در روزگاری که بزرگترین کمپین تحریم انتخابات در طول 45 سال اخیر با ائتلاف رسانههای بیگانه، ضدانقلاب خارجنشین و اصلاحطلبان تحریمی شکل گرفته بود تا میزان مشارکت در کشور را به زیر 30 درصد کشانده و حتی جلوتر رفته و عدد کمتر از 20 درصد را ثبت کند، ملت ایران در مقابل چشمان حیرتزده تحریمیها، حماسه باشکوهی را آفریدند[...]
در روزگاری که بزرگترین کمپین تحریم انتخابات در طول 45 سال اخیر با ائتلاف رسانههای بیگانه، ضدانقلاب خارجنشین و اصلاحطلبان تحریمی شکل گرفته بود تا میزان مشارکت در کشور را به زیر 30 درصد کشانده و حتی جلوتر رفته و عدد کمتر از 20 درصد را ثبت کند، ملت ایران در مقابل چشمان حیرتزده تحریمیها، حماسه باشکوهی را آفریدند که فهم عظمت آن الهی بودن آن را نمایان خواهد کرد.
دشمنان که به ویژه پس از شکست بلوای پائیزی که 1401 تمام سرمایه و تمرکز خود را معطوف به انتخابات اسفند ماه 1402 کرده و در تلاش بودند با دمیدن در شیبور تحریم انتخابات و موج سواری بر برخی گلایه مندی های مردم و نشستن بر زخمهایی که در کشور وجود دارد، شکست خود را جبران کنند! روز گذشته بار دیگر شکست را تجربه کردند امادر این میان، باید به این نکته توجه کرد که رأی صامت و زبان بسته است و نیازمند تفسیر است و باید زبان آن را گشود و نطقش را باز کرد! لذا تلاش برای معنا بخشیدن به آرا یکی از رسالتهای مهمی است که کار انتخابات را تکمیل میکند. نکته تأملبرانگیز آن است که دشمن نیز بیکار ننشسته و بازندگان و ناکامان انتخابات نیز در تلاشند تا تفسیری مغرضانه از آرای مردم ارائه دهند و خود را پیروز این میدان معرفی کنند. به واقع، از همین الان جنگ معنابخشی آغاز شده و دشمن تلاش خواهد کرد رأی ملت را خوار کرده و با بزرگنمایی ضعفها، خود را پیروز جلوه داده و شیرینی این حماسه بزرگ را در کام ملت تلخ نشان دهد. لذا هر کس بتواند اولین تفسیر و تحلیل معقول و منطقی از رأی ملت را ارائه دهد، پیروز این جدال خواهد بود.
بدون شک، بزرگترین پیام عبور رأی از مرز 40 درصد آن است که جریان ضدانقلاب! که چهار سال تلاش کرد تا مردم را از مجلس انقلابی و دولت انقلابی ناامید کند و مشارکت ۳/۴۲ درصدی اسفند 1398 تکرار نشود، در این مسیر ناکام مانده است. جریان ضدانقلابی که بزرگترین کمپین تحریم انتخابات در 45 سال اخیر را شکل داد تا مردم با صندوق رأی قهر کنند، همانهایی که کشور را درگیر بزرگترین فتنه سالهای اخیر کردند تا به بهانه «مرگ مهسا»، صندوقهای رأی اسفند 1402 را بسوزانند، به لطف خدا نه تنها هیچ غلطی نتوانستند بکنند، بلکه نتایج آرا نشان داد، بود و نبودشان در چهار سال اخیر تغییری در میزان رأی ملت ایجاد نکرده است! درست است که میزان رأی 41 درصدی رأی پایینی از میانگین ادوار انتخابات مجلس در ایران است، اما این موضوع به تحریمکنندگان و عملیات شناختی گسترده آنها ربطی ندارد و کسی توجهی به فراخوانهای تحریم نکرده است.
با صراحت و با علم کامل عرض میکنم رأی 41 درصدی ملت ایران در سال 1402، بسیار باشکوهتر از ادوار انتخابات ایران بوده است که آرای بالای 50 درصدی و 60 درصدی را تجربه کرده است. برای نمونه، این رأی بالاتر از رأی 71 درصدی سال 1374 در مجلس پنجم است. همه کارشناسانی که آن روزها را به خاطر دارند، به خوبی به یاد میآورند که انتخابات آن سال در شرایطی بود که دشمنان این ملت بسیار ناتوانتر از امروز بودند.
ـ در آن ایام فضای مجازی وجود نداشت که اینگونه به خدمت مافیا در آمده باشد.
ـ جنگ شناختی دشمن آنقدر گسترده نبود که حتی دلسوزان نظام را هم دچار «خطای محاسباتی» کند!
ـ فضای انتخابات کاملاً رقابتی بوده و فاصله چپ و راست آنقدرها هم نبود که کسی دعوت به تحریم انتخابات کرده باشد و امثال خاتمی، تاجزاده، حجاریان، و... آنقدر خیانتپیشه نشده بودند که بر طبل تحریم کوفته و پای صندوق رأی حاضر نشده باشند!
ـ کشور آن چنان درگیر 1800 تحریمی نبود که در سختترین شرایط اقتصادی قرار گرفته باشد.
ـ فتنه همه جانبهای همچون بلوای پاییزی 1401 شکل نگرفته بود که حاصلش ناآرامی چندماهه باشد.
با توجه به این شرایط است که با صراحت میتوان گفت، دستیابی به آمار 41 درصدی، شکست سنگینی برای آنهایی است که دوقطبی مشارکتـ تحریم را کلید زدند و ماههاست برای ناامیدسازی ملت نخوابیدهاند.
انتخابات و نتایج حاصل از آن حرفهای بسیاری برای گفتن دارد که باید با تأمل و تعقل از آن رمزگشایی کرد و اجازه نداد تا بیگانگان زبان رأی ملت شوند.