در اواسط محرم در رسانهها تصاویری از حضور افراد کم حجاب در رسانهها منتشر شد که اذهان و افکار جامعه مذهبی کشور را مشوش کرد. مسئلهای که در این میان مطرح است، این است که جامعه مذهبی از حضور این دختران در هیئتها و عزاداریها ناراحت نیست؛ چرا که صاحب مجلس را اباعبدالله(ع) میداند. مسئلهای که جامعه مذهبی را درگیر کرده، برگرفته از همان فرامین و دستوراتی است که اهل بیت(ع) به آن توصیه کرده و در صحنه عاشورا به نمایش گذاشته شد. امام حسین(ع) عصر عاشورا به بانوان و کودکان فرمودند: «چون به خیمه شما حمله خواهد شد، چادرها را به کمر گره بزنید که موقع فرار مبادا حجابتان سست شود»؛ یعنی امام حسین(ع) در این زمان و مکان غصه حجاب اهل حرم را دارد، نه چیز دیگری.
بنابراین، مسئله حجاب بیش از آنکه دغدغه هیئتیها و مذهبیها باشد، دغدغهای است که از امام حسین(ع) به ما رسیده است. باید گفت مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار؛ یعنی هر کسی با هر عقیدهای میتواند وارد دستگاه امام حسین(ع) شود، اما باید به شرایط و ضوابط هیئت احترام بگذارد. شرابخوار هم شاید به مجلس امام حسین(ع) بیاید، اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم میتواند به مجلس امام حسین(ع) بیاید، اما نه با آلات قمار؛ آن سگباز و میمونباز هم میتوانند به مجلس امام حسین(ع) بیایند، اما نه با سگ و میمون؛ طبیعتاً آن کسی هم که کاشف حجاب است هم میتواند به مجلس امام حسین(ع) بیاید، اما وقتی به مجلس امام حسین(ع) وارد شد، حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه، یعنی با سر برهنه وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند. بله، دستگاه امام حسین(ع) بزرگ است و پذیرای همه افکار و ادیان است، ولی قاعده و قانون و همچنین احترام دارد.
به طور خلاصه باید گفت، همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین(ع) شود، حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچکس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بیحرمتی کند. هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبحزدایی کند. مهمان حرمت دارد، به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.
اما درباره مواجهه با افرادی که با حجابهای غیرمعمول وارد هیئتها میشوند، باید به چند نکته توجه کرد: 1ـ حجاب یقیناً جزء ضروریات دین است، 2ـ نهى از منكر واجب است، به ویژه نسبت به یک امر ضروری، 3ـ اگر در مواردی نهی از منکر سبب شود که منکر بزرگتری شکل بگیرد، مثلاً نسبت به عزاى حسینی بدبینی ایجاد شود، باید درنگ کرد، 4ـ برای مقابله با منکراتی که ابعاد اجتماعی عمیقی پیدا کردند، به گونهای که به مثابه یک پدیده با پدیدههای اجتماعی دیگر پیوند خوردهاند، باید از راهکارهای دقیق و حساب شده فرهنگی و اجتماعی (که ذیل عنوان مسئولیت اجتماعی جای میگیرند) استفاده کرد.
در نتیجه با توجه به این نکات، در ارتباط با موضوعاتی از این دست باید کمیتهای متشکل از سه گروه تشکیل شود: 1ـ جامعهشناسان متدین و دارای قدرت تحلیل بالای کارکردهای اجتماعی، 2ـ فقها و 3ـ راهبردپردازان دارای قدرت فهم اجتماعی.
در ماجرای حجاب با یک شش ضلعی از کنشگران و بازیگران مواجه هستیم که علاوه بر شناخت هر یک، باید رویکرد رسانهای متناسب با هر ضلع را نیز به درستی تشخیص دهیم.
ضلع اول: از یک طرف یک اقلیت مخالف و معاند وجود دارد که عامدانه و معاندانه، اقدام به برهنگی و هتک ارزشها و حرمتها در ملأعام میکند؛ برخی از این افراد با دریافت پول اقدام به عریانی و تبرج جاهلی میکنند و برخی دیگر نیز وابستگی فکری، سیاسی و امنیتی به دشمن دارند و از کنشگران جدی اغتشاشات هم بودهاند. این دسته بسیار پر سر و صدا هستند و هر چند اقلیت مطلقند، اما اکثریتنمایی میکنند و در رسانهها و شبکههای اجتماعی حضور پررنگی دارند و با موعظه و نصیحت همراه نمیشوند.
ضلع دوم: یک سوی دیگر تعداد قابل توجهی از جوانان و نوجوانان و مردم هستند که به دلایل گوناگون، التزام عملی به حجاب شرعی یا حجاب عرفی ندارند (بیاعتقادی تئوریک، لجبازی، ناآگاهی، تبعیت از همسالان و همنسلان، مشکلات خانوادگی...)؛ اما عناد ذهنی، عداوت قلبی و مخالفت عمدی با ارزشهای اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ندارند. عدهای از این طیف (تا امروز اقلیت این طیف) با توجه به شرایط فتنهگون پیش آمده، فضا را برای تشدید رفتارها و کنشهای خارج از عرف و قانون در خصوص پوشش مناسب دیده و کشف حجاب کردهاند؛ اما به تعبیر صریح رهبر فرزانه انقلاب همین کشف حجاب کردهها هم دل در گرو ایمان به خدا و قرآن و اهل بیت(ع) دارند و اهل تضرع و تدین هستند.
بخشی از این طیف هم جزء مرددان هستند؛ منتظر تعیین تکلیف وضعیت کشف حجاب کردهها و نوع کنش حاکمیت هستند تا تصمیم نهایی خود را درباره کشف حجاب یا ادامه شل حجابی بگیرند.
ضلع سوم: ضلع دیگر، کنشگر جدی این میدان، یعنی دستهای پنهان و آشکار دشمن بیرونی و عوامل داخلی آن است که با یک طراحی و مهندسی پیچیده به دنبال تشدید و دامن زدن به دوقطبی و شکاف اجتماعی هستند؛ ابزار اصلی این دسته هم رسانه و شبکههای اجتماعی است. در این ضلع ممکن است افراد محجبه یا غیر مکشفه هم وجود داشته باشند؛ اما در رسانه، مروج و مبلغ و تکمیلکننده نقشه دشمن هستند. غربگراها، روشنفکران و بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان و رسانههای آنها در این ضلع جای میگیرند. در این ضلع گروهها و محافل متشکل که به صورت سازماندهی شده بیعفتی و بیحیایی را ترویج میکنند، وجود دارند که جزء اولویتهای برخورد حاکمیت باید باشند.
ضلع چهارم: در چهارمین ضلع، جماعت انقلابی و متدینهای طرفدار نظام قرار دارند که طبیعتا از هنجارشکنی علنی و عریانی رو به ازدیاد در خیابانها و اماکن عمومی خشمگین و ناراحت هستند. البته در این ضلع هم دیدگاههای متنوع و متفاوتی در نحوه برخورد با این هنجارشکنیهای علنی وجود دارد و با یک نگاه و رویکرد واحد مواجه نیستیم و اختلاف نظرهای آنها در رسانهها نیز بازتاب داده شده است. برخی نیز با پوشش اعتراض به بیحجابها و بدحجابها مشغول ناامیدسازی مردم از رویکردهای دینی نظام اسلامی هستند و حکومت جمهوری اسلامی را بی توجه به دین و ارزشهای دینی نشان میدهند.
ضلع پنجم: یک ضلع مهم ماجرا، حاکمیت (به معنای اعم آن شامل سازمانها و نهادهای حاکمیتی و وابسته به حاکمیت، مسئولان حکومتی، اشخاص و چهرههای دینی و فرهنگی و سیاسی وابسته به حکومت، رسانههای حاکمیتی و...) قرار دارد که از یک سو نباید دچار انفعال و وادادگی در برابر طراحی دشمن شوند و از سوی دیگر باید مراقبت کنند از تشدید دو قطبیها بپرهیزند و به نفرت اجتماعی میان مردم دامن نزنند.
ضلع ششم: در این ضلع اکثریت مردم قرار دارند که اولویت ذهنی و عملیشان، مسائل اقتصادی و معیشتی است، نه مسئله حجاب و آزادی روابط زن و مرد. وضعیت پوشش این طیف هم همچون گذشته طیف متنوعی را شامل میشود، از محجبه تا شل حجاب و بیحجاب؛ اما در ماجرای حجاب صرفاً نظارهگر صحنه هستند. اتخاذ روش غلط از سوی حاکمیت در مواجهه با بیحجابی، میتواند بخشی از این طیف را هم به جمع کشف حجابکنندهها بکشاند.
در پایان باید گفت، پیاده کردن مسئولیت اجتماعی، نسبت به هر موضوع با لحاظ طبیعت آن موضوع تفاوت پیدا میکند. بنابراین باید این موضوع در دستور کار یک مطالعه عمیق قرار بگیرد.