بصیرت روند مذاگرات صلح میان روسیه و اوکراین را بررسی می کند:
سهشنبه این هفته، ریاض میزبان گفتگوی نمایندگان روسیه و آمریکا بود. لاوروف وزیر خارجه روسیه و روبیو همتای آمریکاییاش، در نخستین دیدار دو طرف پس از آغاز جنگ اوکراین، با هدف حل و فصل این مناقشه، بیش از چهار ساعت با هم مذاکره کردند. ظاهراً حاصل این گفتگوی یک روزه، توافق بر چهار اصل بوده است: بازگشت سفارتهای دو کشور به سطح فعالیت کامل، تشکیل تیمی بلندپایه برای رسیدن به راه حلی جامع، هموارکردن مسیر همکاریهای اقتصادی و ژئوپلیتیکی میان دو کشور و تداوم روند مذاکرات.
برای درک بهتر مذاکرات کنونی، بهتر است نگاهی کوتاه به پیشزمینه تاریخی آن داشته باشیم؛ یکی از ویژگیهای نظام دو قطبی در دوران جنگ سرد، پیمانهایی بود که میان آمریکا و شوروی با هدف محدودسازی تسلیحات استراتژیک و هستهای منعقد شده بود. پیمانهای سالت 1 و 2 در دهه هفتاد و استارت 1 و 2 در دهه نود میلادی از جمله این توافقها بودند. با فروپاشی شوروی، هنجار نظام دوقطبی از هم پاشید اما ساختار آن فقط ترک برداشت. روسیه تقریباً همان جغرافیا، قدرت نظامی و تسلیحاتی که شوروی داشت را به ارث برد.
روسیه برای دو دهه در این وضعیت ضعیفشده باقی ماند و به عنوان یک قدرت منطقهای شناسایی شد. اما در سال 2011، مذاکراتی تحت عنوان «نیو استارت» انجام شد که در امتداد چهار پیمان قبلی بود. این پیمان نشان داد که مسکوی روسیه همان مسکوی شوروی است و بدین ترتیب ساختاری که با فروپاشی شوروی ترک خورده بود دوباره بازسازی شد و با تغییر ادارک روسیه نسبت به قدرت خود، زمینه ورودش به عرصه جهانی فراهم گردید.
روسیه در سال 2014 شبهجزیره کریمه اوکراین را اشغال کرد و در 2015 وارد سوریه شد و در رفتارهای دیگرش از جمله در آفریقا نشان داد که متفاوت از دو دهه قبل عمل میکند و در حال بازگشت به صحنه بینالمللی است. در همین حال، آمریکا و اروپا که از این روند ناراضی بودند، با مطرح کردن پیوستن اوکراین به ناتو و حمایت کامل از زلنسکی برای انجام این کار، سعی کردند ادراک جدید روسیه را نسبت به قدرت خود متوقف کنند و ثابت کنند که همچون پیش از 2011 توان گسترش ناتو به شرق را دارند. روسیه نیز از طرفی با آغاز عملیات ویژه نظامی در اوکراین نشان داد که آماده زورآزمایی بر سر حفظ این ادراک جدید است.
حالا سه سال پس از آغاز این زورآزمایی در قالب یک جنگ ویرانگر، به نظر میرسد دولت ترامپ تصمیم گرفته است به این زورآزمایی پایان ببخشد. هرچند روسیه هم با توجه به تحریمها و فشارهای دیگر، به صلح نیاز دارد اما باتوجه به وضعیت خاورمیانه، نیاز آمریکا به پایان این جنگ بیشتر است. نکته قابل توجه این است که اگر این مذاکرات به یک توافق صلح منجر شود، مذاکرات ریاض 2025، تبدیل به یک «نیو استارت» دیگر برای روسیه خواهد شد و ادراک جدیدش از قدرت خود را تثبیت خواهد کرد. علاوه بر آن، چون اروپاییها کمترین نقش را در ساخت ترتیبات امنیتی جدید قاره خود ایفا کردهاند، توازن قدرت میان اروپا و آمریکا را نیز برهم خواهد زد.
واکنش طرفین پس از اتمام مذاکره دیروز نیز قابل توجه است؛ ترامپ این گفتگو را مثبت خوانده و گفته به زودی با پوتین دیدار خواهد کرد. زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز مذاکره دیروز را مثبت و سازنده خواند. زاخارووا همچنین اشاره کرد که نکته اصلی در مذاکره ریاض این بود که تماس برقرار شد. در همین خصوص جمله سرگئی لاوروف در خصوص مذاکره دیروز بسیار مهم است. او گفت: ما نه تنها به هم گوش کردیم بلکه حرف همدیگر را شنیدیم. اهمیت این جمله آنجا مشخص میشود که آخرین جمله لاوروف در دهم فوریه 2022 یعنی 14 روز پیش از شروع جنگ را مرور کنیم: آن روز لاوروف پس از دیدار با لیز تراس وزیر خارجه بریتانیا گفت: این دیدار شبیه به گفتگوی یک کر و یک لال بود. منظور لاوروف این بود که تراس اصلاً موضع روسیه را درک نمیکرد و درخواستهای روسیه را نمیفهمید.
سه نکته در خصوص این گفتگوی چهارساعته در ریاض قابل توجه است؛
1- تحقیر اروپا:
زلنسکی پیشتر اشاره کرده بود که هیچگاه توافق صلحی را که بدون حضور اوکراین باشد را به رسمیت نخواهد شناخت. نکتهٔ جالب این است نه تنها نمایندهای از اوکراین و هیچ کشور اروپایی دیگری در مذاکره دیروز حضور نداشت بلکه حتی در اظهارات نمایندگان طرفین هم هیچ اشارهای به حضور اوکراینیها یا اروپاییها در ادامه مذاکرات نشد. آمریکا با این اقدام، همهکاره بودن خودش را به رخ اروپاییها کشید. موضوعی که قاره سبز را شوکه کرد و باعث شد اتحادیه اروپا به پیشنهاد فرانسه یک نشست اضطراری برای تصمیمگیری در خصوص نحوه واکنش به این اتفاق برگزار کند.
دیگر مقامات اروپایی نیز به نوبهٔ خود واکنش نشان دادند: وزیر خارجه آلمان، آنالنا بربروک گفت: زمانی که موضوع صلح اروپا در میان باشد، تصمیمگیری در خصوص آن نیز نباید بدون مشارکت کشورهای اروپایی انجام شود. ماکرون هم در صفحه ایکس خود نوشت: برای رسیدن به صلح، روسیه باید تجاوزهای خود را متوقف کرده و تضمینهای امنیتی قوی و معتبر به اوکراینیها بدهد.
اما ترامپ در این میان نه تنها اهمیتی به عدم حضور اوکراینیها و اروپاییها در مذاکره نمیدهد بلکه در اظهارات اخیر خود باز هم اوکراین را تحقیر کرده و گفته است: میلیاردها دلار به اوکراینیها پول دادهایم، میخواهم بدانم این پولها کجا رفته است؟ مشروعیت زلنسکی کاهش یافته است، او رئیسجمهور بیکفایتی است و دلیل ادامه جنگ تاکنون هم خودش است.
2- قبول پیروزی روسیه در میدان جنگ:
برقراری نشست در سطح عالی دیپلماتیک میان روسیه و آمریکا آن هم به صورت کاملاً رسمی و علنی و نه پنهانی، نشاندهنده این است که پیروزی روسیه در میدان نبرد مورد قبول غرب واقع شده است زیرا اگر کوچکترین شانسی برای پس گرفتن مناطق اشغال شده از خاک اوکراین وجود داشت، گفتگویی صورت نمیگرفت. اروپا و آمریکا با وجود کمکهای چندصدمیلیارد دلاری به اوکراین و همچنین اعمال تحریمهای همهجانبه و سنگین علیه روسیه، پس از سه سال نتوانستهاند روسیه را به مرحلهای برسانند که تشنه مذاکره باشد و راضی به دادن امتیاز برای پایان جنگ شود. بلکه بالعکس، روسیه بدون مشکل خاصی در حال ادامه جنگ بوده و در برخی مناطق در حال پیشروی نیز میباشد اما این غرب است که دیگر توانی برای ادامه کمکهای مالی و تسلیحاتی به اوکراین را نداشته و دعوا بر سر عدم مذاکره نیست، بلکه بر سر این است که چه کسی در مذاکره در مقابل روسیه حضور داشته باشد و چه امتیازاتی باید داده شود.
3- احتمال توافق پنهانی بر سر تغییر زلنسکی:
جملهٔ دیروز نخست وزیر آلمان نباید مورد غفلت واقع شود. اولاف شولتز گفت: «نباید در مذاکرات تصمیمی در خصوص سران اوکراین گرفته شود». احتمال اینکه آمریکاییها برای پیشبرد مذاکرات با روسیه طبق خواست خود، توافقی پنهان بر سر تغییر زلنسکی انجا بدهند بعید نیست. به خصوص که پوتین هم قبلاً گفته بود که فقط با رئیسجمهور قانونی و مشروع اوکراین توافقنامه امضا میکند و زلنسکی هم اکنون این مشروعیت را ندارد. بنابراین بعید نیست که آمریکاییها انتخابات جدید ریاست جمهوری را در اوکراین برگزار کنند و یا به نحو دیگری زلنسکی را تغییر دهند تا مذاکرات را راحتتر به نتیجه برسانند.
با این وجود، بسیار بعید به نظر میرسد که این مذاکرات در زمان کوتاهی به نتیجه منجر شود چرا که هم شرایط روسیه و هم غرب برای توافق صلح سخت است. غرب از طرفی الحاق مناطق اشغال شده به روسیه را به رسمیت نمیشناسد و به دنبال تضمین امنیتی واقعی و معتبر برای اوکراین است که ممکن است شامل استقرار نیروهای صلح چندملیتی در اوکراین باشد. از طرف دیگر روسیه با استقرار هر نیرویی از ناتو در اوکراین مخالف است، پیوستن اوکراین به ناتو را به طور قطع رد میکند و اعلام کرده حتی در خصوص پس دادن سرزمینهای تحت کنترل روسیه فکری نباید شود. تنها برگ برنده غرب در میز مذاکره منطقه کورسک روسیه است که در کنترل اوکراینیها قرار دارد. بنابراین به نظر میرسد روسیه در روزهای آینده تلاش کند کنترل این منطقه را پس بگیرد که با دست پرتر در مذاکره حضور داشته باشد.