در عصر فعلی، یکی از نیازهای انسانی آرامش و امنیت روانی است. بیشتر انسانها هرچه که در فناوری پیش میروند، احساس میکنند آرامش کمتری دارند و از آنچه بهدست میآورند، نمیتوانند احساس خوشبختی و آرامش کنند. در مقابل آلودگیهای مادی و معنوی روح آنها را میآزارد و مدام به استرس، نگرانی و افسردگی نزدیک میشوند. آنچه امروز حلقه گمشده زندگی انسان به شمار میآید، آرامش و احساس خوشبختی است؛ اما دلیل آن چیست؟ دلیل این همه نگرانی و آشفتگی، دوری از حقیقت انسانی است؛ یعنی آن حقیقتی که انسان بهخاطر آن خلق شده و بناست درباره آن بازخواست شود و مورد سؤال قرار گیرد. به حتم تمام آنچه در دین حرام خوانده شده و از آن نهی شدهایم، میتواند آرامش ما را در کوتاهمدت یا بلندمدت از ما بگیرد. اینکه ما رفتاری انجام دهیم که از اثرات مخرب آن در آینده نگران باشیم؛ یعنی آرامش خودمان را با آن معاوضه کردهایم. کلاً هر فعلی مانند دروغ گفتن، غیبت کردن، تهمت زدن، حسود بودن، بخل داشتن، بددهنی کردن، آبروی دیگران را بردن، مزاحمت ایجاد کردن و... ضدآرامش و استرسزاست. شاید ابتدا به ساکن بتواند کار ما را راه بیندازد؛ اما در کمترین زمان همان رفتار بلای جان ما میشود. برای نمونه، قرآن درباره ربا میگوید: «الَّذِينَ يَأْکلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا کمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ...»؛ کسانی که ربا میخورند،(در قیامت) برنمیخیزند مگر مانند کسیکه بر اثر تماس شیطان، دیوانه شده (و نمیتواند تعادل خود را حفظ کند؛ گاهی زمین میخورد، گاهی به پا میخیزد). این، به دلیل آن است که گفتند: «داد و ستد هم مانند ربا است (و تفاوتی میان آن دو نیست.)» در حالی که خدا بیع را حلال کرده و ربا را حرام! این افت و خیز محدود به قیامت نیست. چه آنکه زندگی لذتبخش کوتاهمدت رباخوار در دنیا، همیشه با ذلت همراه است.
رباخوار سود ابتدایی دارد و از این سود لذت میبرد؛ اما کمی که جلو میرود، هرچه جمع کرده است، از دست میدهد و دچار خفت و ذلت میشود؛ زیرا خداوند به دارایی و ثروت رباخوار برکت نبخشیده و حافظ رباخوار و اموال او نیست؛ خداوند در قرآن میفرماید: «وَمَا آتَيْتُمْ مِنْ رِبًا لِيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِنْدَ اللَّهِ وَ مَا آتَيْتُمْ مِنْ زَکاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِک هُمُ الْمُضْعِفُونَ»؛ اموال و اجناسی را که [بهصورت وام] به ربا میدهید تا در میان اموال مردم فزونی یابد، نزد خدا فزونی نخواهد یافت و آنچه از زکات میدهید که [به سبب پرداختنش] خشنودی خدا را میخواهید [مایه فزونی است] پس این زکاتدهندگانند که مال و ثوابشان دو چندان میشود.(روم/۳۹) ارتباط ربادهنده و رباگیرنده هم جالب است. رباگیرنده همیشه تشنه خون رباخوار است و منتظر فرصتی است تا ضربهای اساسی به رباخوار زده و از او انتقام بگیرد. در واقع، او مقصر ناآرامی خود را ربادهنده میداند؛ در حالی که خودش هم مقصر است. او از کسی طلب رحم و مروت کرده که اصلاً اهل رحم و مروت و انسانیت نیست. این غیض، عقده و ناراحتی در ناخودآگاه بسیاری از مردم وجود دارد و نمیدانند چطور میتوانند خود را آرام کنند. وقتی قرآن میگوید: «يَسْأَلُونَک عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ کبِيرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا...»؛(بقره/۱۱۹) ضرر خمر بیشتر از نفع آن است، یعنی اولش سرخوش هستید، اما در آیندهای بسیار نزدیک تباه میشوید.
دلخوش کردن به خوشیهای دنیایی که آسیبهای فراوانی برای ما دارند، نتیجهای جز از دست رفتن آرامش و خوشبختی ندارد. ما باید به سمت رفتارهایی برویم که هم در دنیا و هم در آخرت برای ما سود داشته باشد. در اصل سودی که سرمایهای برای آینده دارد که ابدی و بدون انتهاست. قرآن میفرماید: «اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ»؛ خدا هر که را خواهد روزى بسيار دهد يا روزى اندک و مردم به زندگى دنيا خشنودند، حال آنکه زندگى دنيا در برابر زندگى آخرت جز اندک متاعى نيست.(رعد/27) اگرچه در اين آيه، توسعه و تنگى رزق به خدا نسبت داده شده، اما بديهى است که کارهاى خداوند حکيم، از روى مصلحت و حکمت صادر مىشود. چنانکه در برخى آيات و روايات، بعضى علل آن بيان شده است. از جمله وجود گناه در زندگى افراد که موجب تغييراتى در رزق آنها مىشودد. چنانکه در دعاى کميل مىخوانيم: «اللهم اغفرلى الذنوب التى تغير النعم» خداوندا! ببخشاى بر من آن گناهانى که نعمتها را دگرگون مىسازد.(تفسیر نور) در مقابل هر نگرانی، ناآرامی و استرس میتواند حال خوبی هم وجود داشته باشد که باید آن را از طریق توکل به خداوند کسب کنیم. «الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ [بازگشتگان بهسوی خدا] کسانی [هستند] که ایمان آوردند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید! دل ها فقط به یاد خدا آرام میگیرد. آرامش حقیقی در اطاعت و بندگی خداوند است که انسانهای زیرک و اهل تلاش به آسانی به آن دست پیدا میکنند و نمیگذارند لذتهای دنیایی آنان را دچار ناآرامی و آشفتگی کند.