس از تسخیر تهران، رضاخان سیدضیاء را با اختیارات تام به ریاست وزرا منصوب کرد. حکومت نظامی شدیدی بر شهر حکم فرما شده و هیچ یک از روزنامهها اجازه انتشار نیافتند. ارتباط تلگرافی در سراسر ایران ممنوع شد و از هرگونه اجتماع عمومی حتی در خانهها، جلوگیری به عمل آمد و اینگونه دوران سیاه دیکتاتوری رضا قزاق بر این سرزمین آغاز شد.