نفسهای آخر جنگ تحمیلی و نفس راحت رزمندگان اسلام نزدیک و نزدیکتر میشد؛ اما این سؤال مطرح بود که آیا با پایان جنگ، جنگ پایان خواهد گرفت؟
دو هزار و 887 روز حدود 96 ﻣﺎه معادل هشت سال از آغاز جنگ میگذشت. در طول این هشت سال رزمندگان اسلام با اینکه تجهیزات و مهمات آنچنانی نداشتند، اما مقاومت و ایستادگیشان یک سر و گردن بالاتر از نیروهای تا بن دندان مسلح بعثی بود. جالب است که ایران در این دوران تنها در تقابل با بعثیها نبود؛ بلکه آنچه در طول این هشت سال فهمیده و دیده شد، این بود که روند هشت سال دفاع مقدس بیشتر از آنکه در اختیار صدام باشد، در اراده سردمداران کاخ سفید و کرملین آن روز بود. کما اینکه در جریان جنگ نفتکشها در خلیج فارس به طور مستقیم علیه ایران مداخله کردند. خلیج فارس در بازه زمانی سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۶۷ مقارن با جبهه زمینی نبرد با ماشین جنگی رژیم بعث صدام، شاهد سلسله نبردهایی موسوم به «جنگ نفتکشها» بود که دو طرف داشت: ایران در مقابل ارتش آمریکا و ارتش اتحاد جماهیر شوروی. این ناتوازنی قدرت در جنگ نه تنها روحیه رزمندگان ما را نشکست؛ بلکه توکل و قدرت مضاعفی به آنان بخشید که نتیجه آن در سال 1368 رخ نمایان کرد. به جرئت میتوان گفت، سال 1368 برای جنگ تحمیلی فراتر از یک پایان جنگ بود؛ چرا که دشمنان پس از 10 سال نبرد سخت و مستقیم در جبهههای ترور، کودتا، نبرد مسلحانه و جنگ تحمیلی به این نتیجه رسیدند که از راه مقابله فیزیکی نمیتوانند به مقصود خود برسند. در همان روزها «صدرالدین الهی» از نویسندگان کهنهکار فراری و از عوامل سرشناس دوران رژیم دیکتاتور پهلوی در نشریهای به نام «فوقالعاده» چاپ آمریکا نوشت: «... از این به بعد... مبارزه مسلحانه و به کاربردن واژههای براندازی، سرنگونی، واژگونی و یا زد و بندهای سیاسی به صورت اعلامیه و بیانیه و مصاحبه و خطابه کاربردی ندارد.»
باز هم به سؤال ابتدایی خود برگردیم. آیا پس از پایان جنگ، جنگ پایان یافته بود؟ در پاسخ باید گفت، این خوشخیالی است که گمان ببریم دشمن از دشمنی خود کوتاه آمده بود و راهی به جز صلح در چنته نداشت. در روزهای پس از جنگ تحمیلی، جبهه متحد ضد انقلاب(چه آمریکا و ایادی آن در قلب اروپا و چه پادوهای آنان در سنگرهای داخلی کشور و منافقین) راهبرد جدیدی را در پیش گرفته بودند. صدرالدین الهی در ادامه یادداشت در همان نشریه آمریکایی از این نقشه پرده برمیدارد و مینویسد: «... اما یک راه وجود دارد، راهی که ما را به بقای واقعی میرساند... این دور مسابقه را به صورت یک مبارزه فرهنگی آغاز کنیم. مبارزه فرهنگی در تمام زمینهها، تئاتر، سینما، ورزش، شعر، موسیقی، نقاشی و غیره حکومت تهران را فقط با سلاح فرهنگ میتوان خلع سلاح کرد و دست بسته تحویل مردان سیاست داد...»
درست است که پایان جنگ، وداع با اسلحه تیراندازی بود، اما سلام بر اسلحه دیگری بود که جنس گلولههایش به جای فلز سربی و مواد منفجره، از جوهر خودکار و قدرت کلام جان میگرفت. بنابراین، در همان ایام پروژه نفوذ فرهنگی کلید خورد و عوامل و عناصر این تهاجم به اسم و رسم بازگشت نخبگان و مغزها به داخل کشور، با چاپ نشریات و همچنین برپایی حلقههای فرهنگی درون سازمانها، مؤسسههای دولتی و دانشگاهها و مدارس عالی سعی در تغییر جهت جبهه انقلابی را داشتند.
انگشت نیروهای دشمن این بار روی ماشهای قرار گرفته بود که بردش از تفنگ ژ3، تانک Tـ72 و توپ ضدهوایی و هواپیماهای جنگنده بسیار بیشتر بود و دامنه گستردهتری از افراد جامعه را از دانشآموزان تا دانشجویان، از سربازان تا فرماندهان و از کارمندان جزء تا مسئولان کل در برمیگرفت و حتی صحنههایی مانند انتخابات را به طوری که رهبر معظم انقلاب در 26 خرداد 1400در این خصوص میگویند: «شاید در هیچ نقطهای از عالم نتوانیم کشوری را پیدا کنیم که انتخاباتش این همه مورد تهاجم دشمنان قرار داشته باشد. در همین انتخابات پسفردای ماـ روز جمعهـ الان چند ماه است که رسانههای آمریکایی، رسانههای انگلیسی و آن مزدورهایی که زیر پرچم اینها و در این رسانهها مشغول کارند، دارند خودشان را میکشند برای اینکه شاید بتوانند انتخابات را زیر سؤال ببرند، حضور مردم را کمرنگ کنند و انتخابات جمهوری اسلامی را به نحوی مورد اتهام قرار بدهند؛ انواع و اقسام حرفها را هم در این زمینه میزنند.
خب هدف آنها این است که این انتخابات به آن صورت مطلوب جمهوری اسلامی انجام نگیرد؛ یعنی چه؟ یعنی مردم از نظام فاصله بگیرند؛ چون عدم حضور مردم در انتخابات طبعاً فاصلهگیری مردم از نظام جمهوری اسلامی است؛ این هدف آنهاست. البته مردم به حرف آنها گوش نکردهاند؛ حالا به بعضی از گروههای خاص کار نداریم که در مطبوعات یا این روزها در رسانههای فضای مجازی همان حرفهای آنها را هم تکرار میکنند، لکن تجربه نشان داده و متن مردم نشان دادهاند که هر چه دشمن خواسته، عکسش را انجام دادهاند؛ هم در مورد انتخابات، هم در مورد راهپیماییها و مسائل گوناگون دیگر. این دفعه هم انشاءالله به توفیق الهی همین جور خواهد شد؛ مردم انشاءالله حضور پیدا خواهند کرد و آبرو خواهند داد به نظام جمهوری اسلامی.»