۳ رکن اصلی یک نمایش را باید بازیگر، درام و تماشاگر دانست؛ ارکانی که طی قرنها از حضور این هنر، چه در روزگاری که بخشی از مناسک دینی و اجتماعی بود و چه اکنون که توسط هنرمندان و هنر پیشرو دستخوش تغییراتی شده، همواره ثابت مانده است.
حال در بین این ارکان، گروه بازیگران نقش بسیار موثرتری در کیفیت اثر ایفا کردهاند و چه بسا نمایشها و درامهای بسیار پرطمطراقی روی صحنه رفتهاند اما در نتیجه بازی بیکیفیت یا اشتباه بازیگران به آثاری ضعیف و نهچندان خوب بدل شدهاند. به همین دلیل در آثار نمایشی بازیگر همواره از جایگاه و نقش ویژهای برخوردار بوده است. از سویی در سدههای اخیر بویژه قرن حاضر با توجه به وسعت و گستردگی ارتباطات، شاهد اجراهای مکرر متون نمایشی در سراسر دنیا هستیم؛ موضوعی که باعث شده است از یک متن بارها و بارها نمایشهایی در ورژنها و مدلهای مختلف روی صحنه برود و در این بین در کنار کارگردانی و سایر عوامل فنی و هنری، همواره بازیگران اثر هستند که مورد مقایسه قرار میگیرند و کیفیت اثر اجرا شده بیشتر به واسطه نوع ایفای نقش بازیگران مورد قضاوت کارشناسان قرار میگیرد.
یک نمونه از این دست کارها نمایش «لباسی برای میهمانی» است که متن آن بارها طی 4 دهه گذشته روی صحنه رفته است. حال در تازهترین اجرا از این متن، آرزو خانی آن را در مجموعه تئاترشهر روی صحنه برده است؛ نمایشی که پس اجرا توسط بازیگران مطرح و سرشناس در طول 4 دهه گذشته حالا توسط 2 بازیگر جوان به نامهای زهره محمودی و یاسمن گرکانی میزبان مخاطبان و علاقهمندان است.
شکلگیری شخصیت از درون خودم نشأت گرفت
یاسمن گرکانی متولد 1366 از سال 96 در حال بازی در تئاتر است. وی لیسانس مهندسی شهرسازی دارد. طی این سالها در چند فیلم کوتاه، مجموعههای تلویزیونی و تئاتر به ایفای نقش پرداخته است.
از این بازیگر پیرامون چالشهای موجود در ایفای نقش در نمایشنامه مهمی چون «لباسی برای میهمانی» پرسیدیم. وی در پاسخ به این پرسش اظهار داشت: فرم بدنی خاص و کاراکتر سوررئال در این کار برایم چالش جذابی بود اما با توجه به اعتماد خانم خانی (کارگردان نمایش) و آقای قربانی (مشاور کارگردان) که دست من را در شکلگیری این شخصیت باز گذاشتند، برایم خیلی لذتبخش بود.
*خانم گرکانی! شخصیت شما در این نمایش در فضای سایکودرامی اتفاق میافتد؛ چقدر شما با این نقش همزادپنداری و با توجه به محتوای روانکاوانه متن چگونه با نقش و شخصیتتان ارتباط برقرار کردید؟
در واقع شکلگیری این شخصیت از درون خودم نشأت گرفت. فکر کنم تمام دخترها در کودکی دوستی خیالی داشتهاند که با او مثل دنیای کارتونها و انیمیشنهای کودکی زندگی میکردند، من سعی کردم همان دوست خیالی را دوباره بازگردانم و پرورشش دهم.
*نمایش شما یک نمایش کاملا زنانه است؛ از متن گرفته تا کارگردان و عوامل اجرا؛ این فضا به شما برای رسیدن به نقش چه کمکی کرد؟
بسیار دلنشین بود، بویژه کار با خانم آرزو خانی و پارتنر خوبم خانم زهره محمودی که در طول پروسه تمرین، بسیار زیاد به من کمک کردند و کلا با وجود تمام چالشهای پیشآمده کار گروهی خوبی داشتیم.
* به نظر شما چرا تئاتر در سبد فرهنگی مردم کمتر از سینما قرار دارد؟
به نظرم فرهنگسازی نشده است. آنطور که برای یک فیلم سینمایی تبلیغات مداوم در شبکههای تلویزیونی و اجتماعی، بیلبوردها و... میشود، اگر برای تئاتر هم این امکانات فراهم شود قطعا مردم به دیدن تئاتر ترغیب میشوند البته این امر مستلزم وجود بودجه کافی است.
* خیلی زود با نقش ارتباط برقرار کردم
دیگر بازیگر این نمایشنامه زهره محمودی است؛ فارغالتحصیل روانشناسی بالینی که از سال ۹۷ به صورت حرفهای مشغول کار است.
وی تاکنون در نمایشهایی چون «صوراسرافیل»، «هل پوک»، «آهو»، «هفت سنگ دانته»، «افسانه تتل خان»، «بند 6» و «باغ وحش شیشهای» به ایفای نقش پرداخته است.
* خانم محمودی! حرف اصلی و درونمایه نمایش «لباسی برای میهمانی» چیست و ما در این نمایش به چه موضوع و چالشی مواجه میشویم؟
درونمایه این نمایش بررسی فشارهای بیرونی و اجتماعی است که منجر به مشکلات درونی یک زن میشود.
* چالشهای شخصیتی در این نمایش چه بود و شما برای رسیدن به این شخصیت چگونه رفتار کردید؟
در طول تمرینات تدریجا به فضای ذهنی دختر آسیبدیده نزدیک و نزدیکتر شدم و با هدایت و راهنمایی کارگردان به تحلیل شخصیت و باور نقش رسیدم. برای همزادپنداری، بازیگر باید تمام ابعاد وجودی خود را در خدمت نقش قرار دهد تا به تصور و تجسد و تصاحب نقش برسد. درک و باور نقش دختر برای شخص من که تجربه زیستی و گذران بحرانهای زیادی را داشتهام، بسیار نزدیک و ملموس بود و خیلی زود با این نقش ارتباط برقرار کردم. با توجه به فضای ذهنی سایکو و عدم ثبات حالات روحی دختر، نیاز به مطالعه و پیگیری داشتم و با صحبت با تعدادی از دوستان روانشناس به نقش دختر نزدیک و نزدیکتر شدم.
* با توجه به اینکه نمایشنامه «لباسی برای میهمانی» اساسا یک نمایش با موضوع چالشهای زنانه است، از طرفی گروه اجرایی نیز هنرمندان خانم هستند، آیا این همسانی توانسته است در شخصیتپردازی و رسیدن شما به نقش کمک کند؟
در نمایش «لباسی برای میهمانی» ما با یک فضای زیستی کاملا زنانه روبهرو هستیم و اینکه در طول تمرینات این فضا و تعاملات زنانه مهیا بود، راحتی و درک بیشتری را بین گروه فراهم میکرد تا بتوانیم بدون استرس و حاشیه به نقش نزدیک شویم.
* به نظر شما چرا تئاتر در سبد فرهنگی مردم کمتر از سینما قرار دارد؟
نهادهای فرهنگی، صداوسیما و آموزشوپرورش نسبت به مقوله تئاتر بیتوجه هستند، بنابراین مورد اقبال عموم واقع نمیشود. جامعهشناسان معتقدند اگر جامعهای را میخواهید بشناسید، از تئاتر آن کشور دیدن کنید، چون در تئاتر همه چیز وجود دارد؛ لباس، زبان، رفتار اجتماعی، معماری، نظریهها و... .
همه اینها در تئاتر میتواند فراهم شود و روح انسان را درگیر کند تا مخاطب با آن همذاتپنداری کند و با یک دانش از تماشاخانه بیرون بیاید که ما به آن «آگاهی و لذت از آگاهی» میگوییم. کاش روزی برسد که این آگاهیبخشی در سبد فرهنگی خانوادهها قرار بگیرد.