شش ماه اخیر یکی از تاریکترین و دشوارترین دورههای تاریخ سیاسی و اجتماعی رژیم غاصب صهیونیستی است. «بنیامین نتانیاهو» که روزی بیبی و منجی نامیده میشد، حالا به منفورترین چهره سیاسی در دنیا تبدیل شده است. نتانیاهو، پس از ناکامی در دستیابی به اهداف ترسیمی خود در عملیات طوفانالاقصی، در وضعیت دشواری قرار گرفته است و برای برونرفت از این بحران خودساخته، باید به قمار دست بزند؛ وگرنه ناگزیر است پس از نسلکشی در غزه به استقبال یک جنگ داخلی و خداحافظی از قدرت برود یا اینکه به سمت ایجاد تقابل در منطقه رفته و از این طریق حواس افکار عمومی و مخالفان خود را از شکستهایش پرت کرده و دامنه جنگ را که در دسترسترین گزینه برای جلوگیری از سقوطش است، گسترش دهد. در نتیجه با اقداماتی نظیر حمله به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، ماجراجویی جدیدی را آغاز کرده است که معادلات میدانی را تغییر دهد. حمله رژیم صهیونیستی به بخش کنسولگری سفارت ایران در دمشق، منجر به شهادت چند مستشار و فرمانده ارشد سپاه پاسداران شد که در ادامه این شهدا را معرفی میکنیم:
شهید محمدرضا زاهدی
سردار سرلشکر پاسدار شهید محمدرضا زاهدی که به حاج علی زاهدی معروف است، در خانوادهای مذهبی و پدر روحانی در تاریخ ۱ شهریور سال ۱۳۴۰ اصفهان متولد شده است. نخستین حضور او در لباس رزم پیش از ۱۸ سالگی و در تیرماه ۱۳۵۸ در غائله کردستان است. سردار شهید زاهدی در ابتدای دفاع مقدس و جبهههای جنگ، فرمانده تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم بود که تا تاریخ اسفند ۱۳۶۵ ادامه داشت. وی پس از شهادت همرزم و یار دیرینه خود حاج حسین خرازی به فرماندهی لشکر مقدس ۱۴ امام حسین(ع) درآمد و تا سال ۱۳۶۹ ادامه داشت. سردار محمدرضا زاهدی از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۵ فرماندهی لشکر ۱۶ قدس گیلان را در کارنامه خود داشت و سپس از سال ۱۳۷۷ بهعنوان جانشین سپاه قدس در لبنان و سوریه تا سال ۱۳۸۱ به ایفای نقش همت گماشت. وی در سال ۱۳۸۴ و پیش از شهادت حاج احمد کاظمی کمتر از یک سال فرمانده نیروی هوایی سپاه بود و پس از شهادت حاج احمد کاظمی تا سال ۱۳۸۶ فرمانده نیروی زمینی سپاه بود. این سردار شهید بار دیگر پس از فرماندهی نیروی زمینی به معاونت عملیات نیروی قدس سپاه بازگشت و تا سال ۱۳۹۵ به همکاری با این نیرو ادامه داد. سردار زاهدی سپس از سال ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ به فرماندهی عملیات کل سپاه منصوب شد. وی پس از ترور و شهادت حاج قاسم سلیمانی با وجود پایان رسمی دوران کاری در سپاه بار دیگر در لباس رزم برای مقابله با دشمنان اسلام وارد معرکه خط مقدم مقاومت اسلامی شد و تا زمان شهادت همچنان یار وفادار انقلاب و اسلام در خط مقدم مقاومت در لبنان و سوریه ایستاد.
سردار محمدرضا زاهدی در ۱۳ فروردینماه ۱۴۰۳ مصادف با ۲۱ ماه رمضان و روز شهادت آقا امام علی(ع) و در حمله وقیحانه رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق به شهادت رسید. قرار است پیکر این شهید بزرگوار با توجه به وصیتش در گلستان شهدای اصفهان و در جوار شهید حاج حسین خرازی خاکسپاری شود.
آنچه در ادامه میخوانید روایتهایی است درباره شهید محمدرضا زاهدی که از کتاب «موقعیتالله وکیل» نوشته رمضانالله وکیل، جانشین تدارکات تیپ ٤٤ قمر بنیهاشم(ع) انتخاب کردهایم:
از همراهی با حاج قاسم تا شهادت / روایت معاون سابق بازرسی کل سپاه پاسداران: سردار رضا محمدسلیمانی، معاون سابق بازرسی کل سپاه ، درباره وی گفته است: «سردار زاهدی، فرماندهای بیریا، مخلص، متواضع و دوستداشتنی بود. او هرگز اهل دیده شدن نبود؛ کمحرف اما پُرتلاش و اهل کار بود و همواره ایده و نظرات تکنیکی و تاکتیکی مختلفی ارائه میکرد. سردار زاهدی یکی از فرماندهان مؤثر و مهم است که او را بسیار کم میشناسند؛ درحالیکه همانند بسیاری از همرزمان شهیدش ازجمله شهید خرازی و شهید سلیمانی همواره در اوج و در قله بود؛ از اینرو مورد هدف اسرائیل قرار گرفت.»
در کنار شهید عماد مغنیه/ روایت سردار رضا محمدسلیمانی: او از رفقای صمیمی شهید عماد مغنیه، فرمانده نظامی لبنان نیز بود. سردار زاهدی با وجود جراحت بسیار همواره با عشق در میدان حاضر بود تا اینکه سرانجام مقارن با ایام شهادت مولای متقیان، امام علی(ع)، به آرزوی دیرینه خود رسید و شهید شد. سردار زاهدی همانند همرزمان خود بهدست شقیترین افراد، یعنی رژیم صهیونیستی به شهادت رسید. همه عمر سردار زاهدی در فداکاری، مجاهدت، مجروحیت و گمنامی سپری شد و خداوند پاداش واقعی و آنچه استحقاق آن را داشت به او عطا کرد.»
در کارزار خون و آتش/ روایت رمضانالله وکیل، همرزم سردار: هدف ما در این عملیات، رسیدن به دجله بود. برای این کار نیروها میبایست مسافتی را در آب حرکت میکردند تا به خط ابتدایی پدافندی عراقیها برسند. پس از آن قرار بود از این خط جدید پدافندی هم عبور کنند و خود را تا رودخانه دجله برسانند. در این عملیات تیپ ما (٤٤ قمر بنیهاشم) میبایست کمی به سمت شمال و بالاتر از روطه میرفت. ما با وسایلی مثل قایق، همه تدارکات موردنظر را جابهجا کردیم. تفاوت این قایقها با قایقهای قبلی این بود که اینها تندروتر و بزرگتر بودند و قابلیت مانور و ظرفیت بیشتری داشتند. ساعت یازده شب ٢٠اسفند ١٣٦٣، فرمان عملیات بدر صادر شد. ساعتی قبل از آن، نیروهای خطشکن بهوسیله قایق تا نزدیکی کمینهای دشمن اعزام شده و آماده دستور بودند. همزمان با فرمان آغاز عملیات، واحدهای توپخانه و ادوات به گلولهباران خطوط نیروهای عراق پرداختند. نیروهای تدارکات هم در موقعیت، مشغول دعا کردن و آماده دستور برای اعزام به منطقه آزادشده بودند که بعد از اقامه نماز صبح، این امر میسر شد. حمید رفیعی از مصطفی روحی خواست که در موقعیت جزیره مجنون بماند تا خودش برای شناسایی وارد منطقه آزاد شده شود. آقایان نصیریان و امینی و چند نفر دیگر از نیروهای واحدهایشان نیز همراه حمید بودند و بهاتفاق، عازم منطقه درگیری شدند. در ابتدای ورود، این عزیزان بهسرعت یک دستگاه خودروی وانت عراقیها را که در منطقه بهجا مانده بود، آماده و هر آنچه مهمات داخل سنگرهای ابتدایی خشکی بود، جمعآوری کردند و قصد داشتند با همان وانت به خط منتقل کنند. خود حمید هم در عقب وانت، روی صندوقهای مهمات نشسته بود. بچهها در مسیرشان به یک روستا به نام جویبر میرسند که خانههای کوچک آن با بلوک و سیمان ساخته شده بود. همانجا حمید احساس میکند که در این نقطه، خط عراقیها، هلالی شکل است، چون از چپ و راست و روبهرو بهطرف ماشین تیراندازی میشد. بچهها هر کدام سعی میکنند جانپناهی برای خود دستوپا کنند... ماشین هم چندمتری در جاده خاکی بهپیش میرود و با برخورد با خاکریز کوچکی متوقف میشود.
شهید محمد هادی حاج رحیمی
او از فرماندهان سپاه است که سابقه عضویت در سپاه قدس را در کارنامه دارد. سردار حاج رحیمی معاون محمدرضا زاهدی در سوریه و معاون هماهنگکننده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که به دست رژیم صهیونیستی به شهادت رسید.
شهید حسین اماناللهی
او اهل شهرستان اسلامشهر در استان تهران به عنوان مستشار در کشور سوریه خدمت میکرد که در پی اقدام جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در روز شهادت حضرت علی(ع) به همراه تعدادی از فرماندهان و همرزمان خود به شهادت رسید.این شهید بزرگوار سالها در لباس پاسداری به کشور اسلامی خدمت کرده و یکی از پاسداران محبوب نزد همکاران معروف بود.
شهید سیدمهدی جلادتی
سیدمهدی ۲ آذر ماه سال ۱۳۷۸، در شب ولادت حضرت صاحبالزمان(عج)، چشم به جهان گشود. وی اصالتا اهل گلپایگان بود، ولی در تهران بهدنیا آمد و بزرگ شد. شهید جلادتی دوران کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در بسیج مسجد حضرت میثم، واقع در منطقه ۱۴ تهران گذراند و از مکتب حضرت روحالله(ره) کسب فیض کرد. وی با توجه به علاقهاش به رشته کامپیوتر وارد هنرستان فنیوحرفهای «احمدیروشن» شد و در همین رشته تحصیلات دانشگاهیاش را ادامه داد. با اوج گرفتن درگیریها در منطقه غرب آسیا، علم شدن پرچم مبارزه با تروریسم جهانی و راهی شدن خیل عظیم مدافعان حرم برای دفاع از ناموس شیعه و جمهوری اسلامی ایران، شهید جلادتی و بسیاری از دوستان وی به کار نظامی علاقهمند شدند. در همین راستا شهید جلادتی اقدامات لازم برای ورود به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انجام داد. در نهایت، وی در سال ۱۴۰۰ به عضویت رسمی نیروی قدس سپاه درآمد و در دفتر فرماندهی این نیرو مشغول بهکار شد. پس از آغاز عملیات طوفانالاقصی و شدت گرفتن جنگ ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین و نقش ویژه نیروی قدس سپاه در پشتیبانی از جبهه مقاومت، شهید سیدمهدی جلادتی اول بهمنماه ۱۴۰۲ وارد سوریه شد. شهید جلادتی و همرزمانش با ادامه دادن مسیر فرمانده شهیدشان، سردار حاج قاسم سلیمانی، خار چشم رژیم صهیونیستی شدند. سرانجام شهید جلادتی در تاریخ ۱۳ فروردینماه ۱۴۰۳، در روز شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در حالی که تنها دو روز به پایان مأموریت وی باقی مانده بود، در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق به شهادت رسید.
شهید محسن صداقت
او یکی از شهدای این حمله تروریستی بوده که ساکن شهر قم است. وی متولد 1365 بوده که در خانوادهای روحانی و مذهبی در شهر قم رشد یافته و از بسیجیان فعال و مخلص پایگاه شهید اخلاقی حوزه مقاومت شهید حصیری بوده است. این شهید عزیز متأهل بوده و از وی سه فرزند پسر به یادگار مانده است. پدر شهید محسن صداقت درباره شهید گفته است: «پسرم با اخلاص و ایمان خود لیاقت شهادت را داشت و سرانجام به آرزوی دیرینه خود نائل شد.» مادر شهید محسن صداقت نیز گفته است: «پسرم در پایبندی به نماز شب، تقوا و محبت به خانواده و همنوعان خود زبانزد بود و من افتخار میکنم که فرزندم در این راه مبارک، شربت شهادت را نوشیده است.» فرزند شهید مدافع حرم هم گفته است: «دوست دارم وقتی بزرگ شدم شغل نظامیگری را ادامه بدهم و بتوانم در افزایش امنیت ایران عزیز و نابودی اسرائیل غاصب نقش مهمی ایفا کنم.»
شهید علی آقابابایی
او از نیروهای سردار حاجیزاده در نیروی هوافضای سپاه بود و حدود یک ماه بود که برای مأموریت به سوریه رفته بود و این مأموریت سومین مأموریت شهید آقابابایی در هشت سال گذشته به شمار میآمد. علی متولد سال ۱۳۶۶ بود و در رشته مهندسی IT تا مقطع کارشناسی تحصیل کرد، اوایل دهه ۹۰ ازدواج کرد و حاصل ازدواج او دو فرزند پسر و یک فرزند دختر است. برادر همسر و پسرعمه شهید «علی آقابابایی» گفته است: «علی از کودکی همیشه عاشق شهادت بود؛ به همین جهت وارد بسیج شد و سپس به سپاه پاسداران پیوست. او برای زنده نگه داشتن یاد و راه شهدا کار میکرد.»
شهید سیدعلی صالحیروزبهانی
شهید متولد ۱۳۷۸/۹/۱۱ در شهرستان بروجرد، جزء کادر سپاه و متأهل و حدود چهار سال است که به عنوان نیروی رسمی سپاه قدس مشغول به خدمت بوده است. شهید از مستشاران سپاه قدس بود که در کشور سوریه مشغول به کار بود. مادر شهید صالحی روزبهانی اظهار کرد: «پسرم میگفت، اگر شهید و دوباره زنده شوم، همین راه را ادامه میدهم.» وی افزود: «من فرزند دیگر خود را به ادامه همین راه تشویق میکنم.»