رادیوهای تهران و شهرستان از برکناری بنیصدر از مقام فرماندهی کل قوا به حکم امام خمینی(ره) خبر میدادند. عزلی که به مطالبه و درخواست مردمی صورت گرفته بود. یکی از مشكلآفرینیهای بنی صدر در 900 کیلومتری تهران، یعنی در قلب جنگ تحمیلی بود؛ به گونهای که پس از بركناری او از فرماندهی كل قوا، به پیشنهاد و استقبال همه فرماندهان جنگ قرار شد عملیاتی كه در 20 خرداد سال 1360 در جبهه دارخوین در حال انجام بود، به علامت رضایت از این كار امام «فرمانده كل قوا، خمینی روح خدا» نامگذاری شود.
سرلشکر رحیم صفوی در کتاب تاریخ شفاهی خود با عنوان «از سنندج تا خرمشهر» درباره عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» میگوید: «عملیات فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا در محور دارخوین در شمال آبادان انجام شد. فرماندهی عملیات هم بر عهده ستاد عملیات جنوب و بهطور خاص بنده و سردار حسن باقری بود.
عملیات را نیروهای تابع فرماندهی حسین خرازی که در خط شیر بودند، انجام دادند. زمان عملیات ۲۱ خرداد سال ۱۳۶۰ بود.
هدف عملیات این بود که تا خاکریز دوم بعثیها پیشروی کنیم و آن را تثبیت کنیم. برای تثبیت خاکریز دوم، تا خاکریز سوم باید حدود ۳ کیلومتر پیشروی میکردیم و خودمان هم یک خاکریز میزدیم.
من مهندس طرحچی را توی خط مقدم دیدم که با لباس بسیجی و کلاه آهنی بود. ۱۰ صبح (۲۱ خرداد، چند ساعت بعد از شروع عملیات و پیشروی نیروها) خاکریز را تحویل داد و خب بچههایی که مانده بودند، آمدند پشت خاکریز مستقر شدند.
جهت خاکریز از شرق به غرب بود. چون دشت باز است، ما گفتیم نیروها پشت خاکریز بروند که هم انسجام آنها حفظ بشود و هم وقتی عراقیها حمله میکنند، بتوانند جواب پاتکها را بدهند.
دشمن ۸ شبانهروز با لشکر ۳ زرهی، بهاضافه یک تیپ پیاده نیروی مخصوص حمله کرد که منطقه را پس بگیرد. من خودم پشت خاکریز میجنگیدم. واقعاً بعثیها تا خاکریز رسیدند و نیروهای ما ضامن نارنجک را میکشیدند و آن را پشت خاکریز میانداختند. اینجور سینهبهسینه میجنگیدند.
بعثیها هر چقدر حمله کردند، نتوانستند خاکریز ما را بگیرند و ما ۲۴۶ نفر از دشمن اسیر گرفتیم. این تعداد اسیر در آن زمان و در اولین عملیات خیلی بود.
در حقیقت این عملیات، فتحالباب شکستن حصر آبادان است. ما سه کیلومتر پیشروی کردیم. عراقیها بههیچوجه تصور این عملیات را نداشتند.»
شهید حمید معینیان، از رزمندگان شهید دوران دفاع مقدس در سخنانی به مناسبت نخستین ساگرد شهادت حسن باقری، روایت کرده است: «در عملیات «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا»، برادر حسن باقری در کنار برادر رحیم صفوی و برادر غلامعلی رشید بود. برادر رحیم علاوه بر فرماندهی، بهعنوان یک رزمنده توی خط میروند، آرپیجی میگیرند و شلیک میکنند. تا اینکه تیر به سرشان میخورد و از منطقه عملیاتی خارج میشوند. در این هنگام هدایت نیروها را به برادرمان حسن باقری واگذار میکند. یادم هست دشمن همزمان ۲۰۰ گلوله کاتیوشا روی ما میریخت. توپخانه دشمن یک لحظه قطع نمیشد. از جناح راست، یعنی از قسمت غرب کارون، پشت سر نیروهای ما بود و ۷ بار پاتک کرد. ولی با این همه فشار، برادر حسن توانست نیروها را هدایت کند و آنجا را بگیرد.»