صبح صادق ابعاد و زوایای پیچیده عملیات رسانهای جدید بیبیسی با اسم رمز «نیکا شاکرمی» را واکاوی میکند
هفته گذشته سرویس جهانی «بیبیسی» در گزارشی به اصطلاح تحقیقی، اما کاملاً دراماتیک مدعی دسترسی به مدارکی «بسیار محرمانه» مربوط به سپاه شد که بر مبنای آن «نیکا شاکرمی»، دختر نوجوانی که حدود 600 روز قبل و در بلوای پاییزی سال 1401 درگذشت[...]
هفته گذشته سرویس جهانی «بیبیسی» در گزارشی به اصطلاح تحقیقی، اما کاملاً دراماتیک مدعی دسترسی به مدارکی «بسیار محرمانه» مربوط به سپاه شد که بر مبنای آن «نیکا شاکرمی»، دختر نوجوانی که حدود 600 روز قبل و در بلوای پاییزی سال 1401 درگذشت، پیش از فوت به دست نیروهای امنیتی بازداشت شده و مورد تعرض جنسی قرار گرفته و سرانجام در حین انتقال به بازداشتگاه به قتل رسیده است!
انتشار این ادعا بلافاصله از سوی سایر رسانههای جریان اصلی غرب برجسته شد و حتی رسانههای صهیونیستی، مانند «تایمز اسرائیل» و «جروزالم پست» به طور ویژه آن را در صدر اخبار خود قرار دادند. پرواضح است که طراحی و انتشار چنین ادعایی که درونمایه آن، به ویژه اشاره به ون یخچالدار که مشخصاً از داستانهای ترسناک و جنایی هالیوودی الهام گرفته است و همزمان معرفی نیروهای حافظ امنیت به عنوان متجاوزان به عنف و انعکاسدهی گسترده آن در مهمترین تریبونهای رسانهای جهان، امری تصادفی نبوده و از برنامهریزی پیچیده و دنبالهدار طراحان این توطئه حکایت دارد. در این زمینه، باید به این نکته نیز اشاره شود که خوب یا بد و خواهینخواهی طی هفتههای گذشته فضای روانی و رسانهای کشورمان در کنار وضعیت اقتصادی کشور به شکل ویژه درگیر فضاسازیهای صورت گرفته درباره طرح موسوم به «طرح نور» فراجا بوده است. رسانههای غربی، با محور سرویس جهانی بیبیسی یکباره با طرح و برجستهسازی ادعایی تحریکآمیز و تولید روایتهای مغرضانه در راستای باورپذیری هر چه بیشتر این ادعا، فصل جدیدی از تلاش برای تولید تنش و بحران در روابط بین حاکمیت و ملت را آغاز کردهاند.
در واقع به نظر میرسد دستگاههای عریض و طویل رسانهای دشمنان انقلاب اسلامی پس از تحلیل شرایط اجتماعی و سیاسی کشورمان و با تکیه بر این برداشت که برخی سیاستهای محرک گسل در انسجام ملی سیاسی و فرهنگی منجر به تولید شکافهای چند وجهی در کشور شده است، به طراحی چنین عملیاتی با هدف بهرهبرداری عملیاتی از شکافها و نارضایتیهای مورد تصورشان در راستای تولید آشوب و اغتشاش ذهنی و زنده کردن آتش آشوب دست زدهاند. باید به این نکته توجه کرد که متأسفانه از همان ساعات اولیه انتشار این ادعا در رسانههای معاند، انبوهی از کنشگران رسانهای ضد انقلاب این ادعای یکجانبه و بدون استناد به مدارک و شواهد کافی را بازنشر کردند تا از این طریق اعتبار روایت ساخته و پرداخته بیبیسی را نزد مخاطب عام افزایش دهند. همانگونه که پیشتر اشاره شد این روایتپردازیهای مغرضانه بدون توجه به روند تحقیقات قضایی و اظهارات خانواده نیکا شاکرمی که پیشتر منتشر شده و در دسترس افکار عمومی است، به سرعت در فضای مجازی بازتاب پیدا کرده و فصل جدیدی از پروژه سیاهنمایی نظام جمهوری اسلامی ایران را رقم زده است. پرواضح است که رسانههای غربی با انتشار تصاویر تکاندهنده و معرفی نیکا شاکرمی به عنوان قربانی سرکوب و تجاوز از طریق القای حس همدردی با افکار عمومی در معرض این تهاجم رسانهای به دنبال ایجاد ناآرامی و آشوب در کشورمان هستند و زمان تمرکز فراجا بر اجرای طرح نور را مساعد شروع این پروژه در نظر گرفتهاند تا شاید همزمان با آن و در صورت وقوع عارضه یا حادثهای ناخواسته در جریان طرح نور، فضای جامعه مستعد بلوایی تازه از جنس بلوای پاییز 1401 باشد!
نکته جالب توجه اینجاست که در کنار تحریک افکار عمومی، جریان رسانهای غرب به وضوح از طریق طرح اتهامات بی پایه و اساس حقوق بشری علیه نظام و نهادهای امنیتی آن، به دنبال اعمال فشار بر مجامع بینالمللی در راستای وضع تحریمهای جدید علیه کشور و مشروعیتبخشی به این تهدیدآفرینی جدید هستند؛ چرا که دیگر تحریمهای هستهای کارایی خود در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران را از دست داده و در نتیجه سازوکار جدیدی با عنوان تحریمهای حقوق بشری که از قضا ظرفیت بالایی در جلب حمایت بینالمللی را دارند، در دستور کار قرار گرفته است.
دستگاه رسانهای غرب پس از وقوع موفقیتآمیز عملیات وعده صادق و عینیت یافتن توان بالای جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد تهدید وجودی علیه رژیم صهیونیستی و تمام منافع دشمنان غربی در منطقه در تلاش هستند تا از طریق ضربه زدن به وجهه ایران در عرصه بینالمللی و القای تصویری مخدوش از وضعیت حقوق بشر در کشور با همراهسازی دیگر کشورهای مؤثر بر جامعه جهانی شرایطی را فراهم کنند که در ماههای آتی فصل جدیدی از اعمال فشار حداکثری علیه ملت ایران آغاز شود.
از این رو در دنیای امروز که رسانهها نقش مهمی در مدیریت افکار عمومی و خلق کنشهای جمعی ایفا میکنند، ضروری است که آحاد افکار عمومی با هوشیاری و آگاهی کامل با رسانهها و محتواهای رسانهای به ویژه محتواهای عرضه شده در رسانههای بیگانه برخورد کنند و تمام همت خود را در دسترسی به اخبار و اطلاعات از منابع موثق و معتبر بگذارند. از سوی دیگر مدیران و نهادهای رسانهای کشور باید در چنین وضعیتی از طریق هوشمندسازی فرآیندهای تصمیمگیری و اقدام بهنگام، به سرعت توان رسانهای کشور را معطوف به تولید روایت صادق و بیان تناقضات ارائه شده در رسانههای بیگانه کنند تا بیاعتباری روایتپردازی بیگانگان پیش روی افکار عمومی مشخص شود. در این وضعیت، نباید اجازه داد که رسانههای مغرض و معاند با استفاده از تأخیر رسانههای داخلی در آگاهیبخشی از احساسات مردم و تحریف حقایق سوء استفاده کنند و اینگونه ادراک عمومی را در مسیر تأمین اهداف سیاسی پلید خود به بازی بگیرند.
بدون شک، درگذشت نیکا شاکرمی فارغ از هر مسئلهای، حادثهای غمانگیز است و قلب هر انسان را به درد میآورد، با این حال، رسانههای غربی با بهرهبرداری سیاسی از این اتفاق و انتشار روایتهای مغرضانه و مبتنی بر اسنادی که خود آن را بازسازی شده و نادقیق معرفی میکنند، در تلاش هستند با تزریق تنش و التهاب به کشورمان ملت ایران را بیش از پیش با محدودیت و چالش مواجه کنند؛ از این رو نظام و تمام دوستداران آنچه ایران خوانده میشود، در شرایط فعلی و در مواجهه با این فضاسازی رسانهای جدید باید با هوشیاری و اتکا به منابع موثق با این جوسازیهای رسانهای مقابله کنند و اجازه ندهند که منافع ملی کشورمان به خطر بیفتد. در عین حال، باید به این نکته نیز توجه داشت که راه اصولی پیشگیری از چنین فتنههایی تنها در احیا و تقویت سرمایه اجتماعی نظام و ترمیم اعتماد عمومی به رسانههای داخلی نهفته است و طبیعتاً این مهم نیز جز از طریق ایجاد فضای همگرایی دیدگاههای مختلف در مسیر پیشبرد اهداف عالی انقلاب اسلامی ممکن نخواهد بود؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی ابتدای سال ضرورت توجه ویژه به وحدت ملی را گوشزد کردند و به صراحت هشدار دادند که در این زمینه دچار غفلت و خطا بودهایم، غفلتی که باید جبران شود؛ لذا هرچه در مسیر تقویت وحدت و انسجام ملی و بیاعتبارسازی گزاره مجهول و انحرافی گامهای بیشتری برداشته شود، انقلاب اسلامی کمتر در معرض چنین فتنههایی خواهد بود.