سال 1403 را باید مقطع ویژهای برای کتاب و فرهنگ مطالعه دانست. بازدید رهبر معظم انقلاب اسلامی از سیوپنجمین نمایشگاه کتاب تهران، اتفاق ویژهای بود که گویای اهمیت و نگاه ویژه رهبری به مسئله نشر و کتاب است. البته بازدید حضرت آیتالله خامنهای از نمایشگاه کتاب، یک اتفاق جدید نیست و معظمله به جز چند دوره خاص، در بیشتر ادوار نمایشگاه کتاب، این رویداد را مورد تفقد قرار دادهاند. آنچه قابل توجه و تأمل بود، کنار هم قرار گرفتن چند اتفاق ویژه همزمان با برگزاری نمایشگاه سیوپنجم بود. یکی از این اتفاقات، انتشار تعداد قابل توجهی مطلب و محتوا مرتبط با حوزه کتاب در پایگاه اطلاعرسانی حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای است. در این مدت 10 مطلب مرتبط با کتاب و نمایشگاه کتاب تهران در این رسانه بارگذاری شد که اتفاق ویژهای است. این مطالب البته در قالبهای مختلف، برای نمونه گزارش تصویری، عکس، ویدئو، مصاحبه و گزارش هستند. غیر از مواردی نادر و استثنائی، هیچ گاه در رسانه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب، این حجم و تعداد مطلب درباره یک موضوع منتشر نشده است.
همچنین بازدید رهبری از نمایشگاه کتاب تهران، سه ساعت به طول انجامید که باز هم یک اتفاق تأملبرانگیز است. تقریبا به یاد نمیآوریم که ایشان با توجه به مشغله و فرصت محدودشان، چنین زمانی را برای بازدید یا دیدار دیگری صرف کنند، مگر موارد استثنائی.
نکته مهم این است که رهبری، موقع حضور در نمایشگاه کتاب، علاوه بر بازدید از غرفهها و آثار گوناگون، آثار را نقد هم میکردند. برای نمونه، ایشان طی بازدید اخیرشان از نمایشگاه در مواجهه با کتابی که با عنوان برداشت آزاد از صحیفه سجادیه منتشر شده، خطاب به ناشر کتاب فرمودند: «برداشت آزاد یعنی چه؟! یعنی هرچه دلمان خواست بگوییم! اینها را به صحیفه نسبت ندهید. من با صحیفه مأنوسم!» بعد هم سطری را قدری بلندتر از داخل کتاب خواندند و تأکید کردند: «این به صحیفه ربطی ندارد. خوب است ولی به صحیفه ربطی ندارد.»
تمام این موارد، باعث شدهاند تا اردیبهشت امسال را یک نقطه عطف تاریخی برای کتاب و یک بهار واقعی برای مطالعه بدانیم. مجموعه این نکات نشانه اهمیت خاص و جایگاه ویژه عرصه نشر و کتاب نزد رهبر معظم انقلاب است. موضوعی که باید هم برای مسئولان نظام جمهوری اسلامی نه فقط در عرصه فرهنگ و نشر، بلکه در تمام بخشها و هم نزد مردم و به ویژه مقلدان و پیروان ایشان، درسآموز و تکاندهنده باشد؛ یعنی با این شرایط، نگاه همه ماـ هم مردم، هم مسئولان و هم خواصـ باید به کتاب متفاوتتر بشود.
به نظر میرسد مسئولان حوزه کتاب در مواجهه با این اتفاقات، نوع نگاهشان به میدان مدیریتشان را تغییر دهند؛ حالا باید برای کتاب، با همت و همیت و جدیت بیشتری کار کرد؛ کار نه، بلکه باید دوندگی کرد. مسئولان سایر بخشها نیز در هر دستگاه و سازمانی باید بخش، ولو اندک و کوچکی از بودجه و وقت خودشان را صرف فرهنگ مطالعه کنند. وقتی فرمانده کل قوا و رأس نظام حاکم بر کشور، برای معرفی و ترویج کتاب وقت میگذارند، چرا سایر مسئولان و شخصیتهای کشوری و لشکری این گونه نباشند؟
قطعا نوع مواجهه ولی زمان با کتاب، باید الگویی برای همه مردم باشد، اما مسئله برای یک «انقلابی» و «ولایتمدار» متفاوت است؛ چرا که با این احوال و توصیفات و توضیحات، میتوان کتابخوانی و انس با کتاب را از الزامات انقلابی و ولایی بودن دانست.
شاید در هیچ کشوری، یک رهبر سیاسی یا حاکم را نتوان یافت که همچون آیتالله خامنهای، این چنین انس و الفتی با کتاب و مطالعه داشته باشد، طوری که بخش قابل توجهی از آثار و حتی رمانهای مهم معاصر را مطالعه کردهاند. نگارش تقریظ بر کتابهای مختلف، حضور هر ساله در نمایشگاه کتاب،اشاره به کتابهای گوناگون در سخنرانیها و بیانات درباره اهمیت ارتقای فرهنگ مطالعه، نزد ایشان از نشانههای این مهم هستند. بنابراین، میتوان گفت یکی از شاخصههای فرهنگ ولایی، مطالعه و کتابخوانی است. یک ولایتمدار، پایبند اصولی است که از سوی مرجع و الگوی وی مطرح میشود؛ بخشی از این اصول سیاسی و اعتقادی هستند و بخشی نیز در حوزه رفتارهای فردی تعریف میشوند، البته که هر دو حیطه، با هم، معنی و جلوه پیدا میکنند. همه میدانند که رهبر معظم انقلاب تا چه حد با کتاب انس و الفت دارند و خود ایشان نیز بارها به بیان این موضوع پرداختهاند. با این حساب،یک فرد چطور میتواند چنین الگو و مرجعی داشته باشد و برخلاف آن عمل کند؟
بر این اساس، هر فرد انقلابی و مکتبی، باید مطالعه و سرگرم شدن با کتاب را به عنوان فعالیتی ولایی به شمار آورد. تشویق به کتابخوانی و اهدای کتاب به یکدیگر نیز نوعی امر به معروف به شمار میآید. همه نهادها و مراکز مدعی انقلابی و ولایی بودن نیز باید گسترش فرهنگ مطالعه را یکی از وظایف خود بدانند و در این زمینه برنامهریزی کنند.