خستگیناپذیری و همنشینی و همصحبتی با مردم از ویژگیهای ممتاز آیتالله رئیسی بود؛ مسئلهای که شنیدن و خواندن خاطرات آن نه تنها جالب است، بلکه درس زندگی و نحوه فعالیت در ارکان دولت است؛ از این رو بخشی از مصاحبه «حجتالاسلام محمدحسن رحیمیان» با شبکه سه صدا وسیما را در ادامه میآوریم.
از کجا با رئیسجمهور آشنا شدید و عملکرد ایشان را در طول این سالها چگونه ارزیابی میکنید؟
از حدود چهل و چند سال پیش که در دفتر امام(ره) بودم، حضور ایشان را در قوه قضائیه شاهد بودم. باید این نکته را عرض کنم که ایشان در بیست سالگی(که شاید برای جوانهای امروز تصورش سخت باشد) به عنوان دادستان شهر بزرگ کرج منصوب میشود. در طول این مدت چنان میدرخشد و خدمت میکند که در سالهای بعد از جانب حضرت امام(ره) این جوان چهار بار حکم مأموریت دریافت میکند. آن هم در مواردی که حضرت امام(ره) گلایهها و نارضایتی از قوه قضائیه در آن شهرها دارد.حضرت امام(ره) به ایشان و آقای نیری(همکارشان) مأموریت میدهند که برای رفع مشکل قضائی این شهرها بروند که حاکی از اوج اعتماد حضرت امام و کارایی این سید عزیز در ارتباط با این مسئولیتش است. این یکی از ویژگیهای ایشان است که شخصیت برجستهای از ایشان میسازد.
نکته دیگری که میخواهم عرض کنم این است که تا آنجایی که من در این چند دهه ایشان را شناختم، هیچ وقتی ایشان دنبال مسئولیت و عنوان نبود. در همه موارد این مسئولیت و عنوان بود که براساس شایستگی بر دوش ایشان مینشست.
یعنی هیچ وقت مایل نبود، ولی مأمور میشد؟
یکی از مصادیقی که بنده در جریان هستم، در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم که ایشان نامزد شد و 16 میلیون رأی آورد، در فرآیند این انتخابات ایشان اصلاً داوطلب نبود. نام ایشان را جریانهای مختلف نوشتند، دنبال کردند و با وجود استنکاف ایشان با پیگیریها و درخواستهای مکرر سرانجام به ایشان تکلیف شد که در نامزدی انتخابات بماند و آن اتفاق افتاد که طبعا زمینهای شد برای انتخابات بعدی و ریاستجمهوری ایشان.
به هرحال در عموم موارد تا آنجایی که من شاهد بودم، دنبال گرفتن ریاست و پست نبود. همه جا آماده خدمت به نظام و مردم در هر عرصهای بود.
نکتهای که در زندگی ایشان وجود دارد «پرکاری» است، در این مورد خاطرهای ندارید؟
یک نمونه ابتکار عملی بود که ایشان به کار گرفت و همایش بین اعتاب مقدسه را ایشان بنیان نهاد و بین مجموعه اعتاب سوریه، عراق و ایران، ارتباطات ارزشمندی برقرار شد و تبادل نظر و تجربه بین اعتاب انجام گرفت. اگرچه بعد از ایشان ادامه پیدا نکرد، ولی آثار و برکات و پیوندی که ایشان بین اعتاب به وجود آورد، همچنان باقی است. این یکی از دستاوردهای ایشان در طول مدیریتشان در تولیت آستان قدس رضوی بود.
آنچه مردم از شهید رئیسی دیدند و خاطراتی که شما دارید گواه این است که ایشان فردی پرمشغله بوده است، حال سؤال اینجاست که آیا در کنار این پرکاری فرصتی هم برای خودسازی و عبادت داشتند؟
در مدت 10 سالی که خدمتگزار مسجد جمکران بودم، ایشان مراودات پیوسته و برجستهای را با مسجد جمکران داشتند. همان شیوه ارتباطی که رهبر معظم انقلاب دارند، منتها آمدن ایشان به مسجد جمکران کاملاً پنهان و زمانی است که مردم حضور ندارند؛ ولی آقای رئیسی با حضور و وجود مردم، مکرر و پیوسته در مسجد جمکران حضور پیدا میکردند. البته ما در بعضی مناسبتها مانند نیمه شعبان، نهم ربیعالاول(سالگرد امامت امام زمان) که مراسم داشتیم، مکرراً از ایشان برای سخنرانی و حضور در مسجد مقدس جمکران دعوت میکردیم، ولی ایشان استنکاف میکردند. در واقع، ایشان به صورت غیر رسمی و مکرر و در موقعیتهای مختلف در مسجد حاضر میشدند و اعمال خاص(خواندن نماز امام زمان) را انجام میدادند. طبعاً وقتی مردم ایشان را میدیدند که مثل یک فرد عادی ایستادهاند به نماز، بعد از نماز ازدحام میشد و گاهی ساعتها ایشان سر پا میایستاد و با متانت و حوصله حرف مردم را میشنید.
این پرکاری در حدی بود که مصداق این آیه قرآن است: «فَلَعَلَّک بَاخِعٌ نَفْسَک عَلَى آثَارِهِمْ» (کهف، 6) که خداوند متعال خطاب به پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «تو داری خودت را میکشی برای سعادت مردم». «مَا أَنْزَلْنَا عَلَيْک الْقُرْآنَ لِتَشْقَى»(طه، 2) اینقدر مشقت به خودت هموار میکنی برای سعادت مردم؛ یعنی اینقدر این فرزند رسولالله این سید بزرگوار حجم کار و تلاشش در حد خودکشی برای انجام کارها و وظایفش بود.
نمونهای را بنده عرض کنم، یک شب در اواخر شب ایشان به مسجد جمکران آمدند. اعمال را به صورت کامل انجام داد. مردم متوجه حضور ایشان شدند، دور ایشان را گرفتند و ساعتها طول کشید. حدود یک بعد از نیمه شب خیلی دوستانه و با حوصله و مثل یک خادم حرفهای مردم را شنیدند. همین آقا فردا صبح ساعت 7 در فرودگاه ایلام از هواپیما پیاده شد. ما اگر برای یک کاری تا دیروقت بیدار باشیم، فردا صبح میخوابیم.
این محبت و استقبال خودجوشی که ما از مردم چه در سفرهای استانی و چه الان در این ساعاتی که ما در شهرها شاهد هستیم، میبینیم، نتیجه همان اخلاص و از خودگذشتگی مجاهدانه ایشان برای مردم بود.
این نکته را هم باید عرض کنم که گاهی انسانها ممکن است وقتی جمعیتی بیاید و دور ایشان جمع شوند ، امر برایشان مشتبه شود و گمان کنند اینها همه به خاطر اوست، فرد راه را یا خودش را گم میکند، اما سید هیچ وقت خودش را گم نکرد. همه این حضور و محبت مردم را محبت نسبت به اساس اسلام، انقلاب و ولایت تلقی کرد و به حساب خودش نگذاشت.
به قول یکی از خانوادههای شهدا که امروز به من میگفت باید بگویید: «مظلومانه زیست و مظلوم شهید شد و خوار چشم دشمنان شد.» رئیسی شهید بهشتی عزیز را تداعی کرد.