به راستی از فردی با این همه مسئوليت، چه میراثی به جای مانده است؟ مهمترین چیزی که از او بر جای مانده، چیست؟
اگر سؤال شود رئیسی چه ارثی از خود بر جای گذاشت، سؤال بجایی است؛ چرا که در عرف جامعه ما، این پرسش درباره کسی که به هر شکل دار فانی را وداع کرده و به دیار باقی میشتابد، مطرح میشود.
این سؤال معمولاً از سوی مردم، برای کسانی که سالها در مسئوليتهای کلیدی و سطح بالا بودهاند، مطرح است. شهید رئیسی در چهل سال گذشته، مسئوليتهای گوناگونی، چون رئیسجمهور، رئیس قوه قضائیه، تولیت آستان قدس رضوی، نایب رئیس اول مجلس خبرگان رهبری، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، معاون اول قوه قضائیه، دادستان کل کشور، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، دادستان تهران، دادستان انقلاب اسلامی کرج و استان همدان را بر عهده داشت.
به راستی از فردی با این همه مسئوليت، چه میراثی به جای مانده است؟ مهمترین چیزی که از او بر جای مانده، چیست؟
در کوتاه سخن باید گفت، جنس میراث اصلی این شهید والامقام، از جنس میراث انبیاء الهی است؛ چرا که او حقاً و انصافاً مصداق برجسته این کلام امام صادق(ع) است که فرمودند: «إِنَّ اَلْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ ذَاكَ أَنَّ اَلْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُورِثُوا دِرْهَماً وَ لاَ دِينَاراً و...»؛ به راستی علما وارثان پیغمبرانند، برای اینکه پیامبران پول، طلا و نقره به ارث نگذارند و... .
انبیاء الهی به جای درهم و دینار، علم و معرفت و سبک زندگی انسانی و توحیدی و چگونگی رسیدن به مقام قرب و خلیفه شدن خدا بر روی زمین را برای مردم از خود به جای میگذارند.
بر همین اساس و مبنا، رسول اکرم(ص) فرمودند: «انّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَینِ: کِتابَ اللِّٰهِ وَ عِترَتی اَهلَ بَیتی ما اِن تَمَسَّکتُم بِهِما لَن تَضِلّوا اَبَدًا وَ اِنَّهُما لَن یَفتَرِقا حَتّیٰ یَردا عَلَیَّ الحَوضَ.»
طبق این سخن آنچه پیامبر برای امتش و تمامی انسانها به جای گذاشت، کتاب و اهل بیت(ع) بود. این دو با هم و در کنار هم راهنمای بشر تا روز قیامت هستند.
شهید جمهور آیتالله رئیسی، با بهرهگیری از کتاب قران و سیره اهل بیت(ع)، به اقتضای شرایط در گام دوم انقلاب اسلامی، دانش، شیوه و مرام حکمرانی در جایگاه ریاستجمهوری در عصر غیبت و در نظام ولایی را از خود برای جریانهای سیاسی، نخبگان و ملت ایران و تمامی آزادیخواهان و حقطلبان جهان بر جای گذاشت. این شهید والامقام مصداق بارز «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» بود.
آری، شهید جمهور، جنس میراث بر جای ماندهاش، همان جنسی است که میلیونها ایرانی را عاشقانه و با چشمانی گریان به مراسم تشییع و مجالس گرامیداشتش کشاند. وقتی پس از شهادتش، مردم مشهد ساکن در یک محله قدیمی، تازه متوجه میشوند این پیرزن سیده و ساکن در یک خانه کوچک هفتاد متری قدیمی، با زندگی ساده و معمولی که در همسایگی آنان بوده، مادر آیتالله دکتر سیدابراهیم رئیسی رئیسجمهور شهید بوده، یا مردم بعد از شهادتش، برادر گرامیاش را میشناسند، آن گاه متوجه خواهید شد که خودش چگونه زیسته و هرگز به دنبال اندوختن مال دنیا نبوده است.
بنابراین، مهمترین میراث رئیسی را باید در شیوه حکمرانی و منش و سبک مدیریت جهادیاش جستوجو کرد. همان منش و رفتاری که آوازهاش را نه تنها در اقصی نقاط کشور، بلکه در گستره گیتی پخش کرد. این شهرت خاص برآمده از فضیلتهای حکمرانی ایشان بود که موجب شد رهبر حکیم انقلاب اسلامی در پیامی که پس از انتشار خبر شهادت صادر فرمودند، از کلیدواژههای بسی پر معنا و نیازمند شرح و تفسیر، در وصف شهید جمهور استفاده کنند. کلیدواژههایی، چون «عالم مجاهد، رئيسجمهور مردمی و با کفایت، پر تلاش و خستگیناپذیر در خدمت به مردم، کشور و اسلام، خادمالرضا، خدمتگزار صمیمی و مخلص».
رهبر حکیم انقلاب اسلامی با این کلیدواژههای پر ارزش، در ادامه پیام عالمانه و واقعبینانه خود افزودند: «رئیسی عزیز خستگی نمیشناخت. در این حادثه تلخ، ملت ایران خدمتگزار صمیمی و مخلص و با ارزشی را از دست داد. برای او صلاح و رضایت مردم، که حاکی از رضایت الهی است بر همه چیز ترجیح داشت، از این رو آزردگیهایش از نا سپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانهروزیش برای پیشرفت و اصلاح امور نمیشد.»
کلمات و عبارتهای به کار رفته در پیام رهبری و آنچه در سخن نخبگان، مردم و رسانههای جهان و همچنین در بیان رهبران دیگر کشورهای جهان در توصیف شهید جمهور آمد، همگی از یک واقعیت حکایت میکند و آن، اینکه شهید رئیسی، صاحب یک «مکتب حکمرانی» بود. آری، میراث اصلی بر جای مانده از شهید خدمت و خادم الرضا، که در اصل خادم مردم بود، همین مکتب حکمرانی او بود.
آیتالله رئیسی با این سیره حکمرانی، به یک رئیسجمهور «تراز انقلاب اسلامی» و یک رئیسجمهور «معیار» تبدیل شد.
او برخلاف شیفتگان قدرت نشان داد که میتوان بر صندلی ریاستجمهوری سربازگونه نشست و برای اجرای امر فرمانده شب از روز نشناخت و با خسته کردن خستگی و کاری مستمر، گرهها را برای پیشبرد کارها و اصلاح امور در حوزههای گوناگون داخلی و خارجی، یکی پس از دیگری باز کرد. رئیسی با سبک حکمرانی به تمام معنا دینی و اسلامی خود، حرکت کشور و ملت ایران را در مسیر اصلی طراحی شده از سوی ولایت قرار داد و با صراحت هرچه تمام بارها و بارها میگفت: «من سرباز حضرت آقا هستم.»
شهید رئیسی همانند حاج قاسم، رابطه خودش را با ولایت، بر مبنای اعتقاد مستحکم به نظام ولایی در عصر غیبت، رابطه مرید و مراد، و رابطه سرباز با فرمانده تعریف کرده بود. شهید سلیمانی به درستی دریافته بود که عنوان «سربازی» به معنای دقیق کلمه برای او نسبت به ولایت، بالاترین درجه ممکن دنیایی برای او خواهد بود!
نگارنده این سطور شهادت میدهد که آیتالله دکتر رئیسی در دوران تمامی مسئولیتها، به ویژه در دوران سی و سه ماهه ریاستجمهوریاش، همان نگاه حاج قاسم سلیمانی را نسبت به ولایت داشت. سال گذشته در دیداری که توفیق زیارتش نصیب شد، خدمت ایشان عرض کردم: «نگاه ما به شما، همان نگاه به حاج قاسم است. شهید سلیمانی، سرباز ولایت در میدان نظامی بود و شما، سرباز ولایت در قوه مجریه.» آقای رئیسی به صراحت در پاسخ گفتند: «همین طور است.»
خلاصه کلام این است که از این پس باید همگان و به ویژه مردم ایران، برای حفظ میراث رئیسجمهور شهید و پاسداشت این میراث گرانقیمت کوشا بوده و دچار غفلت نشویم که همواره، رهزنان و دزدان در مسیر هر آنچه قیمتی باشد، فراوان هستند.
از این پس، باید میراث رئیسی را که همانا مکتب و مرام حکمرانی اوست و ازشهید رئیسی، رئیسجمهور «معیار» ساخت در هر انتخابات ، به ویژه انتخابات ریاستجمهوری مد نظر داشت. به طور قطع با حفظ میراث رئیسی و بهرهبرداری مستمر از این میراث، میتوان گام دوم انقلاب اسلامی را با ساخت تمدن اسلامی و زمینهسازی برای ظهور طی کرد. انشاءالله