نتایج انتخابات فرانسه که به پیروزی حزب چپگرای «ژان لوک ملانشون» موسوم به «فرانسه تسلیمناپذیر» منجر شده، سراسر این کشور را در بُهت عظیمی فرو برده است؛ کشوری که هر سه حزب آن فاصله زیادی با کسب اکثریت کرسیها در پارلمان دارند و برای نظام سیاسی آن، که ۶۶ سال فرهنگ سازش و مصالحه را نداشته است، تشکیل یک ائتلاف بادوام «دردناک» خواهد بود و شاید به نابودی ساختار کشور منجر شود.
روزنامه «تلگراف» در گزارشی مینویسد: «یک پارلمان سه شاخه احتمالاً غیرقابل اداره و کنترل است. چپها میتوانند با اعمال برخی اصلاحات اعم از افزایش ۲۰ درصدی حداقل دستمزد یا توقف افزایش قیمتها اداره کشور را آغاز کنند؛ اقدامی که میتواند پاسخ محکمی به لایحه افزایش سن بازنشستگی توسط دولت مکرون باشد.» تلگراف در ادامه میافزاید: «این وضعیت ساختاری را تشکیل میدهد که «اجتماع ملی» و چپها از آن خارج و میانهروهای مکرون که چپها از آنها متنفرند، وارد فضای حاکم میشوند. مکرون با اعلام انتخابات زودهنگام دست به «قماری بیپروا» زد و استراتژی او این بود که از پیشروی و موفقیت لوپن جلوگیری کند، اما اکنون فرانسه با وضعیت «بحثبرانگیزی» مواجه شده که در آن پارلمان این کشور معلق است.»
تلگراف با اشاره به عملکرد حزب «اجتماع ملی» مینویسد: «بازنده بزرگ «اجتماع ملی» است و همچنان در صحنه ملی به عنوان چهرهای غیرقابل قبول راست پوپولیستی شناخته میشود. آنچه دیگر اکنون شنیده نمیشود، «استعفا»ی مکرون است. او در حالی که به ویرانههای سیاسی خیره شده، خود را همچنان یک «برنده واقعی» میبیند و فکر میکند که شاید بتواند سوسیالیستها را متقاعد کند که با او همکاری کنند. رئیسجمهور فرانسه این اقدام را «خوشایندتر» از همکاری با ملانشون و مارکسیستهای اطرافش تلقی میکند.»