صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۳  ، 
کد خبر : ۳۶۰۱۵۹
دکتر حسن کاظمی‌قمی نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان در گفت‌وگو با صبح صادق

وقتی میدان و دیپلماسی هماهنگ شدند

پایگاه بصیرت / علیرضا جلالیان/ گروه پرونده
«سردار قمی» نماینده ویژه رئیس‌جمهور شهید در امور افغانستان از آن دسته دیپلمات‌های نیروی قدس و دستگاه سیاست خارجی است که مدت زیادی با وزیر امور خارجه شهید در تعامل بوده و شناخت خوبی از او دارد؛ شاید یکی از بهترین افرادی باشد که از داخل و خارج دستگاه سیاست خارجی این شهید را شناخته است. فرصتی دست داد تا بعد از مراسم ویژه وداع با شهید در وزارت امور خارجه مهمان ایشان در دفتر کارشان باشیم، در ادامه توصیفات دکتر کاظمی قمی از شهید امیرعبداللهیان را می‌خوانید:
 
آقای دکتر قمی، شما به واسطه شناختی که از شهید دارید، با توجه به اینکه شاید پیش از ایشان ما در ادبیات سیاسی دو گفتمان دیپلماسی نهضتی و دیپلماسی دولتی مرسوم را داشتیم، حضور ایشان در این جایگاه عملا این دسته‌بندی را از بین برد و تفاوتی میان وجوه دیپلماسی در جبهه مقاومت و سایر وجوه آن از بین رفت، در این حوزه و اهمیت حضور چنین فردی در این جایگاه توضیح بفرمایید.
دستگاه دیپلماسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران یک وزیر جهادی و انقلابی را در عرصه سیاست خارجی از دست داد. در طول دوره وزارت شهید آنچه سرمشق و سرلوحه این دستگاه دیپلماسی بود، ترجمان گفتمان انقلاب اسلامی، برگرفته از سیاست‌های امامین انقلاب بود.  باید اذعان داشت، با تغییر آرایش سیاسی دولت سیزدهم با ریاست رئیس‌جمهوری شهیدمان آقای رئیسی مربع دیپلماسی نظام دچار یک تغییر شد و اولویت‌هایی داشت، از جمله نگاه به کشورهای همسایه و نگاه به تقویت محور مقاومت و تکریم اتباع و شهروندان ایرانی در سطح جهان و ترسیم یک جایگاه جدید در موضوع برجام و تمرکز بر موضوع اقتصاد و در عین حال ترمیم روابط با غرب، به ویژه اروپا و ورود جمهوری اسلامی ایران در اجلاس‌ها و پیمان‌های بزرگ بین‌المللی و سازمان‌های بین‌المللی که این نگاه در طول دوره کوتاه ریاست‌جمهوری آیت‌الله رئیسی و وزارت شهید امیرعبداللهیان به خوبی دنبال شد. اگر شما بخواهید بررسی کنید، در این زمان کوتاه جمهوری اسلامی در سازمان‌های بزرگ، مانند شانگهای و بریکس وارد شد و تقویت حضور در سازمان کنفرانس اسلامی اتفاق افتاد. تلاش‌های دیپلماتیک جدی بود، اما تغییراتی که در سطح جهانی و بین‌المللی در حال وقوع است، در رابطه با جایگاه جمهوری اسلامی مؤثر بوده و این نیست که ما فقط دنبال عضویت در بریکس و شانگهای باشیم؛ یعنی آنها هم از حضور جمهوری اسلامی بهره می‌بردند و مشتاق حضور ایران بودند. جایگاه ایران در این فضای بین‌المللی دچار تغییر شد و قدرت‌های بزرگ در سازمان شانگهای و  بریکس این ظرفیت را جدی گرفتند. این در کنار آن دیپلماسی فعالی بود که دولت محترم دنبال کرد. همین دوره شما می‌بینید ما شاهد کاهش تنش در روابط منطقه‌ای هستیم. این را من بارها اعلام کرده‌ام که تنش‌های منطقه‌ای بیش از آنکه ناشی از تلاش‌ها و منافع‌ها و به تعبیری شکاف‌های مذهبی و قومی باشد، ناشی از دخالت‌های دیگران است. در منطقه غرب آسیا دو عامل اصلی که باعث بروز این چالش‌ها، مشکلات، جنگ‌ها، کودتاها، ترورها، نابسامانی‌ها و تنش‌های امنیتی است، یکی وجود رژیم اشغالگر قدس است که این رژیم در طول ۷۶ سال از تولدش یک نظام پوشالی منحوس استعماری است که تمام جبهه صهیونیسم و استکبار هزینه کرد تا چنین نظامی را در یک جغرافیای منطقه مهمی، مانند غرب آسیا ایجاد کند که هم بتواند در کشورهای اسلامی دخالت و نابسامانی ایجاد بکند و هم آنکه کنترلش بر منطقه حفظ شود و مسئله دوم هم خود حضور و دخالت آمریکایی‌ها در منطقه است.
 
دامنه بحران‌هایی که آمریکایی‌ها ایجاد می‌کردند در سوریه، عراق، افغانستان، لبنان، یمن و سایر کشورهای منطقه عیان است و عمده هدف این اقدامات فشار روی جمهوری اسلامی در کنار حریم‌ها و تقویت تروریسم تکفیری و تشکیل گروه‌های تروریستی، از جمله داعش بود.
از توفیقات دولت سیزدهم موفقیت رئیس فقید دولت در کاهش تنش‌ها بین کشورهای منطقه بود. در بحث تکریم ایرانیان خارج از کشور، وزارت امور خارجه در این سه سال بسیار فعال عمل کرد و در مسئله محور مقاومت این امر به طور جدی در دستور کار دستگاه سیاست خارجی قرار گرفت.
اما به نظر می‌آید نگاه اقتصاد محور در سیاست خارجی یکی از مهم‌ترین رویکردهای نوین وزارت امور خارجه بود که همه فعالیت‌ها را حول محور ایجاد دستاوردهای اقتصادی برای کشور تنظیم می‌کرد.
موضوع حمایت از عدالت بین‌الملل و به ویژه مسئله فلسطین از رویکردهای خوبی بود که در پرتو انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی به دنبال تحقق آن است که  در دوران شهید امیرعبداللهیان بر پایه این امر عمل شد. این مهم در واقع عمل بر موضوع عدالت بین‌الملل برگرفته از مکتب توحیدی و قرآنی و برگرفته از مکتب امامین انقلاب بود.
فکر می‌کنم دستگاه دیپلماسی در این دوره یکی از بهترین هماهنگی‌ها با سایر نهادها، وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها را در کشور در طول تاریخ بعد از پیروزی انقلاب دارد، که من در این مسئولیت واقعاً این را شهادت می‌دهم که مرهون شهید امیرعبداللهیان است و به نظرم آینده در این دستگاه روشن است.
 
در واقع شما معتقدید در دوره شهید امیرعبداللهیان به حوزه دیپلماسی توحیدی توجه ویژه شده است؟ 
بله، ببینید همین حمایت از فلسطین، یمن و مستضعفان عالم و این اصل که اصولاً تفاوتی بین منافع ملی و مباحث اعتقادی وجود ندارد، خیلی مهم است. این دو به همراه هم محقق شد. در بحث ریشه‌ای که در گذشته بود که آیا منافع ملی ما با حوزه مسائل اعتقادی همراهی دارد یا نه، در این دوره به شکل عملی اثبات شد که همزمان با تحقق منافع ملی مسائل اعتقادی هم در این فضا قابل تحقق است و اصولاً در پرتو تحقق موضوعات اعتقادی و توحیدی است که منافع ملت‌ها تأمین خواهد شد. شما دیدید که تفوق اولویت دادن به روابط با کشورهای همسایه و منطقه به طور جدی پیگیری شد که یکی از محصولات آن ایجاد روابط دوباره با عربستان بود.  همه این موضوعات به‌طور جدی پیگیری شد و ما همه شاهد محصولات این پیگیری‌ها بودیم. در بحث حمایت از محور مقاومت پیوند بین میدان و دیپلماسی به خوبی اتفاق افتاد، از نگاه او مقاومت یک فرصت‌سازی برای گفتمان انقلاب و پیشبرد اهداف نظام بود، حمایت از محرومان و مستضعفان علیه مستکبران و به‌ویژه رژیم صهیونیستی و اینکه ما پشت مردم مستضعف منطقه ایستادیم و برای‌مان منفعت هم داشت.
او این را فرصت و راهبرد قوی برای تعمیق اهداف نظام می‌دانست.
از مصادیق این تفکر هماهنگی و سهولت کار و ارتباطات دستگاه‌های مسئول در جبهه مقاومت با دستگاه دیپلماسی کشور بود.
یک نکته عرض کنم؛ بدنه دستگاه دیپلماسی سرشار از دیپلمات‌های مؤمن و دلسوز است و در چارچوب منویات رهبری عمل می‌کنند و نگاه حرفه‌ای و علمی هم دارند، اما چون ساختارهای بین‌المللی بر پایه مردم و ملت‌ها شکل نگرفته و قدرت‌ها آن را شکل داده‌اند، با اصول انقلاب اسلامی همخوانی لازم را ندارند و نظام شکل گرفته و دستگاه دیپلماسی ما که با این نظامات هماوردی می‌کند، کارشناسان و مسئولانش نگاه‌های کارشناسی خود را دارند. نکته مهم اینکه از سال 2011 که بیداری اسلامی در منطقه شکل گرفت، منافع پوشالی نظام سلطه، به ویژه آمریکا و صهیونیسم در منطقه بر هم خورد. آمریکایی‌ها شرایط را نامناسب و خطرناک دیدند و آمدند به بهانه بهار عربی در منطقه و سوریه متمرکز شدند. ما در عراق از 2003 در گیر بودیم. از  سال 2011 در سوریه شکافی را شروع کردند. بعد از ناکامی در عراق گروه‌های تروریستی را شکل دادند، جمهوری اسلامی به دعوت کشورها وارد شد و جبهه مقاومت شکل اساسی گرفت. در آن فضا دستگاه دیپلماسی ما باید کار می‌کرد، یکی از ابتکارات بسیار سازنده فرمانده شهید ما حاج قاسم این بود که دستگاه دیپلماسی را همراه کند و لذا با وزارت امور خارجه وقت جلسات هفتگی هماهنگی را داشتند، دستگاه دیپلماسی از این دستاوردها نتیجه بگیرد، این برای تحرک‌بخشی به دستگاه دیپلماسی خیلی مؤثر بود. برای ثبت در تاریخ می‌گویم، اینکه نگاه شهید امیرعبداللهیان به دیپلماسی، مقاومت و حمایت از مستضعفان در وجدان او نهادینه بود. دستگاه دیپلماسی در دوره قبل از ایشان هم با ابتکار شهید سلیمانی در این حوزه فعال بود، در جلسات هفتگی سه‌شنبه‌ها تبادل افکار و نظر داشتند و این نگاه به شورای امنیت ملی و دولت می‌رفت.
دستگاه دیپلماسی باید مبلغ میدان و‌خوشه چین می‌شد که در دوران امیرعبداللهیان این ویژه‌تر بود.
 
درباره ویژگی‌های بارز شهید امیر‌عبداللهیان هم بفرمایید.
از لحاظ صفات شخصی متواضع، افتاده، و بی‌تکلف بود، اهل ادعا نبود در حوزه‌هایی که کار می‌کرد، مشورت می‌گرفت؛ برای نمونه، من سال ‍۱۳۸۲ از هرات رفتم بغداد. او مسئول منطقه بود، خیلی اهل مشورت بود حتی نظر خود را به مشورت می‌گذاشت، در تصمیم خود مقاومت نمی‌کرد، با اخلاص بود و این نبود که دنبال خود نشان دادن باشد و اهل تظاهر هم نبود. باور قلبی من این است در شهادت حاج قاسم و چه در مسئله شهدای اخیر که مردم از طیف‌های مختلف شرکت کردند، خدا می‌فرماید اگر برای من کار کردی، من محبت تو را در دل مردم قرار می‌دهم، امیرعبداللهیان چون سایر این شهدا خالص برای خدا کار کرد.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات