همزمان با تحریمهای فلجکننده ضدایرانی، منازعه میان درونگرایی و برونگرایی برای اداره کشور، حل مشکلات و تحقق پیشرفت کشور به یکی از مهمترین مسائل حوزه سیاست کشور تبدیل شد؛ منازعهای که انتخابات ریاستجمهوری در سال 1392 نیز پیرامون آن شکل گرفت و میتوان گفت از آن برهه تاکنون، این منازعه به کلانترین منازعه سیاسی کشور تبدیل شده است. بر این اساس، در رقابت انتخاباتی جاری نیز رقابت میان دو ایده حکمرانی است که یکی از آنها، راهحل مسائل را در خارج و گرهگشایی از روابط خارجی کشور میداند و دیگری، راهحل را در شکوفاسازی ظرفیتهای داخلی میداند.
رهبر معظم انقلاب در این باره میفرمایند: «رفع تحریم دست دشمن است، و خنثی کردن تحریم دست ماست؛ غیر از این است؟ ما که نمیتوانیم خودمان رفع تحریم کنیم، دشمن باید رفع تحریم کند، اما خودمان میتوانیم این تحریم دشمن را خنثی کنیم. پس این مقدم است، این درست است؛ بیشتر دنبال این باشیم. البته نمیگویم دنبال رفع تحریم نباشیم؛ چرا، واقعاً اگر بتوانیم تحریم را رفع کنیم، یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم. البته چهار سال است تأخیر شده [یعنی] از سال ۱۳۹۵ بنا بوده همه تحریمها یکباره برداشته بشود [اما] تا الان نه فقط برداشته نشده، زیاد هم شده. تأخیر شده [اما] اگر بتوانیم با روش درست، عاقلانه، با روش اسلامی و ایرانی، با روش عزتمندانه تحریم را برطرف کنیم، باید برطرف کنیم. اما به این نیندیشید؛ عمده به خنثی کردن تحریم بیندیشید که دست شماست و شما میتوانید این کار را بکنید و دنبال کنید، با همدیگر کار کنید، تلاش کنید؛ این توصیه من است. من از مسئولین کشور حمایت میکنم [اما] شرطش این است که به اهداف ملت پایبند باشند.»
دوگانه رفع یا خنثیسازی تحریمها یکی از مهمترین محورهای منازعات سیاسیـ برنامهای در کشور است که به موازات اعمال تحریمهای فلجکننده علیه کشورمان مطرح شده است. در واقع، از زمانی که کشور با تحریمهای فلجکننده مواجه شد، دو دیدگاه درباره شیوه مواجهه با این تحریمها در کشور شکل گرفت؛ دیدگاهی که تحریم را علتالعلل مشکلات کشور میداند و تمام تلاش خود را معطوف به رفع تحریمها میداند و در این میان، البته راه رفع تحریمها را بازی بردـ برد با اعمالکنندگان تحریم میداند؛ بازیای که مبتنی بر دادن امتیاز به طرف مقابل در ازای رفع تحریمها علیه ملت ایران است و دیدگاه دیگری که ضمن توجه به تلاش برای رفع تحریمها، راهحل درست مواجهه با تحریم را خنثیسازی آن میداند.
دو دیدگاه مذکور در اینکه تحریمها باید رفع شود، اشتراکنظر دارند، اما دیدگاه نخست در رفع تحریم از سوی دشمن متوقف میشود و به فراتر از آن چندان نمیاندیشد. در واقع، طرفداران دیدگاه اول به این اصل و گزاره مهم که آسیبها و ضعفهای اقتصادی معبر نفوذ اقتصادی و اعمال تحریم هستند و چنانچه تحریمها در مقطعی رفع بشوند، باز ممکن است دشمن به بهانه دیگری آنها را اعمال کند، بیتوجه هستند. در این میان، دیدگاه دوم بر آن است که اساساً باید تلاش شود تا تحریم خنثی شده و این ابزار نفوذ و فشار برای همیشه از دست دشمن گرفته شود.
با توجه به آنچه گفته شد، تأکید رهبر معظم انقلاب بر اولویت قائل شدن به خنثیسازی تحریمها را باید در راستای راهبرد کلیتر ایشان دید که همان استحکامبخشی ساخت درونی قدرت، اقتصاد مقاومتی، قوی شدن و نظریه مقاومت است. به عبارتی، ایشان خنثیسازی تحریم را در مقایسه با رفع تحریم اولویت میدانند؛ زیرا معتقد به قوی شدن هستند و مسلم است که با خنثیسازی تحریم کشور قوی میشود و ساخت درونیاش مستحکم و ضربهناپذیر میشود.
ضمن اینکه باید توجه داشت آنگونه که تجربه برجام نشان داد، سیاست تحریم ایران که در قالب راهبرد مهار و فشار علیه ایران اعمال میشود، از پایههای ثابت و تغییرناپذیر سیاست آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی به شمار میآید که تنها با تحقق هدف نرمالسازی ایران، یعنی تنها در شرایطی که ایران با دست خود تمام ابزارهای قدرت بازدارنده خود در سه حوزه هستهای، موشکی و منطقهای را تقدیم طرف مقابل کند، میتوان امیدوار به رفع تحریم بود؛ یعنی عملاً تا زمانی که ایران به کشوری ضعیف و پیرو(تسلیم) تبدیل نشود و به عبارت دقیقتر، به طور کامل در مقابل آمریکا تسلیم نشود، سیاست تحریم همچنان ادامه خواهد داشت. نه عقل، نه شرع، نه فرهنگ و تاریخ غنی و سابقه مبارزاتی مردم ایران و نه هیچ منطق و اصل دیگری نمیپذیرد که جمهوری اسلامی در مقابل آمریکا تسلیم شود. بنابراین، در شرایطی که قرار نیست تسلیمی در مقابل آمریکا صورت گیرد، باید تلاش شود تا ابزار فشار آمریکا علیه دولت و ملت ایران، یعنی تحریم از دست وی خارج شود تا محاسبه طرف مقابل مبنی بر اینکه اگر ایران را در سر دوراهی تسلیم و تحریم قرار دهد، در نهایت مجبور به تسلیم خواهد شد، برای همیشه به هم بخورد. این نیز محقق نمیشود مگر با خنثیسازی تحریم.
امروز ملت ایران در سر دوراهی مهم تعیین سرنوشت قرار دارد که کیفیت تصمیمگیری و حرکت آن در این مقطع، آینده آن را تعیین میکند. این دو راهی هم همان تسلیم شدن و کنار گذاشتن ابزارهای قدرت درونی یا مقاومت و شکوفایی استعدادها و ظرفیتهای داخلی در مقابل تضییقات و فشارهای خارجی است. براساس منطق قرآنی، تعیین سرنوشت و بهبود اوضاع باید جوشش درونی و درونزا داشته باشد: «إِن اللهَ لا يُغَيرُ ما بِقَومٍ حَتى يُغَيروا ما بِأَنفُسِهِم». بر این اساس، تلاش برای تغییر اوضاع کشور و تعیین سرنوشت ملی در وابستگی به خارج، چنانچه ریشه بیرونی داشته باشد و متکی به استعدادها و ظرفیتهای داخلی نباشد، کوتاهمدت بوده و نمیتواند جایگاه درخور شأن ملت ایران را با کیفیت مطلوب مشخص کند. بنابراین، برخلاف برخی دیدگاهها و تصورات که راهحل مسائل کشور را در بیرون از مرزها جستوجو میکنند، راهحل اصلی مسائل کشور در درون وجود دارد و باید تلاش شود تا این مسیر با موفقیت و دقت طی شود.
بنابراین، در جمعبندی منطق ترجیح خنثیسازی تحریم بر رفع تحریم باید گفت، خنثیُسازی تحریم هم مبتنی بر تجربههای متعدد گذشته، بهویژه برجام است، هم مبتنی بر منطق و محاسبه قرآنی و منطقی است و هم براساس نگاه آسیبشناسانه و تلاش برای رفع و ترمیم آسیبهای موجود در اقتصاد کشور قرار دارد. به راستی اگر تحریم رفع شود، ولی آسیبی که به اعمال تحریم منجر شده است، رفع نشود، هیچگاه نمیتوان امیدوار و مطمئن بود که با تحریم خداحافظی کردهایم.
با توجه به آنچه گفته شد، اکنون که در آستانه روی کار آمدن دولت چهاردهم هستیم، این دولت باید در کنار تلاش برای رفع تحریم از طریق مذاکره، خنثیسازی تحریمها در داخل را به صورت جدی پیگیری کند.
منبع: هفته نامه صبح صادق / مصطفی قربانی