خداوند دنیا را محل ابتلا به سختیها و دشواریها قرار داده و این سنت را از همان ابتدای خلقت آدم علیهالسلام به تثبیت رسانده است تا از طریق این ابتلائات، انسان مؤمن را در بوته آزمون قرار دهد و زمینه رشد او را فراهم کند. در این باره آیات متعددی وجود دارد، از جمله آنکه در آیه 214 سوره بقره میفرماید: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»؛ یعنی «آیا پنداشتهاید در حالی که هنوز حادثههایی مانند حوادث گذشتگان شما را نیامده، وارد بهشت میشوید؟! به آنان سختیها و آسیبهایی رسید و چنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایی که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند [در مقام دعا و درخواست یاری] میگفتند: یاری خدا چه زمانی است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید، یقیناً یاری خدا نزدیک است.»
واژه الْبَأْسَاءُ به معنای سختی، مشقت، و رنج است. این کلمه به شرایطی اشاره دارد که در آن فرد با مشکلات شدید یا رنجهای طاقتفرسا مواجه میشود. در متون اسلامی، این کلمه گاه به مصائب و بلایای سنگین اشاره دارد. واژه الضَّرَّاءُ نیز به معنای سختی، بلا، و دشواری است، با این تفاوت که «ضرّاء» بیشتر به ناراحتیهای روحی مانند غم و اندوه، جهل و نادانی، یا ناراحتیهایی که از بیماری، از دست دادن مقام، مال، و ثروت ناشی میشود، اشاره دارد. در واقع، «بأساء» میتواند یکی از عوامل ایجاد «ضرّاء» باشد؛ به این معنا که «ضرّاء» شامل هرگونه زیانی میشود که به انسان از لحاظ جانی، مالی، یا عرضی وارد میگردد. (دانشنامه اسلامی)
این آیه بیانگر همان سنت آزمون و ابتلائات برای رشد بشر است و از این رو نباید در عرصه دنیا توقع رفاه و آسایش داشت. اصل ماجرا آن است که انسان نسبت به تقویت ایمان و باورهای خود اهتمام داشته باشد و به پرورش خصلتهایی مانند صبر بپردازد تا بتواند در این آزمونهای الهی سرافراز بیرون بیاید. خداوند در آیه 155 سوره بقره، ترس، گرسنگی، نقص مال و جان، و کمبود محصولات را از ابزارهای ابتلای مؤمنان معرفی کرده و میفرماید: «وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ؛ و قطعا شما را به چیزى از [قبیل] ترس و گرسنگى و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى آزماییم»؛ در قبال این ابتلا، خداوند از بندگان مؤمن خود صبر و استقامت بر این مصائب را میخواهد؛ چنانکه در انتهای آیه میفرماید: «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ؛ به صابران بشارت بده».
بنابراین، سختی و دشواری از سنتهای خداوند است که بر دنیا حاکم شده است و در قبال این سختیها باید صبر پیشه کرد. در این زمینه، سخن امام رضا علیهالسلام همچون گوهری ناب میدرخشد؛ ایشان فرمود: «مؤمن، مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد؛ سنّتی از پروردگارش و سنّتی از پیامبرش و سنّتی از امامش.» یکی از این موارد را صبر کردن در زمان بأسا و ضرّا معرفی کرده، میفرماید «وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ»؛ سنتی که از امام و ولیّاش باید داشته باشد، صبر کردن در سختی و دشواری است. (امالی صدوق، ج 1، ص339)
همان طور که اشاره شد، «البأسا» به مشکلات شدید مانند فقر، جنگ، و دیگر مشکلات جسمی و مادی اشاره دارد. «الضراء» به معنای مصائب روحی و روانی، یا مشکلاتی است که باعث ناراحتی و اندوه میشوند. ائمه علیهمالسلام در برابر هر دو نوع از این مشکلات، با صبر و تحمل برخورد میکنند. این صبر نه تنها نشانهی قوت ایمان است، بلکه نشاندهنده تسلیم بودن به اراده الهی و پذیرش حکمتهای پنهان در پس هر رخداد است. به این ترتیب، سنت اولیای خدا در برابر سختیهای زندگی، الگویی برای دیگران است که چگونه میتوانند با مشکلات روبهرو شوند و در مسیر بندگی خداوند استوار بمانند.
ویژگیِ «صبر» به قدری ارزشمند است که امیرالمؤمنین علیهالسلام نسبت آن با ایمان را نسبت سر به بدن معرفی میکنند و تأکید دارند: «در بدنی که سر نباشد، خیری نیست.» یعنی همچنان که وقتی سر از بدن جدا شود، انسان دست و پای مذبوحانهای میزند و پس از چند دقیقه تمام سیستم بدن از کار میافتد و در نهایت میمیرد، فردی هم که صبر به خرج ندهد، برای سایر مقولات ایمانیاش اثری ندارد و تمام آنها فرو میریزد و سایر اعمال را تحت تأثیر قرار میدهد. پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله نیز در روایتی فرمودند: «صبر بهترین مرکب راهوار است و خداوند هیچ بندهای را چیزی بهتر و گستردهتر از صبر (و استقامت) نداده است؛ الصَّبْرُ خَیْرُ مَرْکَب ما رَزَقَ اللّهُ عَبْداً خَیْراً لَهُ وَ لا أوْسَعَ مِنَ الصَّبْرِ.»
نتیجه آنکه از اساسیترین و بنیادیترین اعتقادات دینی آن است که بدانیم تمام عالم بر اساس حکمت الهی میچرخد و هیچ حادثه و رویدادی بدون دلیل و مصلحت نیست؛ مهم این است که حکمتها و مصلحتها را بشناسیم و از درسهای نهفته در آن عبرت بگیریم؛ چرا که اگر حادثههای ناخوشایند زندگی، بیمعنا و بیحاصل باشند، قابل تحمل نخواهند بود. اگر انسان، به معناداری و حکمت کارها باور داشته باشد، هر چند آن حوادث بر اثر بلایای طبیعی و یا خطاهای انسانی باشند، اما آنها را به خاطر حکمتی که دارند، تحمل خواهد کرد و مصداق اهل برّ میشود که خداوند در آیه177 سوره بقره از آنان سخن گفت و آنان را اینگونه معرفی کرد: «... وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِكَ الَّذِینَ صَدَقُوا ۖ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ و در تنگدستی و تهیدستی و رنج و بیماری و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دین داری و پیروی از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177 بقره) این آیه درست ذیل کلام امام رضا علیهالسلام مینشیند.