آمریکاییها از ابتدای حضور صهیونیستها در منطقه، از اصلیترین حامیان این رژیم بهشمار میآمدند و در بیشتر مواقع سعی داشتهاند روند رشد آنان را در منطقه غرب آسیا به کمک انتقال سلاحهای نوین پیشرفته و نیروهای نظامی تسهیل کنند؛ اما حمایت سیاسی آمریکاییها تحت عنوان یک قدرت بزرگ در جهان از اصلیترین پشتوانههای صهیونیستها در جهان به شمار میآید؛ اما وضعیت کنونی شرایط انتخابات را برای دموکراتها بسیار مبهم و چالشبرانگیز کرده است؛ بهگونهای که بایدن و دموکراتها از یک طرف رأی مسلمانان و مردمان حامی صلح در این کشور را به دلیل حمایت از صهیونیستها از دست دادهاند. طبق آمارهای منتشر شده از نظرسنجیها بسیاری از جوانان و افراد دارای صلاحیت به دلیل حمایتهای آمریکا از رژیم صهیونیستی قصد شرکت در انتخابات را در سال ۲۰۲۴ ندارند. از طرف دیگر، دولت آمریکا تحتفشار حامیان پر نفوذ و سرمایهدار صهیونیستی که از سوی لابیهای یهود واپایش میشوند، قرار گرفته که بایدن و کابینهاش را به عدم کمک یا موضع ضعیف در حمایت از رژیم صهیونیستی متهم میکنند. حال این مسئله خود بحرانی دوگانه را به وجود آورده و سبب شده است بایدن رویه محافظهکارانه به خود بگیرد، بهگونهای که از طرفی خود را صهیونیست بنامد و بر ادامه جنگ تأکید کند و از دیگرسو نظر خود را پیرامون مسئله دو کشوری شدن قدس اشغالی تغییر دهد و کابینه نتانیاهو را به رادیکالیسم و افراطگرایی متهم کند.
از دیگر دلایل اختلافنظر میان صهیونیستها و آمریکاییها این مسئله است که اقدامات غیرقابلکنترل نتانیاهو سبب شده است تا ایالات متحده انرژی زیادی در راستای همراهی با رژیم صهیونیستیـ که مهمترین شریک راهبُردی آمریکا به شمار میآید ـ صرف کند و آمریکاییها از حمایت اوکراینیها مانند قبل باز بمانند؛ چرا که مدیریت دو جبهه به بهترین شکل حتی برای آمریکاییها نیز غیرممکن است. «لئونید کوچما» نیز درباره این موضوع چنین گفته است: «اگر این کشور در جنگ با روسیه شکست بخورد، آبروی آمریکا در جهان خواهد رفت.» این در حالی است که احتمال اینکه اعتبار آمریکاییها به دلیل شکست اوکراین و حمایت نکردن غرب از بین برود، بسیار زیاد است، چرا که تأمین هزینههای جنگ برای هر دو جبهه روسیهـ اوکراین و رژیم صهیونیستیـ جبهه مقاومت فلسطین برای آمریکاییها مشکل است و قطعاً اگر لازم به انتخاب باشد، رژیم صهیونیستی از اهمیت بیشتری برای آمریکاییها برخوردار است.
بایدن و نتانیاهو بازندگان اصلی تغییر نظم جهانی هستند و با وجود وضعیت پیچیده حاکم، باید به این موضوع اشاره کرد که انتخابهای سختی پیش روی این دو محور ظلم قرار دارد که سبب میشود هر یک از طرفها در صورت تمایل به حفظ بقای خود از برخی منافع خود دست کشیده و مدتی در وضعیت دفاعی قرار بگیرند؛ اما در صورتی که طرفین به هشدارهای موجود بیتفاوت باشند و به اخذ تصمیمات اشتباه خود ادامه دهند، فروپاشی و نابودی این دو محور ظلم در آینده نزدیکتر دور از انتظار نیست.