یکی از دغدغههای ثابت «عبدالله گنجی» کارشناس سیاسی در سرمقالهها یا توئیتهایش تفکر امام(ره) و حساسیت نسبت به حفظ منش و خط ایشان است. از همین رو، به مناسبت سیوپنجمین سالگرد رحلت امام خمینی(ره) به گفتوگو با وی نشستهایم که در ادامه مشروح این گفتوگو آورده میشود.
اصولاً جانشینان رهبران دنیا پس از مدتی قواعد و ضوابط رهبران قبلی را کنار میزنند و قوانین جدیدی را برای اداره حکومت بر میگزینند. حال سؤال اینجاست که در انقلاب اسلامی شیوه رهبری جانشین به چه صورت است؟
در انقلابهای بزرگ جانشینها به روش نهادی انتخاب میشوند، نه انقلابی؛ عمدتاً در این کشورها به سبب اینکه شرایط اقتصادی، اداری و حتی انتظارات مردم بعد از رهبران اصلی تغییر کرده است، تنشهایی در نحوه اداره به وجود میآید و روشهای قبلی به کنار میرود. برای نمونه، در روسیه تروتسکی با لنین و در چین دنگ شیائوپینگ در سال 1981 از مائو اعلام برائت میکند. اما رهبر معظم انقلاب تنها رهبری است که ارادات و تأکیداتشان بر امام خمینی(ره) به قدری زیاد است که خودشان را در مقابل ایشان عنصر بسیار کوچک معرفی میکنند؛ برای همین حضرت آقا از ادبیاتی مانند راه این انقلاب راه امام(ره) است و این انقلاب بینام خمینی در هیچ کجای جهان شناخته شده نیست، استفاده کردند تا عظمت امام خمینی(ره) را بیشتر نشان دهند؛ امام استثنایی، یگانه دوران، متعبد انقلابی، امام جامعالاطراف و جامع الابعاد. یا برای نمونه، در سال 1401 در حرم امام(ره) فرمودند: «بنده حقیر را با امام مقایسه میکنند من کجا و امام کجا!» باور من این است که پیوستگی عمیق و اشتراک فهمی که بین امام و حضرت آقا وجود دارد، از اسلام فقاهتی نشئت میگیرد.
مهمترین دغدغههای امام خامنهای پس از رحلت امام خمینی(ره) چه بوده است؟
در طول این 35 سال، دو موضوع بزرگترین دغدغه رهبر معظم انقلاب درباره امام خمینی(ره) بوده است؛ یکم: مراقبت از تحریف امام(ره)؛ دوم: استمرار و عمقبخشی به خط امام(ره) ؛ چرا که ایشان برای امام(ره) یک مکتب، یک شخصیت و یک خط قائل هستند که البته هر یک از این موارد را پیوسته میدانند، به ویژه خط و شخصیت امام(ره) را؛ اما مهمترین دغدغه ایشان که دهها بار آن را بیان کردند، مبارزه با تحریف امام و استمرار و عمقبخشی به خط امام(ره) است. ایشان یکی از مهمترین خطهای تحریف امام(ره) را پنهانسازی شخصیت، خط و مکتب امام(ره) میدانند و سؤالشان این است که چرا میخواهید بخشی از امام را پنهان کنید؟ چرا نمیگذارید جامعیت امام(ره) شناخته شود؟ پس از اینکه تجزیهطلبان در کشور هویدا شدند و خودی نشان دادند؛ چون یک چرخش معرفتی نسبت به امام پیدا کرده بودند آن رویی را که بخواهند در مقابل امام بایستند، نداشتند؛ چون از طرفی میدانستند که امام(ره) یک سرمایه اجتماعی دارد و از طرفی هم خودشان به سبب آشنایی که با امام(ره) داشتند، در آن کانسپت امام معنا میشدند.
چرا میخواهید امام(ره) را به صورت یک شخصیت لیبرال و اسلام رحمانی معرفی کنید که با کسی کاری ندارد! نه آن امامی که حکم اعدام آن مرد لندننشین را صادر میکند. آن امامی که جنگ را آنطور اداره کرد. ما درصددیم چنگ و دندان آن حکومتهایی را که بر پایه سرمایهداری، صهیونیسم و کمونیسم شکل گرفتهاند، خرد و نابود کنیم و اسلام ناب را به جهان عرضه کنیم.
محور دیگر که در تحریف امام(ره) سعی دارند، آنهایی هستند که میخواهند امام(ره) را همچون شخصیتهای تاریخی، مانند شیخ فضلالله و آیتالله بروجردی صرفا یک شخصیت تاریخی بدانند؛ در حالی که نظر حضرت آقا بر این است که خط، شخصیت و مکتب امام(ره) باید در همه زمانها در جامعه جاری و ساری شود.
محور دیگر کسانی هستند که میخواهند بین خط و سیره امام(ره) تفکیک قائل شوند، به این صورت که از امام چهرهای بسازند که در مهربانی با خانواده و کسی که اخبار شبکههای آن ور آبی را هم رصد میکند، معرفی کنند و کاری به استکبارستیزی و حمایت از مستضعفان امام(ره) ندارند. اینها میخواهند امام را منهای اسلام سیاسی و مقابله با صهیونیست و استکبار و حکومت جهان اسلام معرفی کنند.
در زمان امام خمینی(ره) اپوزیسیونها و آنهایی که ضدیتی با منش و خط امام(ره) داشتند، در یک جبهه بودند یا اینکه هر کدام از آنها در دستههای گوناگونی جای میگرفتند؟
غیریت امام(ره) در خارج از کشور، صهیونیستها و غرب بود که امام(ره) حتی یک گزاره مثبت درباره آنها ندارند؛ در داخل کشور هم لیبرالها بودند که حملات امام(ره) از جهت تندی ادبیات به نهضت آزادی بیشتر از شاه است. دیگری که غیریت با امام داشتند، «منافقین» بودند که اعتقادی به دین و انقلاب و مردم نداشتند و در ظاهر ادعای دینداری میکردند. بنابراین، ملیگرایی، لیبرالها و التقاط در داخل کشور و صهیونیسیم و کمونیسم و سرمایهداری در خارج از کشور ششگانهای بودند که امام(ره) تا آخر عمر با آنها مرزبندی داشتند؛ اما درباره غیریت رهبر معظم انقلاب در خارج از کشور همچنان مرزبندی بین صهیونیست و غرب وجود دارد؛ اما در داخل دیگر آنچنان از ملیگراها و منافقین که نمود اضمحلال هستند و در نگاه مردم ایران خوار و ذلیل شدند، خبری نیست؛ این گروهها در زمان امام خمینی(ره) این قدر خوار و ذلیل نشده بودند، اما جریانهای تازه نفس دیگری، مانند سکولارها و غربگراها و دموکراسیخواهها متولد شدند که در طول این 25 سال به طور جدی با انقلاب اسلامی میجنگند؛ ماهیت مبارزه اینها هم حقیقت انقلاب اسلامی است. خیلی با مسائل حقوقی، یعنی ساختارهای نظام بحث و جنگی ندارند؛ انقلاب اسلامی هم ایستادگی در در مقابل این جریانها را وظیفه خود میداند؛ چرا که به تعبیر امام خمینی(ره) «اسلامی که به مبارزه با جهانخواران به پا نخیزد اسلام نیست.» در کتاب «مو به مو» که تألیف کردهام، در 90 صفحه به مبارزات و مقابلههایی که انقلاب اسلامی با این تفکرات داشته است، اشاره کردهام.
آیا عنصر زمان در رهبری امام خامنهای تأثیری گذاشته است؟ یعنی گذشت زمان باعث شود که حضرت آقا مسیری متفاوت با امام خمینی(ره) را برگزینند؟
در اصول انقلاب، خط امام و امهات امام تغییری ایجاد نکرده است، البته شرایطی را زمان تجویز کرده که طبیعی است. برای نمونه، در زمان امام(ره) اینترنت، فضای مجازی نوین مانند امروز نداشتیم، اما در زمان رهبر معظم انقلاب با این پدیده روبهرو شدیم که بومی نبود و باید برایش تدبیری میاندیشیدیم، چرا که یکی از معرکههای جنگ به شمار میآمد و ما هنوز درگیر این موضوع هستیم. یکی دیگر از اتفاقاتی که به وسیله عنصر زمان شکل گرفت، فروپاشی بلوک شرق بود که دو سال پس از امام خمینی(ره) شکل گرفت و کم کم سوسیالیسم و کمونیست به زبالهدان تاریخ پیوست و ما دیگر چیزی به نام شرق نداریم. دیدگاه امام(ره) نسبت به شرق همان سوسیالیسم بود که در مقابل کاپیتالیسم قرار داشت. رهبر معظم انقلاب هم نظری در این باره دارند که که شرق کجاست و دیگر شرقی وجود ندارد؛ اقتصاد چین که به WTO پیوسته و لیبرالگونه اداره میشود و روسیه هم از نظر فرهنگی و اقتصادی همانند غرب عمل میکند و تنها کشوری که به این تفکر ادامه میدهد، کره شمالی است که آنچنان محلی از اعراب ندارند. تفاوت سوم که عنصر زمان ایجاد کرده است، حضور و قدرت منطقهای ماست. به هر حال در عراق، سوریه، لبنان، یمن و افغانستان در هر یک از این کشورها اگر مذاکرهای باشد و ما در آنجا نباشیم، آن مذاکره انجام نخواهد شد. این قدرت منطقهای جمهوری اسلامی است. بنابراین اگر در زمان امام خمینی(ره) الهامبخش بودیم، الآن جزء کشورهای تصمیمگیرنده هستیم؛ چراکه وارد میدان عمل و معرکه شدهایم؛ تفاوت چهارم قدرت گرفتن ظرفیت علمی کشور است در زمینههای نانو، موشک، توربین، پزشکی، آموزش عالی و بسیاری از موارد دیگر که جالب است همه اینها در محاصره علمی به وجود آمده است. شاید اگر در شرایط عادی این پیشرفتها صورت میگرفت، آنقدر به چشم نمیآمد که امروز در محاصره علمی به دست آمده است. اینها از دل تلاشها و پیگیری برنامههای راهبردی و تاکتیکی است که رهبر معظم انقلاب در قالبهای گوناگونی مانند گام دوم انقلاب که به جامعه آموزش داده، شکل گرفته است. هر یک از این تفاوتها در زمان امام خمینی(ره) و حتی در دوران هشت سال دفاع مقدس وجود نداشت؛ ولی با تلاشها و پیگیریهای رهبر معظم انقلاب اتفاق افتاد.