حتی پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز برای رژیم چندان خبر خوبی محسوب نمیشود گرچه ممکن است این موضوع برای بیبی مهم باشد، اما برای صهیونیستها چنین نخواهد بود. به عبارتی بایدن رئیسجمهور دمکرات آمریکا هر چه در توان آمریکا بود در اختیار رژیم قرار داد و عملا حمایتی نمانده است که ترامپ بخواهد در این مرحله از رژیم صهیونیستی داشته باشد؛ بنابراین تنها کاری که ترامپ میتواند انجام دهد و همین هم خواهد بود این است که مسیر بایدن را در حمایت از اسراییل ادامه دهد.
در واقع سیاست تمام عیار آمریکا رژیم را نه تنها از شکست و ناکامی در منطقه نجات نداده است بلکه میزان ضربهپذیری اسراییل به طور ویژهای افزایش یافته است.
نقش حزبالله لبنان در ترسیم وضعیت منطقه به نفع محور مقاومت و ضرر اسراییل غیر قابل چشمپوشی است. در همین زمینه باید سیاست سیدحسن نصرالله بعنوان رهبر حزبالله لبنان را ستود.
به اعتقاد بسیاری شهید سیدحسن نصرالله، پیوند سیاست و اخلاق را شرط پیروزی قرار داد، یعنی معادلهای را ترسیم کرد که در نهایت تبدیل به یک مکتب و گفتمان شد. این گفتمان (گفتمان مقاومت)، حیات خود را در مسیری نوین در عرصه سیاست بینالملل مییابد که با قرائت مستکبران و ظالمان در جهان متفاوت است. شهید نصرالله، خلاقیت در رهبری و اقناعگری در قبال مخاطبان را در مشی عملی حکمرانی و مدیریت خود پیاده ساخت و به دیگران آموخت که میتوان حریت داشت و سیاستمدار بود. استیصال امروز دشمن صهیونیستی (که صرفا معطوف به جنگ غزه و لبنان نیست)، محصول عملکرد همین رهبر فقید و همراهان ایشان مانند شهید سیدهاشم صفیالدین است. برزخ سخت و طاقتفرسایی که دشمن صهیونیستی در آن قرار گرفته، به چیزی جز شکست علیه تلآویو ختم نمیشود.
گفتمان مقاومت وضعیتی را در منطقه برای صهیونیستها ترسیم کرده است که زمان رهایی آن برای اسراییل وجود ندارد و هر تاکتیکی از طرف آمریکا در منطقه پیاده شود، همچون شیرینی آدامس موقتی خواهد بود و در بلندمدت تاثیری در روند شکستهای اسراییل نخواهد داشت.
گرچه ممکن است سلاح آمریکایی باعث شهادت سیدحسن نصرالله و سایر رهبران مقاومت باشد، اما این سلاحها نه تنها در گفتمان مقاومت تاثیری نخواهد داشت بلکه مقاومت را مصمم به پیمودن مسیر آزادسازی مسجدالاقصی میکند و این همان نقطه شکست صهیونیستها است.