زمانی که آیتالله رئیسی در مقام رئیسجمهور منتخب مردم سکاندار هدایت دولت مردمی معرفی شد، کمتر کسی تصور میکرد که ایشان بتواند در عرض مدت بسیار کوتاه سه ساله، دستاوردهای بسیار بزرگ و بنیادینی در عرصه سیاست خارجه و دیپلماسی منطقهای و بینالمللی کسب کند. در زمانهای که عدهای وستوفیل (غربگرا) و برخی استوفیلها (شرق گرایان) راهکار برونرفت از مشکلات و توسعه را در غش کردن به سمت یکی از دو بلوک غرب و شرق قلمداد میکردند، دستگاه دیپلماسی دولت شهید رئیسی اثبات کرد که میشود با همکاری کشورهای منطقه و تعامل عزتمندانه با هر دو سوی غرب و شرق، دستاوردهای بیبدیلی در عرصه سیاست خارجی داشت. دکتر رئیسی که با گفتمان تعامل و همکاری با همه کشورهای دنیا کابینه دولت سیزدهم را گرد هم آورده بود، توانست با ثبت رکورد 28 سفر خارجی در عرض 34 ماه دوران ریاستجمهوری خود، جلوهگر دولت تراز انقلاب اسلامی باشد. همین یک آمار کلی میزان فعالیت مستمر شهید رئیسی در دوران ریاست خود را نشان میدهد.
سخت بود تا اذهان برخی از مدیران و مسئولان تغییر پیدا کند و متوجه شوند که همه دنیا فقط غرب و اروپا نیست؛ اتفاقاً همکاری و توسعه مناسبات سیاسی و اقتصادی با همین دولتهای منطقهای و همسایگان موجب به وجود آمدن برکات متنوع سیاسی و اقتصادی میشود. در ضمن توانایی و قدرت چانهزنی جمهوری اسلامی را با غرب و آمریکا تقویت میکند. در همین راستا، معرفی دکتر امیر عبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه اولین پالس مثبت به کشورهای منطقه و به ویژه غرب آسیا مبنی بر اراده دولت سیزدهم بر توسعه روابط و همکاریهای منطقهای به شمار میآمد.
شناخت ژرف آقای امیرعبداللهیان به عنوان یاری نزدیک و دلسوز برای رئیسجمهور محترم از جبهه مقاومت، مردم و کشورهای منطقه، مرکز ثقل مهمی برای پیشبرد سیاست خارجی ایران، از جمله در زمینه سیاست همسایگی، ارتقای روابط دوستانه با ملتها و دولتها و دفاع از مردم فلسطین به شمار میآمد. منش و عملکرد وزیر خارجه فقید جمهوری اسلامی عمدتاً مبتنی بر عزت، مصلحت و تأمین منافع ملی بود تا جایی که در کوران حوادث سخت و پر مشقت جنگ نابرابر رژیم صهیونیستی با مردم مظلوم فلسطین، لحظهای ایستایی و بیتفاوتی را در عملکرد ایشان مشاهده نکردیم و بالعکس تحرک، تلاش جهادی، کاردانی و عقلانیت در اتخاذ مواضع باعث شد که عزتمندانه معادلات منطقهای به نفع جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی تغییر پیدا کند.
برخیها که انگ و تهمت بلد نبودن زبان دنیا را به شهید رئیسی و دستگاه دیپلماسی ایشان میزدند، به چشم خود دیدند که چگونه دولت سیزدهم توانست با عقلانیت و انقلابیگری، روابط دیپلماتیک خود با کشور عربستان سعودی را احیا کند و مانع بروز هر گونه تنش بی جا با این کشور همسایه شود. یا در اولین سفر خارجی رئیسجمهور رئیسی به «دوشنبه» پایتخت تاجیکستان، جمهوری اسلامی ایران توانست موافقت اعضای شانگهای به منظور پذیرش عضویت دائمی ایران در سازمان شانگهای را اخذ کند. همچنین دومین سفر آیتالله رئیسی به ترکمنستان برکات اقتصادی و سیاسی متنوعی به همراه داشت. در این سفر دو روزه که به منظور شرکت در اجلاس سران سازمان همکاریهای اقتصادی اکو در عشقآباد انجام گرفته بود، قرارداد سوآپ گازی بین ایران، ترکمنستان و آذربایجان منعقد شد. به همین سان دیگر سفرهای خارجی که آیتالله رئیسی طی این سه سال انجام داد، همگی منشأ خیر و برکات بودند.
شاید نقطه عطف سفرهای خارجی دکتر رئیسی را در حضور متفاوت در سازمان ملل متحد و سخنرانی در این مراسم دانست. جایی که همگان منتظر بودند تا ببینند رئیسجمهور انقلابی ایران قرار است با جهانیان چگونه صحبت کند. رئیسجمهور قبل از عزیمت به نیویورک اعلام کرده بود بدون لکنت از حق ملت ایران دفاع میکند و هیچ برنامهای برای مذاکره یا ملاقات با آمریکاییها ندارد. این موضوع پیش از سفر رئیس دولت سیزدهم مطرح شده بود که آیا با بایدن دیدار خواهد داشت یا نه؟ البته ایشان حدود یکماه قبل از این سفر در نشست خبری با رسانهها در پاسخ به این پرسش گفته بود: «خیر».
دیدار با رؤسایجمهور فرانسه، بولیوی، سوئیس، فنلاند، صربستان، زیمباوه و نخستوزیران پاکستان، عراق، لبنان، ژاپن و ارمنستان از برنامههای رئیسی در این سفر بود. رئیسی همچنین با دبیرکل سازمان ملل، رئیس شورای اروپا، رهبران ادیان الهی، متخصصان و کارشناسان سیاست خارجی آمریکایی، مدیران ارشد رسانههای آمریکایی و ایرانیان مقیم گفتوگو داشت. یکی از اقداماتی که در رسانههای جهان با واکنشهای زیادی مواجه شد، بالا بردن تصویر شهید قاسم سلیمانی در جریان سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل به دست رئیس جمهور رئیسی بود. او در صحن سازمان ملل به ترور سردار سلیمانی اشاره کرد و گفت، جنایت رئیسجمهور سابق آمریکا در ترور فرمانده مبارزه با تروریسم را از طریق دادگاه عادلانه دنبال میکند.
نکته پایانی بسیار مهم این است که هنر اصلی دیپلماسی شهید رئیسی را باید در بازگرداندن «تعادل» به دستگاه دیپلماتیک کشور دانست. جایی که دیپلماسی نه صرفاً برای بحثهای اقتصادی، که برای بحثهای فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و ... استفاده شد و همچنین دیگر نه نگاه منفعلانه و یک سویه به سمت بلوک غرب، بلکه نگاه عزتمدارانه به همه جهان و به ویژه کشورهای همسایه در دستور کار قرار گرفته بود. همین نگاه و تعادل ایجاد شده سبب شد تا کشور از گزند بسیاری از خسارات و آسیبها و زیانها نجات پیدا کند و در مقابل بسیاری از ظرفیتهای توسعهای کشور فعال شود. تا جایی که عضویت در سازمان همکاریهای اقتصادی شانگهای و عضویت ایران در بریکس و همچنین پیشبرد مذاکرات احیای برجام برای رفع کامل تحریمهای ظالمانه و احیای روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی در همین مدت کوتاه سه ساله برای جمهوری اسلامی ممکن شد. نتیجه آنکه اگر عقلانیت و انقلابیگری با هم جمع شود، همچنان که این دو ویژگی ممتاز در شخص آیتالله رئیسی و دولت متبوعش جمع شده بود، نه تنها در عرصه سیاست داخلی، بلکه در آوردگاه سیاست خارجی نیز میتوان به دستاوردهای شگرف و فوقالعادهای دست پیدا کرد.