تقویم دفاع مقدس 20 فروردین را به نام سید اهل قلم شهید سیدمرتضی آوینی ثبت کرده است. مردی که تمام لحظههای عمر با برکت خود را به ویژه پس از انقلاب اسلامی، در مسیر به فعلیت رساندن ارزشها و احکام اسلامی در قالب هنر صرف کرد و به حق در این راه خدمات ارزنده کم نظیری را در عرصههای گوناگون و گسترده هنر و اندیشه از خود به یادگار گذاشت. سالروز شهادت این هنرمند فرزانه، روز هنر انقلاب اسلامی نامیده شده است. در این سالها که برخی گزارههای هنر به دست هنرنماها دستخوش تغییر شده، خوب است نگاهی به حقیقت هنر در اندیشه شهید آوینی بکنیم؛ اندیشهای که حقیقت را در دل جبههها پیدا کرده بود.
هنرمند کیست؟
شهید آوینی هنر واقعی را با الهامگیری از معارف اسلامی، آن چنان توصیف میکند که با فطرت و حقیقت انسانی در هماهنگی کامل است. او میگوید: «هنر، شیدایی حقیقت است، همراه با قدرت بیان آن شیدایی، و هنرمند کسی است که علاوه بر شیدایی حق، قدرت بیان آن را نیز از خداوند متعال گرفته است. هر یک از این دوـ شیدایی حق و قدرت بیانـ اگر نقص داشته باشد، اثر هنری خلق نمیگردد. ... اصل لازم شیدایی حق است و قدرت بیان، شرط کافی است.»
هنر غربی
آوینی در معرفی ویژگیهای هنر رایج امروزی غرب مینویسد: «هنر غربی حدیث نفس است؛ نه حدیث شیدایی حق. هنر غرب بیان خودپرستی انسان امروز است، هنری شیطانی است؛ حال آنکه هنر حقیقی، حدیث شیدایی حقیقت است.» ایشان در جایی دیگر مینویسد: «تمدن غربی در جستوجوی بهشت زمینی است.»
هنر و تعهد
شهید آوینی در رد این اندیشه که هنر و هنرمند به چیزی متعهد نیست، میگوید: «آنان که در کار هنر مدعی عدم تعهد شدهاند، نیندیشیدهاند که گریز از تعهد در عالم محال است؛ چرا که هنر عین تعهد اجتماعی است؛ چرا که وجود انسان عین تعهد است.» ایشان در جایی دیگر مینویسد: «اگر هنرمند نسبت به تاریخ و سرنوشت انسان و هویت فرهنگی خویش متعهد باشد، دیگر در پیله حدیث نفس خفه نخواهد شد.»
هنر و آزادی هنرمند
شهید آوینی در انتقاد از برداشت غلط از آزادی در هنر، میگوید: «آزادی هنر نباید در زیر پا گذاشتن معیارهای اخلاقی جامعه و یا توهین به مقدسات معنا پیدا کند که معالاسف بسیاری از مخالفان را جرئت بخشیده است که غرضورزیها و دشمنیهای غیرمعقول خویش را با نام هنر و آزادی عرضه کنند.» «آزادی هنرمند در درک تکلیف اوست، نه در نفی و طرد التزام به همه چیز.»
تأسف از یک پیشامد هنری
شهید آوینی، همواره به هنر متعهد و هنرمند مسئولیتشناس میاندیشید و از رواج پیدا کردن ویژگیهای هنر غربی و اصول آن در بین برخی هنرمندان داخلی، در رنج بود: «هنرمندان با رغبت فراوان حاضرند در خدمت تبلیغ صابون و پودر لباسشویی و... و آفیش فیلم های سینمایی کار کنند، اما چون سخن از صدور انقلاب و یا پشتیبانی از رزم آوران میدان مبارزه با استکبار جهانی به میان میآید، روی ترش میکنند که: نه آقا قبول سفارش هنر را میخشکاند! این کدام هنر است که برای پروپاگاندای تجارتی فوران میکند، اما برای عشق به خدا، نه؟ آیا هنرمند با این انتخاب، نوع تعهد خویش را مشخص نکرده است؟ حال آن که آزادی حقیقی، تنها در عشق به خداست و هنر آن گاه حقیقتا آزاد میشود که غایتش وصول به حق باشد. هنر اگر برای هنر نباشد، برای هیچ چیز دیگری هم نباید باشد، جز عشق به خدا؛ چرا که هر تعلقی جز این، وزر و وبال و غل و زنجیری است بر گرده روح که او را به زمین میچسباند.»