فرماندهی مرکزی ایالات متحده، سنتکام، اعلام کرد که گارد ساحلی دولت به رسمیتشناخته شده یمن یک محموله تسلیحاتی را که از ایران برای حوثیها ارسال شده بود توقیف کرد؛ سنتکام در شبکه اجتماعی ایکس بابت این اقدام به گارد ساحلی یمن تبریک گفت و نوشت که این محموله شامل قطعات تسلیحاتی پیشرفته، پهپاد و وسایل ارتباطی بوده است و قرار بوده به دست «حوثیها تحت حمایت ایران» برسد.
به گفته سنتکام، یک کانتینر ۵۰ فوتی در قایق توقیفشده قرار داشت که محتوای آن تجهیزات نظامی باکیفیت، از جمله قطعات موشکهای کروز، موتورهای جت برای استفاده در موشکهای کروز و پهپادهای انتحاری، پهپادهای شناسایی، رادارهای دریایی، یک سیستم پارازیت مدرن و یک سیستم ارتباط بیسیم پیشرفته بود.سنتکام تصاویری از این تجهیزات را نیز همراه اطلاعیه خود در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرده است. این ادعا به صورت رسمی از سوی مقامات ایران تکذیب و بر دروغین بودن آن تاکید شده است.
ریشهیابی یک ادعا
نگاهی بر رفتار سنتکام و امریکاییها در قبال یمن نشان میدهد که ادعاهای ضد ایرانی پیرامون یمن در طول یک سال گذشته بارها تکرار شده است. از ادعای کشف و مصادره یکصد قبظه کلاشینکف و هزار فشنگ گرفته تا ادعای ارسال مواد اولیه برای ساخت موشک و پهپاد بارها از سوی آنها مطرح کرده است که همواره نیز دروغین بودن این ادعاها اثبات شده است. حال این سوال مطرح است که در شرایط کنونی چرا سنتکام این ادعا را تکرار کرده است؟ در پاسخ به این پرسش چند نکته قابل بررسی است.
استمرار جوسازی هستهای و توجیه فشار حداکثری
ترامپ در طول یک ماه ریاست جمهوریاش از یک سو مدعی رویکرد مذاکراتی با ایران شده و از سوی دیگر نیز از اجرای فشار حداکثری علیه ایران گفتهاند. او حتی مدعی شده که دست رژیم صهیونیستی برای اقدام نظامی علیه ایران باز است. در روزهای اخیر غربیها ابعاد جدیدی از جوسازیهای هستهای علیه ایران را در پیش گرفته اند.
در رویکردی تکراری اعضای گروه ۷ در بیانیهای که در حاشیه کنفرانس امنیتی مونیخ صادر شد آنچه اقدامات بیثبات کننده ایران از جمله پیشبرد سریع برنامه زمینه غنیسازی اورانیوم بدون دلیل موجه غیرنظامی، تسهیل سازمانهای تروریستی و گروههای مسلح در سراسر خاورمیانه و دریای سرخ، توسعه موشکهای بالستیک و پهپادها، و سرکوب مخالفان خود را در ورای مرزهایش و نقض حقوق بشر عنوان کردهاند را محکوم کردهاند.آنها همچنین درباره تجهیزات با کاربرد دوگانه از سوی چین و مساعدتهای نظامی کره شمالی و ایران به روسیه بحث کردند و کلیه این گونه کمکها را محکوم کردند. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نیز با هشدار نسبت به افزایش شدید ذخیره اورانیوم غنیسازی شده ایران ادعا کرد که فرصت برای احیای توافق برجام رو به پایان است.گروسی گفت ایران در روند افزایش هفتبرابری تولید ماهانه اورانیوم با غنای ۶۰ درصد قرار دارد و احتمالا تا زمان مقرر برای انتشار گزارش فصلی آژانس در ماه آینده، ذخیره اورانیوم ۶۰ درصدی خود را به ۲۵۰ کیلوگرم افزایش خواهد داد. در فضای رسانهای نیز شبکه خبری «سی ان ان» مدعی شد که اولین کشتی از دو کشتی حامل یک هزار تن ماده شیمیایی ساخت چین که میتواند عنصری کلیدی برای سوخت برنامه موشکی حکومت ایران باشد، روز پنجشنبه ۲۵ بهمن در خارج از بندر بندرعباس لنگر انداخته است.به گفته این منابع، پرکلرات سدیم میتواند امکان تولید پیشران کافی برای حدود ۲۶۰ موتور موشک جامد موشکهای «خیبر شکن» ایران یا ۲۰۰ موشک بالستیک «حاج قاسم» را فراهم کند. همزمان نیز روزنامه واشنگتن پست مدعی شد سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده هشدار دادهاند که احتمال دارد اسرائیل تا اواسط سال جاری حملهای پیشگیرانه علیه برنامه هستهای ایران انجام دهد. با توجه به این مولفهها ادعای مصادره کشتی حامل مواد تسلیحاتی ایران در سواحل یمن را میتوان این دروغ پراکنیها برای ایران هراسی و توجیه فشار حداکثری و البته انحراف افکار عمومی از بحرانهایی همچون نزاع اروپا و امریکا بر سر اوکراین دانست.
اهمیت زدایی از دستاوردهای یمن
حقیقت آن است که یمنیها با روحیه شجاعت و دلاوری و ایمان توانستهاند به رغم مشکلات اقتصادی به خودکفایی دفاعی دست یایند بهگونهای که در کنار تأمین امنیت خویش در برابر متجاوزان آمریکایی و صهیونیستی توانستهاند به الگویی از استقلال دفاعی برای ملتهای عربی مبدل گردند. ایستادگی کشوری همچون یمن در برابر رژیم صهیونیستی و آمریکا و تسلط آنها بر دریای سرخ و خسارت سنگینی که به اقتصاد صهیونیستها وارد کردهاند، به یک رسوایی برای غرب مبدل شده است. در این شرایط میتوان گفت که غربیها با دروغ پراکنی و نسبت دادن دستاوردهای دفاعی و موشکی و پهپادی یمن به ایران برآنند تا از یک سو افکار عمومی را از خود کفایی و ظرفیتهای یمن منحرف سازند و از سوی دیگر از میزان رسوایی شکست در برابر کشوری همچون یمن برای رژیم صهیونیستی و ائتلاف آمریکایی در دریای سرخ بکاهند.
مدیریت بحران با بحران سازی
غربیها همواره بر آن بودهاند تا یک بحران را با بحرانی دیگر پنهان سازند. امروز رژیم صهیونی از یک سو با رسوایی شکست در برابر حماس در تبادل اسرا مواجه شده است در حالی که پوشالی بودن ضرب الاجل ترامپ علیه حماس نیز به رسوایی مبدل شده است، همچنین رژیم صهیونی در حالی مدعی تخلیه جنوب لبنان است که همزمان از ادامه اشغال 5 نقطه راهبردی خبر داده است در سوریه نیز این رژیم در حال تقویت استحکامات نظامی در اراضی اشغالی است. در چنین شرایطی غرب با برجسته سازی پروندههای حاشیهای همچون ادعاهای هستهای علیه ایران و نیز ادعای کشف و مصادره کشتی ایرانی در سواحل یمن در جنگ ادراکی به دنبال فریب افکار عمومی و زمینه سازی برای اشغالگری بیشتر صهیونیستهاست.
آمریکاییها تسلیحاتی را که برای طرفداران خود در یمن ارسال کرده اند تا برای جنگ داخلی به کار گرفته شود، را با نام تسلیحات ایرانی برای انصارالله توجیه میکنند.
توطئه جنگ داخلی
نکته مهم در ادعای اخیر سنتکام را نقش دادن به دولت دست نشانده یمن میباشد. تا پیش از این سنتکام همواره مدعی بود که خود محمولههای ایران برای انصارالله را کشف کرده است حال آنکه اکنون مدعی نقش دولت دست نشانده شده است. بر اساس اطلاعیه سنتکام، قایق حامل این تسلیحات که طبق گزارشها مبدا آن ایران بوده، به سوی به بندر حدیده که تحت کنترل حوثیهاست حرکت میکرده، اما ماموران گارد ساحلی یمن آن را روز ۲۴ بهمن در جنوب دریای سرخ توقیف کردند. این ادعا در حالی مطرح میشود که ائتلاف آمریکایی همچنان در دریای سرخ حضور دارد و اگر ادعای آنها صحیح باشد این توقیف ادعایی باید از وی سنتکام صورت میگیرد. با توجه به این شرایط میتوان گفت که نقش دادن به دولت دست نشانده، میتواند برگرفته از طراحی آمریکاییها برای ایجاد جنگ داخلی در یمن باشد. این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که چندی پیش یمنیها از متلاشی سازی گروه جاسوسی آمریکایی-صهیونیستی خبر داده بودند. به عبارتی دیگر آمریکاییها تسلیحاتی را که برای طرفداران خود در یمن ارسال کرده اند تا برای جنگ داخلی به کار گرفته شود، را با نام تسلیحات ایرانی برای انصارالله توجیه میکنند. نکته مهم آنکه انصارالله عضو رسمی و قانون و مردمی یمن است که دارای مشروعیت بینالمللی است حال آنکه دولت ادعایی آمریکاییها، دست نشاندهای برای بحرانسازی است. به هر تقدیر ادعای دروغین سنتکام را میتوان بعد جدیدی از فتنه انگیزی آمریکایی-صهیونیستی در دریای سرخ و یمن دانست که پشت پرده آن را تسلیح و تقویت طرفداران غرب برای کشاندن یمن به جنگ داخلی تشکیل میدهد حال آنکه وحدت یمنیها در حمایت از مقاومت همچنان سدی در برابر این فتنه انگیزی خواهد بود.