در چهلمین روز از شهادت آیتالله رئیسی، انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم برگزار شد و ملت ایران برای انتخاب نهمین رئیسجمهور ایران اسلامی پای صندوقهای رأی رفتند. در روزهای منتهی به هشتم تیر همه منتظر ائتلاف در جبهه انقلاب بودند[...]
در چهلمین روز از شهادت آیتالله رئیسی، انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم برگزار شد و ملت ایران برای انتخاب نهمین رئیسجمهور ایران اسلامی پای صندوقهای رأی رفتند. در روزهای منتهی به هشتم تیر همه منتظر ائتلاف در جبهه انقلاب بودند، اما هر چه به روزهای انتخابات نزدیکتر میشدیم، آهنگ ائتلاف شیب کمتری به خود میگرفت تا اینکه «سیدامیرحسین قاضیزاده» و «علیرضا زاکانی» به نفع وحدت جبهه انقلاب از صحنه رقابت کنارهگیری کردند.
قاضیزاده هاشمی پس از کنارهگیری از کارزار انتخابات ریاستجمهوری دلیل ورود خود به عرصه انتخابات را عمل به تکلیف شرعی، دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی، به ویژه دولت سیزدهم و ادای دین به شهید رئیسی بیان میکند و مینویسد: «تا آخرین لحظه برای حضور در انتخابات مصمم و جدی بودم، اما مصالح کلان ملی را مدنظر قرار داده و به منظور حفظ انسجام نیروهای انقلاب و در پاسخ به درخواست مکتوب شورای عالی اجماع نیروهای انقلاب و برخی از علمای اعلام و دلسوزان، انصراف خود را از نامزدی چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری اعلام میدارم.» قاضیزاده هاشمی همچنین اجماع جبهه انقلاب را برای ادامه راه شهید رئیسی ضروری میداند.
پس از او، نوبت به دیگر نامزد جبهه انقلاب رسید. زاکانی پس از انصراف در بیانیهای با ذکر این جمله «اگر خود را اصلح نمیدانستم حرام بود بیایم و بمانم»، دلیل انصراف خود را این گونه بیان میکند: «در زمان ورود به صحنه انتخابات و تا قبل از موعد رأیگیری، صلاحیت سه وجهی است: «دانایی، توانایی و سلامت» و هرچه به لحظه انتخاب شما مردم عزیز نزدیک میشویم، شاخص مهم دیگری کاملتر شده، اضافه میشود که همانا «امکان رأیآوری» است.» او در پایان بیانیه از جبهه انقلاب میخواهد که برای وحدت و انسجام تلاش کنند.
نگاهها در روزهای پایانی به ائتلاف «سعید جلیلی» و «محمدباقر قالیباف» بود، همه منتظر بودند که یک نفر از این دو نامزد به نفع دیگری کنار بکشد. هواداران دو نامزد انتخاباتی که اقبال بالاتری دارند، هر یک به بیشتر بودن رأی کاندیدای متبوع خود اشاره و این برتری نسبی را دلیلی بر لزوم کنارهگیری دیگری قلمداد میکنند. این در حالی است که آنچه درباره نظرسنجیهای انتخاباتی نشان میداد، حاکی از این بود که هر دو کاندیدای برتر جبهه انقلاب (قالیباف و جلیلی) و بنا بر برخی نظرسنجیهای دیگر، هر سه کاندیدای اول انتخابات (قالیباف، جلیلی و پزشکیان) آرای بسیار نزدیکی به هم دارند؛ به گونهای که میتوان در حال حاضر گفت اختلاف درصد آرای این کاندیداها در نظرسنجیهای گوناگون، اختلاف معناداری نبوده و جایگاه آنان در نظرسنجیها با اختلاف حدود ۳ درصد است که معمولاً این درصد، حاشیه خطای پیمایشهاست. پس همین نکته کافی بود تا تکلیف ائتلاف جلیلی و قالیباف را آرای مردم مشخص کند و فردی که حقیقتاً اقبال بیشتری برای ریاستجمهوری دارد، در صحنه مانده و احتمال پیروزی جبهه انقلاب افزایش یابد.
بر اساس همین راهبرد بود که پس از اعلام نهایی نتایج انتخابات و رفتن جلیلی و پزشکیان به دور دوم، قالیباف در بیانیه خود تمام قد پشت سعید جلیلی میایستد و میگوید: «همه باید برای انتخاب آقای جلیلی تلاش کنیم.»