سال 1400 قانون رتبهبندی معلمان با آغاز دولت سیزدهم مورد توجه ویژه دولت و مجلس شورای اسلامی قرار گرفت. اجرایی شدن این قانون در واقع نشاندهنده اراده دولت سیزدهم در حوزه آموزش و پرورش است، ارادهای که امیدها را در بین معلمان زنده کرده است.
مدیریتی کم ثبات
آموزش و پرورش یکی از وزارتخانههایی است که از کمترین ثبات مدیریت برخوردار بوده و صندلی آن چه از سوی مجلس و چه از سوی دولت در تزلزل بوده و این موضوع اثربخشی وزارت را کم میکند. انتظار میرود این وضعیت بهتر شود و ثبات مدیریتی در این وزارتخانه مورد توجه جدی قرار گیرد. ثبات در مدیریت وزارت آموزش و پرورش میتواند همه مشکلات کنونی در این حوزه را به انتها برساند. در واقع، با برنامهریزی بلندمدت در امر آموزش هم آینده کشور تضمین میشود و هم اینکه مشکلات معیشتی، ساختاری و علمی معلمان نیز مرتفع میشود.
مطالبهگری
باید اذعان داشت، خواستههای معلمان چندین بخش متفاوت را شامل میشود که گاه با یکدیگر همپوشانی دارند و گاه از یکدیگر مجزا هستند. بررسیها نشان میدهد معیشت مهمترین خواسته معلمان عزیز در طول سالهای گذشته بود که با اجرای قانون رتبهبندی معلمان بخشی زیادی از آن حل شده است و انتظار میرود با حل این مشکل، مهمترین دغدغه آموزش و پرورش و معلمان از معیشت به سمت ارتقا و بهبود روند آموزش جایگزین پیدا کند. از این رو از اصول اساسی ارتقای کیفی فرآیند تعلیم و تربیت، اعتلای کرامت و منزلت اجتماعی و معیشت معلمان و تقویت انگیزه و رضایتمندی شغلی آنهاست که باید در رأس سیاستهای دولت و مجلس قرار گیرد.
مقام معلم
در منطق اسلام مسئله تعلیم و تربیت به معنای زندگی بخشیدن به فرد و جامعه است؛ اما در نگاه تمدن مادی، معیار ارزشگذاری معلم قابلیت تبدیل فعالیتهای او به پول است. نگاه به معلم باید همان نگاه اسلامی باشد که در آن، متعلم در مقابل معلم در اوج ادب، سپاسگزاری و خضوع قرار داد و آحاد مردم نیز به معنای حقیقی برای معلم احترام و ارزش قائلند. آنچه در زندگی استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری بیش از همه خودنمایی میکند، این است که حیات پربرکت ایشان همواره بر مدار ارزشها و کرامت انسانی چرخید و ایشان همواره تمام سعی خود را برای شناساندن بهتر خدا، مکتب و دین اسلام برای دیگران به کار بستند و به هیچ بیگانهای مجال تجاوز به ارزشهای دین اسلام را ندادند. ایشان در مقام یک معلم راستین در سنگر تعلیم و تعلم قدم نهادند و در این راه به قلههای رفیع دست یافتند. ایشان شرافت و مرتبت را با شأن خداوند و پیامبران در وجود خویش محقق کردند و هدف متعالی خلقت، پیوند انسان به خداوند متعال (عبادت) را با همت بلند خویش جاری کردند. ایشان نگاه ترکیبی به همه معارف بشری داشتند و تمامی تلاشهای علمی و عملی خود را مقدمهای برای عبادت خداوند متعال میدانستند و همواره دینداری را در دستور کار داشتند و زمانی که به شهادت رسیدند، عبادت عملی و علمی خود را کامل کرده و به دیار باقی شتافتند تا معمار و معلم بزرگ انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی(ره) همه آثارش را مفید بدانند و بهرهبرداری از آنها را سفارش کنند... .
استاد مرتضی مطهری نمونه کامل و راستین یک معلم انسانساز است که در تارک زمان درخشیده است و قلههای بلندی را فتح و انسانهای بزرگی را تربیت کرده و با تألیفات خود به هنر «معلمی» خود استمرار بخشیده است. چه نیکوست که مقام و نقش معلم را از کلام این استاد شهید ناظر باشیم: «معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتش گیره از خارج میآورید و آن قدر زیر این چوبها و هیزمها قرار میدهید که اینها کم کم مشتعل شود.»