در عصر استعمار در سدههای ۱۵ و ۱۶ میلادی، کشورهای پرتغال و اسپانیا به منزله پیشروان و پیشتازان غارتگری، مستعمرات و مسیرهای بازرگانی بسیاری را در سراسر جهان تأسیس کردند و از این راه ثروت بسیاری اندوختند. در رقابت با آنها، کشورهای فرانسه، انگلستان و هلند نیز کوششهای خود را برای ایجاد مستعمرات و شبکههای تجاری در سرزمینهای قاره آمریکا و آسیا افزایش دادند. ایجاد پادشاهی بریتانیای کبیر، پس از اتحاد پادشاهیهای انگلستان و اسکاتلند و پیروزی این کشور در چندین جنگ بر فرانسه و هلند، بریتانیا را به قدرت استعماری برتر در آمریکای شمالی و شبهقاره هند تبدیل کرد.
بریتانیا در سال 1599م، با تأسیس کمپانی هند شرقی، بهطور جدی وارد عرصه استعمار شد و این کمپانی پایههای سلطه استعماری بریتانیا بر مناطق زرخیز جنوب آسیا را تحکیم کرد؛ از آن پس، کلیه عملیات استعماری و روابط سلطهگرانه انگلیس با ملل جنوب آسیا، از طریق کمپانی هند شرقی انجام شد. نفوذ و سلطه عمیق بریتانیا بر هند، پس از گذشت سه قرن از تأسیس این کمپانی، موجب شد تا هند بخشی از امپراتوری بریتانیا اعلام شود و ملکه ویکتوریا به عنوان امپراتریس هند و انگلیس تاجگذاری کند. این دوران، دوران غارت مردم هند به دست انگلستان بود که در پوشش روابط اقتصادی و تجارت و بازرگانی، زمینهساز نفوذ سیاسی در این سرزمین شد.
گامهای ابتدایی استعمار انگلیس در آمریکای شمالی برداشته شد؛ امّا سفرهای اکتشافی کشتیهای انگلیسی به قاره آمریکا، جز ورود به چندین مستعمرهنشین در سواحل غربی آمریکا نتیجهای نداشت؛ بهویژه که اسپانیاییهای پیشگام در این زمینه، سرزمینهای ثروتمندی را فتح کرده بودند و به شدت از آنها محافظت میکردند. با این حال، انگلیسیها به مرور بخشهای زیادی از کانادا را تصرّف کردند.
با ورود به قرن 18، تغییر اساسی در تمرکز امپراتوری بریتانیا از نیمکره غربی به نیمکره شرقی رخ داد و همزمان با کاهش نفوذ این کشور در آمریکای شمالی، شاهد افزایش حضور و نفوذش در شرق، بهویژه در هندوستان هستیم.
با اینکه بریتانیا سیزده مستعمره مهم خود را پس از استقلال آمریکا در سال ۱۷۸۳م از دست داد؛ امّا گسترش مستعمرات در آسیا، آفریقا و اقیانوسّیه و پیروزی بر ناپلئون در سال ۱۸۱۵م، بریتانیا را برای بیش از یک قرن به قدرت بلامنازع جهان تبدیل کرد و به آن کشور امکان داد که بیش از پیش حیطه قدرت خود را در جهان بگستراند.