در همه انتخاباتی که در کشورهای گوناگون برگزار میشود، در نهایت یک فرد یا یک حزب پیروز و رقیب آن حزب و فرد پیروز، بازنده انتخابات اعلام میشود. پرسش اصلی آن است که آیا از این قاعده، برای انتخابات ایران در مقطع کنونی میتوان استفاده کرد یا نه[...]
در همه انتخاباتی که در کشورهای گوناگون برگزار میشود، در نهایت یک فرد یا یک حزب پیروز و رقیب آن حزب و فرد پیروز، بازنده انتخابات اعلام میشود. پرسش اصلی آن است که آیا از این قاعده، برای انتخابات ایران در مقطع کنونی میتوان استفاده کرد یا نه؟
نگارنده بر این اعتقاد است که انتخابات ایران از این قاعده به نوعی مستثنی بوده، و با تحلیل راهبردی از رویارویی جمهوری اسلامی و ملت ایران با جبهه استکبار میتوان از منظر دیگری انتخابات ایران را برای مشخص کردن طرف پیروز و طرف ناکام تحلیل کرد. واقعیت آن است که ملت ایران در یک رویارویی ۴۵ ساله با جبهه استکبار به موفقیتهای بزرگ و شگفتانگیزی دست یافته است، موفقیتهایی که دشمنان به دلیل توطئهها و فشارهای تحمیلی بر جمهوری اسلامی طی این سالها هرگز تصور نمیکردند برای ایرانیان حاصل شود.
آمریکاییها و دیگر دشمنان انقلاب اسلامی به دلیل شکستها و ناکامیها علیه جمهوری اسلامی در دهههای گذشته، در سالهای اخیر به یک جنگ ترکیبی تمامعیار با تمرکز بر جنگ شناختی علیه ملت ایران روی آورده و در این مسیر انتخابات در ایران را فرصتی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی برآورده کردهاند. بنابراین، انتخابات در داخل کشور ایران، قبل از آنکه رقابت بین افراد، احزاب، گروهها و جریانهای سیاسی باشد، یک عرصه کارزار جدی بین نظام سلطه و دنبالههای آن از یکسو، با نظام اسلامی و ملت ایران از دیگر سوی است. در این کارزار و رویارویی، دشمنان به دنبال ناامن کردن ایران برای جلوگیری از برگزاری انتخابات و همچنین ناسالم و غیر رقابتی معرفی کردن انتخابات برای جلوگیری از مشارکت مردم هستند.
تصور دشمنان اینگونه است که اگر بتوانند مشارکت در انتخابات ایران را به زیر ۳۰ درصد برسانند، به سهولت میتوانند با یک اجماع بینالمللی، فشارهای بیشتری را به جمهوری اسلامی وارد کنند. بر همین اساس، در چند انتخابات گذشته و از جمله در انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری، ملت ایران شاهد شکلگیری یک جبهه گسترده تحریمی علیه انتخابات بود؛ جبههای که ساماندهی و مدیریت آن در دست آمریکاییها و شرکای اروپایی و صهیونیستی آنان بود و جریان ضد انقلاب از قبیل منافقین و سلطنتطلبها و عدهای هم در داخل کشور، بازیگران این صحنهگردانان بودند.
از زمان مشخص شدن موضوع انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری به دلیل شهادت آیتالله رئیسی، دشمنان تمامی تلاش خود را برای جلوگیری از برگزاری یک انتخابات مطلوب و قابل قبول در جمهوری اسلامی به کار گرفتند، اما با توجه به راهبردهای چهارگانه از قبل تعیین شده از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی برای انتخابات، شامل راهبرد «امنیت»، «سلامت»، «رقابت» و «مشارکت»، این انتخابات برخلاف برنامههای دشمن مبتنی بر این چهار راهبرد به یک موفقیت بزرگ برای ملت ایران تبدیل شد.
بنابراین، پیروز اصلی و واقعی در این انتخابات، نظام اسلامی و رهبری حکیم آن به همراه ملت بصیر ایران و تمامی جریانها و کاندیداهای فعال در عرصه انتخابات هستند. بازنده و شکست خورده اصلی در انتخابات هم، دشمنان کینهتوز، آمریکاییها و متحدانش به همراه جریان ضد انقلاب و تمامی تحریمکنندگان انتخابات هستند.
با چنین نگاهی باید به تمامی مسئولان کشور و تمامی فعالان سیاسی و اصحاب رسانه، به ویژه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، این پیروزی بزرگ و موفقیت ارزشمند را تبریک گفت. آری، جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان در این انتخابات، موفق به کسب رأی بیشتر شد و به عنوان منتخب ملت ایران در جایگاه ریاستجمهوری قرار گرفت و باید این موفقیت را به ایشان تبریک گفت، لکن موفقیت اصلی و پیروزی واقعی همان غلبه بر توطئه دشمنان در این انتخابات است. این پیروزی بزرگ نظام اسلامی و مردم ایران در پیام صادره از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی به مناسبت انتخابات اینگونه توصیف شده است:
«این حرکت بزرگ در رویارویی با غوغای دستساز تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بنبست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموشنشدنی است و همه نامزدهای محترم و همه کسانی که برای پیروزی هر یک از آنان تلاش کردند، در افتخار و ثواب آن شریک هستند.»