دو روز قبل از ولادت حضرت معصومه(س)، شهید حسن قاسمیدانا زنگ زد و گفت: «حاجی بریم قم؟»
پرسیدم: «قم چه خبره؟»
جواب داد: «ولادت امام رضا که میشه همه مردم از همه جا میان مشهد. حالا افت لاتی داره ما شب میلاد حضرت معصومه بریم قم؟» قبول کردم. قرار گذاشتیم بعد از ظهر ترمینال باشیم. من معمولاً جای دیگری غیر از محل کارم کت و شلوار نمیپوشیدم؛ جلوی ترمینال که من را باکت و شلوار دید، تعجب کرد. گفت: «مگه سر کار میری که کت و شلوار پوشیدی؟»
گفتم: «حاجی ناسلامتی داریم میریم عید دیدنی.» گفت: «راست میگی! برای امام رضا بد میشه. آبجیشون میگه دو تا گدا گدول از شهر تو اومدن عید دیدنی.» او هم برگشت خانه و کت و شلوار پوشید. شب عید حرم حضرت معصومه(س) بودیم. داشتیم توی صحن راه میرفتیم که یک دفعه حسن گفت: «حاجی! بشینیم یه گوشه؟» آن قسمت از حرم بنایی بود. چون کت و شلوار تیره سورمهای تنم بود، دنبال یک جای تمیز میگشتم. حسن رفت روی خاکها نشست. گفتم: «حسن اونجا نشین. خاکیه.»
گفت: «حاجی آدم باید خاکی باشه دیگه.» با خنده گفتم: «خب دیوانه! خاکی بودن به مرامه.» جواب داد: «مرام هم از ظاهر شروع میشه مشتی. مگه ما خودمون به اینایی که میگن دلت پاک باشه، نمیگیم دل پاک ظاهر پاک میخواد؟ دل خاکی هم ظاهر خاکی میخواد.» نشست توی خاکها. احساس کردم لازم دارد تنها باشد. از دور نگاهش میکردم. خیلی مشتی گریه میکرد. از حرم که برگشتیم جایی برای خواب پیدا نکردیم. رفتیم اول قم، کنار اتوبان یک سکوی سیمانی بود. سرمان را گذاشتیم روی کیف سامسونت و هر کدام به یک طرف دراز کشیدیم. گفتم: «حسن به نظرت یه نفر از این جا رد بشه و ببینه دو نفر با کت و شلوار و كيف سامسونت بغل اتوبان روی زمین خوابیدند، چه فکری میکنه؟»
پرسید: «حرف بزنیم چه فکری میکنه یا حرف نزنیم؟»گفتم: «چه فرقی داره؟»گفت: «تا قبل از حرف زدن ممکنه احتمال بده که ما آدمهای باکلاس و اتو کشیدهای هستیم؛ ولی همین که دهن باز کنیم همه چیز رو میفهمه.»
به نقل از شهید مدافع حرم رضا سنجرانی
«شهید حسن قاسمیدانا» با نام مستعار «حسن قاسمپور» در روز دوم شهریورماه سال ۱۳۶۳ در مشهد مقدس به دنیا آمد. دوران کودکی، نوجوانی و جوانیاش در جوار امام رئوف سپری شد. او پس از اخذ دیپلم در دانشگاه حقوق شهرستان «بردسکن» قبول شد، اما به آنجا نرفت و در نانوایی پدر مشغول به کار شد. حسن از روحیه نظامیگری برخوردار بود و به رزم علاقه داشت. این خصوصیت، از او یک بسیجی فعال ساخته بود که همیشه در رزمایشهای عمومی، داوطلبانه حضور داشت. قاسم پور در ۱۹ اردیبهشتماه سال ۱۳۹۳ در عملیات امام رضا(ع) بر اثر اصابت چند گلوله به شهادت رسید و پیکر پاکش همزمان با سالروز وفات حضرت زینب(س) در مشهد تشییع و در پایین آرامگاه خواجه ربیع به خاک سپرده شد.