روزهای پایانی سال 1403، پسر مهدی کروبی از پایان رسمی حصر این بازنده انتخابات ریاست جمهوری دهم خبر داد، حسین کروبی همچنین مدعی شد که مراحل رفع حصر بازنده دیگر انتخابات سال 1388 هم در حال انجام است و دیر نباشد که محدودیتهای موسوی نیز برای همیشه پایان یافته و پرونده حصر این دو نفر و به یک معنای دیگر، پرونده ادعای تقلب در انتخابات سال 1388 مختومه شود! همان تقلبی که حتی شاخصترین چهرههای جریان اصلاح طلب گاه در خفی و یواشکی، گاه در آشکارا البته در لفافه، آن را رد کردند، اما سوال اینجاست که آیا بسته شدن این پرونده به تنهایی کفایت میکند؟
تردیدی وجود ندارد که بسیاری از زخمهای امروز ما ریشه در آن حوادث دارد، بسیاری از انشقاقها و تفرقههای امروز میان سیاسیون و جریانات سیاسی در حوادث سیاه سال 1388 شکل گرفت و دیگر التیام نیافت! حوادثی که با لج بازی و قدرت طلبی دو نامزد بازنده انتخابات و قرار گرفتن آنها در نقشهای که بیرون از مرزها طراحی شده بود ضربات مهمی را بر کشور وارد کرد!
این آسیبها، تنها در صف کشیهای سیاسی خلاصه نماند، مبالغه نیست اگر بگوییم بزرگترین دو قطبی جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی در سایه همان لجاجت و فریب تقلب، شکل گرفت و این دو قطبی، آغاز سلسلهای از دوقطبیسازیها در کشور شد که همچنان نیز ادامه دارد!
علاوه بر این نباید فراموش کرد که بخشی از مشکلات اقتصاد ایران که به 1403 ارث رسیده است نیز از نتایج آن حوادث و آن ایستادگی برابر رأی مردم است! ایران درگیر یک فتنه داخلی شد و آن سوی مرزها نیز دولت اوباما از این پاشنه آشیل بهره برد! و تحریمهای ضد ایرانی آغاز شد! واشنگتن که تا پیش از آن به دنبال ایجاد فرصتی برای معامله با تهران بود، مسیر خود را تغییر داد! و تحریمها را در صدر سیاستهای ضد ایرانی خود قرار داد.
بر این است که میگوییم، رفع حصر کروبی و موسوی، شاید پروند 1388 را به بایگانی ببرد، اما زخم 1388 همچنان باز است، باید برای آن چارهای جست!