با توجه به وجود مشکلات اقتصادیـ معیشتی در کشور از قبیل تورم، بیکاری و...، اقتصاد و مسائل معیشتی اصلیترین مسئله کشور بوده که افزون بر آسیبپذیریهای اقتصادی، آسیبها و معضلهای اجتماعی را نیز در پی داشته است. بنا به همین دلیل، نامگذاری سال جدید به «جهش تولید با مشارکت مردم»، که ناظر به حل ریشهای مسائل اقتصادی کشور است، اهمیت راهبردی دارد؛ زیرا مسائل اقتصادی اکنون با امنیت، بقا، پایداری و شکوفایی ملی و حتی در سطحی فراتر، با حفظ موجودیت مرتبط شده است. در ادامه تلاش میشود اهمیت راهبردی جهش تولید بیشتر واکاوی شود.
تقویت اقتدار بینالمللی: دلیل دیگر اهمیت تولید به نقش فزاینده اقتصاد در دنیای امروز برمیگردد. درواقع، با اقتصادمحور شدن جهان، به طور طبیعی، دست برتر را کشورهایی دارند که توان تولیدی قویتری دارند. در همین زمینه باید اشاره کرد که روابط بینالملل امروز در حالت «وابستگی متقابل پیچیده» قرار دارد که بیشتر به دلایل اقتصادی و اقتصادمحور شدن روابط کشورها رخ داده است و مسلم است که در دنیای وابستگی متقابل، کشورهایی میتوانند اراده خود را بر دیگران تحمیل کنند که در تولید مزیت داشته باشند.
مقابله با خصومتها: خصومتها و فشارهای اقتصادی خارجی که به طور عمده میتوان آنها را در تحریمهای خارجی خلاصه کرد، ازجمله واقعیتهای موجود در صحنه اقتصاد و محیط کسبوکار در کشور است که در سالهای اخیر با شدت یافتن و به اصطلاح «فلجکننده شدن» آن، موجب بروز چالشهایی برای تولید داخلی شده است. هرچند تحریم اثر دوسویه داشته است؛ یعنی در حوزههایی هم سبب جوانه زدن و پا گرفتن نوآوریها و روی آوردن به برخی ظرفیتهای مغفول شده است، اما در حوزههایی نیز منشأ آسیبپذیری اقتصادی کشور بوده است. باید توجه داشت که مهمترین دلیل اثرگذاری تحریمها بر حیات اقتصادی کشور، به دلیل وابستگیهای کالایی و مالی به دنیای خارج بوده است. حال با جهش تولید داخلی، چون بخش عمده نیازهای بازار داخلی کشور را تولیدکنندگان داخلی تأمین میکنند، هم از میزان وابستگی به کالاهای خارجی و هم از وابستگیهای مالی و اعتباری به خارج کاسته میشود. به بیان ساده، در حالی که تحریمهای خارجی، برای کسب و کار و تولید کشور تأثیرات تضییقکننده داشته است، یک راهحل عملی برای مقابله و کاستن از این اثرات تضییقکننده، جهش تولید است. به عبارت دیگر، جهش تولید، بخش عمده تحریمهای نفتی و بانکی، به منزله دو بخش زیربنایی تحریمها را خنثی میکند و از این نظر، شیوهای برای مقابله با تحریمهای ضدایرانی است؛ زیرا با رونق تولید، اقتصاد کشور تولیدمحور میشود و از خامفروشی فاصله میگیرد و از سوی دیگر، با جهش تولید، بخش عمده نیازهای تولید(مواد خام تولید) در داخل تولید خواهد شد و از این طریق، سلاح تحریم خنثی میشود.
همراستایی با اقتصاد مقاومتی: جهش تولید در زمره الزامات و بایستههای الگوی مطلوب مدیریت اقتصادی کشور، یعنی اقتصاد مقاومتی قرار دارد؛ زیرا در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز بر این موضوع تأکید شده است. برای نمونه، در بند ششم سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی آمده است: « افزایش تولید داخلی نهادهها و کالاهای اساسی (به ویژه در اقلام وارداتی)، و اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی با هدف کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص.» بنابراین، مشخص است که جهش تولید، بخش مهمی از راهبرد و الگوی مطلوب مدیریت اقتصاد کشور است و به میزانی که در این زمینه گام برداشته شود، میتوان امیدوار بود که اقتصاد مقاومتی صورت انضمامی و عینی به خود بگیرد.
کاهش وابستگی: هجوم واردات کالاهای خارجی در بازارهای داخلی، بخشی از واقعیت اقتصاد کشور است که در چند سال اخیر تشدید نیز شده است. این کالاها یا جزء کالاهای اساسی و موردنیاز بوده یا جزء کالاهای تجملاتی و غیرضرور. در هر دو حالت، پیامد ضعف در این حیطه، دشوار شدن رهایی کشور از وابستگی به دنیای خارج است. راه رهایی از این نقیصه نیز روی آوردن به جهش تولید و کاهش واردات است.
ارتقای ضریب امنیت داخلی: جهش تولید ملی در کاهش آسیبهای امنیتی و در نتیجه، در ارتقای ضریب امنیت داخلی نیز مؤثر است؛ زیرا با جهش تولید، مسئله اشتغال و بیکاری، به منزله ریشه بسیاری از ناهنجاریها و بزهها در جامعه مرتفع میشود و در این صورت، امکان و زمینههای ارتکاب به ناهنجاری یا جرم از بین خواهد رفت. از این نظر، جهش تولید، در کاهش هزینههای امنیتی نیز مؤثر است.
تقویت نشاط و غرور ملی: میتوان ادعا کرد که افتخار و غرور ملی یک کشور نیز به نوعی از جهش تولید یا توان آن کشور در تولید کالاهای مرغوب تأثیر میپذیرد؛ زیرا چنانچه شهروندان یک کشور مشاهده کنند که نیازهای روزمره و مصرفی آنها با کالاهای ساخت داخل پاسخ داده میشود و آنها به هنگام خرید، مجبور نیستند همواره کالای خارجی بخرند یا وقتی مشاهده کنند که مردمان سایر کشورها، کالاهای تولید شده در کشور آنها را مصرف میکنند، نتیجه این حالت، چیزی جز تقویت غرور ملی نیست. در نقطه مقابل، وقتی بازار مصرف یک کشور مملو از کالاهای وارداتی باشد و کالاهای داخلی در آن دست برتر را نداشته باشند، شهروندان با مراجعه به بازار، بیش از پیش متوجه ضعف و زوال حیات اقتصادی در داخل کشورشان شده و این امر، بر روحیه و غرور ملی آنها تأثیر منفی خواهد داشت. در این باره، رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «خودِ تولید در کشور وقتی راه بیفتد، یک نشاط عمومی و ملّی به وجود میآورد که این خودش یک عامل مهمّی در پیشرفت کشور است.»
تقویت هویت ملی: هویت ملی، به طور مستقیم از حیات اقتصادی جوامع تأثیر میپذیرد و اساساً زیست اقتصادی مشترک یا منافع اقتصادی مشترک از جمله عناصر بنیادین هویت ملی در نظر گرفته شده است. در تاریخ موارد متعددی وجود دارد که چگونه ناگواری اوضاع اقتصادی یا وقوع بلایای اقتصادی، مانند خشکسالی و قحطی سبب مهاجرت ناخواسته برخی افراد و ترک وطن از سوی آنان شده است و در نقطه مقابل، وجود وضعیت مناسب اقتصادی نیز سبب شده که افراد از جای جای جهان گرد هم آیند و هویت ملی جدیدی برای خود برگزینند. بنابراین، رونق اقتصادی ازجمله عواملی است که در افزایش دلبستگی افراد یک سرزمین به آن، تأثیر جدی دارد. افزون بر این، جهش تولید و افزایش قدرت صادراتی کالاهای تولیدی یک کشور، شیوهای برای فراگیری هویت آن کشور، از راههایی چون بینالمللی کردن زبان آن کشور و آشنایی مردمان سایر کشورها با کشور صادرکننده کالا به شمار میآید.