جهان تو را صدا میزند. تویی که قبلهگاه آرامش و امنیتی. تویی که آمدنت کودکان را به بازی بچهگانه، خواب را به چشم مادران، عاشقان را به معشوق برمیگرداند. نیستی و شب همچون میخی است که در سینه دردمندان کوبیده میشود.
کسی که در خانه است و کسی که در اردوگاه آوارگان زندگی میکند، تو را صدا میزند! کسی که پیش از خواب ستارهها را میشمارد و کسی که مجالی بر خواب نمییابد، تو را صدا میزند! اینجا همه تو را صدا میزنند با کلامی که شاید نام تو نیست، اما دل میداند که مقصودشان تویی.
مولاجان! سکوت عاشقان خود کلام است. در این سکوت، کلمهها به سوی تو میگریزند تا نام تو را در باغ سخن برویانند، همچون گلی تنها.
یاصاحب الزمان(عج)، تو خواهی آمد و این سیاهیها کنار خواهد رفت؛ آن روز نه صهیونیستی است، نه بازداشتگاهی، نه زنجیری، نه موشکی و نه ظلمی.