خداوند ما را انسان آفرید و با این آفرینش نعمتش را بر ما تمام کرد. اینکه ما انسان شدیم و به ما اجازه داده شد که خلیفه خداوند در زمین باشیم نعمت بزرگی بود که شایستگی «منت» الهی را دارد. منت به این معنا که از بزرگی نعمات یاد شود. واژه «منت» چنانکه لغتشناسان میگویند، در اصل از «من» بهمعناى سنگهایى است که با آن وزن میکنند. از این رو به هر نعمت سنگین و گرانبهایى «منت» میگویند. منت در دین، یعنی ذکر بزرگی نعمات و منت در نزد ما، یعنی بزرگنمایی کردن و انتظار جبران محبت داشتن که در میان مردم پسندیده هم نیست. خداوند در قرآن میفرماید: «لَقَدْ مَن الله عَلَى الْمُؤْمِنینَ اِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ اَنْفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکیهِمْ وَ یُعَلمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»؛ خداوند بر مؤمنان منت گذاشت هنگامى که در میان آنها، پیامبرى از جنس خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، آنها را پاک کند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد، هر چند پیش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.(آلعمران/164) و میفرماید: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَ عَلَى الَذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ»؛ ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!(قصص/5) منتگذاری خداوند، یعنی ذکر نعماتی که به ما داده است که بالاترین آنها بعثت رسول گرامی اسلام(ص) بوده و هست. اینکه درباره نعمات دیگر کلمه منت نیامده، بهمعنای کوچک بودن آن نیست؛ به این معناست که وقتی صد آمد نود هم پیش ماست. در زمان حضور امام حسین(ع) و یارانش در کربلا یکی از اصحاب در کنار امام حسین(ع) بودن را منت بزرگ الهی دانسته است. دومین روز محرمالحرام، امام و یاران وارد کربلا شدند. آن حضرت خطبهای خواند. پس از آن، یاران یکی پس از دیگری با امام تجدید میثاق کردند؛ اما «بریر» پس از «زهیر» از جای برخاست و عرض کرد: «یابن رسول الله! لقد من الله بک علینا أن نُقاتِلَ بینَ یدیک، تَقطَعَ فیک أعضائنا، ثُم یکون جَدِک شفیعاً یومَ القیامة»؛ ای پسر رسول خدا! خدای تعالی وجود مبارکت را بر ما منت نهاده، در رکاب شما نبرد میکنیم، در راه شما اعضای بدنمان تکه تکه می شود، سپس در روز قیامت جد شما شفیع ما می شود.(اللهوف، ص35) این بیان یعنی اینکه نعمت در کنار امام حسین(ع) بودن اولاً بسیار بزرگ است که باید آن را ذکر کرد و اعتراف کرد. ثانیاً خداوند از اینکه ما را لایق دانسته تا در کنار حضرت و برای ایشان شهید بشویم، میتواند بر سر ما منت بگذارد و آن را ذکر کند. ما نیز باید مدام این عبارت را استفاده کنیم؛ زیرا هم قدردانی از لطف پروردگار است، هم کوچک و بیمقدار دانستن خودمان در برابر عظمت اباعبدالله(ع) است و هم شکرگزاری برای ادامه نعمتی است که بزرگترین نعمت دیده میشود. ما باید برای شکر محبتی که خداوند از حضرت سیدالشهداء(ع) در قلب ما قرار داده است، تمام زندگیمان را فدای آن حضرت کرده و هر لحظه از بزرگی آن یاد کنیم.