در بهار سال ۱۳۶۱، سپاه حماسه کمنظیری را در تاریخ خود بر جای گذاشت و آن، اینکه در فاصله کمتر از یک ماه پس از عملیات «فتحالمبین»، عملیات گسترده دیگری در دستور کار خود قرار داد به نام «الی بیتالمقدس». همزمان با اجرای این عملیات، در داخل کشور هم مسئله تروریستی منافقین دردسرساز شده بود که باید از آن به «جنگ شهری» یاد کرد؛ یعنی سپاه و سایر نهادها همزمان با دشمن بعثی در مرزها، در پایتخت هم با آشوب و غائلهها در ستیز بودند. حدود سه ماه قبل از آن، یعنی ۱۹ بهمن۱۳۶۰ ضربه اول به مرکزیت سازمان زده شد و از هم فروپاشید، اما ضربه دوم باید وارد میشد.
گستردهترین و قویترین تشکیلات سازمان منافقین بخش «اجتماعی» آن بود که در ارتباط با نیروهای جامعه کار میکرد و شامل پنج نهاد دانشآموزی، محلات، کارگری، دانشجویی و کارمندی بود. محسن رضایی در خاطراتش به چگونگی این عملیات در روز ۱۲ اردیبهشت اشاره میکند و میگوید: «آپارتمان سه طبقهای اطراف آن باغ بود، دوستان بهترین راه را در این دیدند که صاحبخانه را صدا کنند و از صاحبخانه برای ورود به داخل استفاده کنند؛ لذا صاحبخانه را صدا میزنند و به وی میگویند منافقین در خانه شما هستند. اینها مسلح هستند، اگر تو با ما همکاری نکنی، ما شما را هم جزء اینها حساب میکنیم. حالا دیگر خودت تصمیم بگیر. آن فرد گفته بود حرفی ندارم و با شما همکاری میکنم. او گفته بود یک پیشنهاد به شما میدهم، من برای خرید از خانه بیرون میروم و بعد چند نفر از نیروهای شما را سوار ماشین میکنم و به پارکینگ خانه میبرم شما میتوانید از آنجا وارد خانه شوید. بچههای ما هم همین کار را کردند و به این طریق وارد خانه شده بودند؛ اما یکی از افرادی که مسئولیت داشت با پا در را باز میکند، هنگام باز کردن در پایش گیر میکند و در فاصلهای که پای وی را بیرون میکشند، منافقین هم آماده میشوند و درگیری شروع میشود و با شلیک دوستان ما کپسول گاز منفجر میشود و همه جا آتش میگیرد. منافقین به بخش دیگری از خانه فرار میکنند که دوستان ما دوباره با تفنگهای نارنجکانداز شلیک میکنند و آنجا را میگیرند. منافقین چون از آتشی که به وجود آمده بود، فرار کرده و به یک گوشهای رفته بودند نارنجک به همان نقطه اصابت کرد و آنها که تجمع کرده بودند، اکثراً همانجا روی هم افتاده و کشته شده بودند؛ ولی ضابطی (مسئول بخش اجتماعی منافقین) فرار کرد و به روی پشت بام رفت. وی آویزان میشود که بتواند خودش را به جای دیگر بیندازد، اما از پشت سر او را میزنند و به زمین میافتد و نرسیده به بیمارستان میمیرد. نکته مهم در این عملیات این بود که هر چند بیشتر نقاط خانه آتش گرفته بود، ولی کیف اسناد و مدارک سالم به دست نیروهای ما میافتد و اطلاعات ذینفعی از آن به دست میآید که در عملیاتهای بعدی مورد استفاده قرار میگیرد. در این عملیات شبکه اجتماعی که ستون فقرات ترورهای منافقین بود، کاملاً از بین رفت.»