«رضا خان» دیکتاتوری بود که همه آزادیهای سیاسی را سلب کرده بود و همه مطبوعات را در اختیار خود قرار داده بود. او سودای تغییر فرهنگ ایران را داشت و مأموریت یافته بود تا فرآیند سکولاریزاسیون در این کشور را با تغییر هویت و ذائقه ایرانی دنبال کند. «هدایتالله بهبودی» نویسنده کتاب «شرح اسم» در توصیف اواخر دوران پهلوی اول آورده است: «اخبار داخلی مملکت (خبرهای غیررسمی و غیرحکومتی) بسیار کم منعکس میشد؛ در مقابل، اخبار خارجی با دست باز در جراید انعکاس مییافت. دمای هوای پایتخت، سوانح طبیعی، مسافرت مسئولان ادارات به شهرها، گزیده شدن چند نفر توسط سگ هار و... اجازه درج در مطبوعات مییافتند. انبوه خبرهای خارجی راجع به اروپا و کشورهایی بود که در آستانه جنگ قرار داشتند. مهمترین روزنامههای پایتخت عبارت بودند از کوشش به مدیریت شکرالله صفوی، ایران به مدیریت مجید موقر، تجدد ایران به مدیریت میرزاسیدمحمد طباطبایی، ستاره به مدیریت احمد ملکی، اطلاعات و ژورنال دو تهران به مدیریت عباس مسعودی، ایران امروز به مدیریت میرمحمد حجازی که وظیفهای جز همسویی و تمکین از اداره نگارش وزارت فرهنگ نداشتند. برای علاقهمندان به تعقیب مسائل جاری کشور و جهان وسیلهای جز مطبوعات تحتنظر دولت نبود. هر چند فروش دستگاههای رادیو در روزنامهها تبلیغ میشد، اما ایستگاه فرستنده امواج رادیو هنوز در ایران نصب نشده بود. مردم ایران در غیاب یک رسانه شنیداری، به شنیدن برنامههای رادیو بیبیسی و رادیو برلن تشویق میشدند. رادیو برلن از ساعت 8:35 تا 19:30 اخبار، موسیقی و سخنرانی پخش میکرد. رادیو لندن هم از حدود ساعت 18 تا 2 بامداد اخبار، ساز و آواز و نمایشنامه داشت. بعدها صداهای آنکارا و رُم نیز به این دو بنگاه اضافه شد. دولت ایران امیدوار بود اواخر 1318ش رادیوی خود را راهاندازی کند. در 1316ش یک دستگاه فرستنده موج متوسط از کمپانی تلفنکن آلمان و دو دستگاه فرستنده موج کوتاه از کمپانی استاندارد انگلیس خریده شده بود و بنای فرستندهها در بیسیم قصر در حال ساخت بود. واقعیت این است که توجه دولت رضاشاه به رادیو، در ذیل تنظیم و تدوین برنامههای «سازمان پرورش افکار» بروز کرد. هدف این سازمان که در زمستان 1317ش تأسیس شد، تمرکز، تجمیع و پیشبرد امور فرهنگی بود. «شاهپرستی» هر چند در کنار تعابیر «خداشناسی» و «میهندوستی» مطرح میگردید، اما هدف نخست سازمان پرورش افکار، معرفی رضاشاه به عنوان ناجی و زندهکننده ایران برای نسل جدید بود. ابزار این سازمان به خدمت گرفتن مطبوعات، برگزاری جلسههای سخنرانی، تجدیدنظر در تألیف کتابهای درسی، تأسیس بنگاه سخنرانی در دادگستری، دانشگاه، دارالفنون و...، تأسیس هنرستان هنرپیشگی و راهاندازی رادیو بود.»