صفحه نخست >>  عمومی >> نبض تحلیل
تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۰  ، 
کد خبر : ۳۷۴۵۷۰
یادداشتی درباره اهمیت نظارت بر آثار فرهنگی و زیست‌محیطی کشور

یادگاری‌های نابود‌کننده!

مسئله آسیب‌رساندن به ابنیه تاریخی، محیط زیست و میراث فرهنگی، یکی از موضوعات مهم و در عین حال چالش‌برانگیز است که در ایام تعطیلات، به‌ویژه عید نوروز، به دلیل افزایش سفرها و حضور گسترده مردم در فضاهای عمومی و طبیعی برجسته‌تر می‌شود. این پدیده نه تنها یک چالش زیست‌محیطی، بلکه یک مسئله فرهنگی و جامعه‌شناختی است که ریشه در نگرش‌ها، ارزش‌ها و ساختارهای اجتماعی دارد.
پایگاه بصیرت / عماد نیری
مسئله آسیب‌رساندن به ابنیه تاریخی، محیط زیست و میراث فرهنگی، یکی از موضوعات مهم و در عین حال چالش‌برانگیز است که در ایام تعطیلات، به‌ویژه عید نوروز، به دلیل افزایش سفرها و حضور گسترده مردم در فضاهای عمومی و طبیعی برجسته‌تر می‌شود. این پدیده نه تنها یک چالش زیست‌محیطی، بلکه یک مسئله فرهنگی و جامعه‌شناختی است که ریشه در نگرش‌ها، ارزش‌ها و ساختارهای اجتماعی دارد. این مسئله تا حدی حاد شد که سازمان محیط زیست در اطلاعیه‌ای از مردم ایران درخواست کرد:«از تمامی شهروندان، گردشگران، هنرمندان و فعالان محیط زیست که در گذشته از جزیره هرمز خاک همراه خود برده‌اند و اکنون تمایل دارند در راستای این حرکت نمادین، آن را بازگردانند، دعوت می‌شود خاک‌ها را به این اداره کل تحویل دهند.» با توجه به اهمیت محیط زیست و میراث فرهنگی در هر کشوری بر این شدیم تا در این یادداشت از نگاه جامعه شناختی و فرهنگی به این موضوع بپردازیم و راهکارهایی را برای حل این معضل ارائه دهیم.
 
از منظر جامعه‌شناختی، رفتارهایی مانند آسیب به آثار تاریخی و طبیعی را می‌توان در چارچوب نظریه «تراژدی منابع مشترک» تحلیل کرد. این نظریه بیان می‌کند که وقتی منبعی عمومی و در دسترس همگان باشد، افراد ممکن است به نفع منافع کوتاه‌مدت خود عمل کنند، بدون توجه به پیامدهای بلندمدت آن برای جامعه. برداشتن شن‌های رنگی جزیره هرمز توسط گردشگران نوروزی نمونه‌ای بارز از این رفتار است. این شن‌ها، که بخشی از جاذبه طبیعی و هویت بصری جزیره محسوب می‌شوند، به دلیل برداشت بی‌رویه در معرض تخریب قرار گرفته‌اند. گردشگران، اغلب بدون آگاهی از تأثیرات زیست‌محیطی یا فرهنگی این اقدام، شن‌ها را به‌عنوان یادگاری با خود می‌برند. این عمل نه تنها به اکوسیستم شکننده جزیره آسیب می‌زند، بلکه ارزش اقتصادی و فرهنگی آن را برای نسل‌های آینده کاهش می‌دهد.
 
یا برخی در ایام عید رو آورده بودن به یادگاری نوشتن روی دیوارهای سی و سه پل در اصفهان؛ که به‌عنوان یکی از شاهکارهای معماری صفوی و نماد هویت تاریخی ایران شناخته می‌شود. این رفتار، که گاهی با انگیزه ثبت حضور یا ابراز احساسات انجام می‌شود، نشان‌دهنده نوعی فردگرایی افراطی و بی‌توجهی به ارزش جمعی این میراث است. از دیدگاه فرهنگی، چنین اعمالی را می‌توان نشانه‌ای از ضعف در آموزش و نهادینه‌سازی احترام به میراث مشترک دانست. در جامعه‌ای که هویت ملی و تاریخی از طریق این آثار تعریف می‌شود، آسیب به آن‌ها به‌معنای تضعیف پیوندهای اجتماعی و کاهش حس تعلق به گذشته‌ای مشترک است.
 
این مسائل تنها به عید نوروز محدود نمی‌شوند، اما در این ایام به دلیل افزایش سفرهای داخلی و حضور گسترده مردم در مکان‌های گردشگری، شدت بیشتری می‌یابند. تعطیلات نوروزی، که فرصتی برای بازسازی روابط اجتماعی و ارتباط با طبیعت و تاریخ است، گاهی به فضایی برای تخریب ناخواسته تبدیل می‌شود. این امر می‌تواند به عواملی چون کمبود زیرساخت‌های گردشگری، نبود نظارت کافی و ضعف در فرهنگ‌سازی مرتبط باشد. برای مثال، در برخی از کشورها، مکان‌های تاریخی و طبیعی با قوانین سخت‌گیرانه، اطلاع‌رسانی گسترده و ایجاد حس مسئولیت در بازدیدکنندگان محافظت می‌شوند. در مقابل، در ایران، فقدان آموزش مداوم و نبود برنامه‌های فرهنگی موثر باعث شده است که برخی افراد بدون احساس گناه یا آگاهی از عواقب، به این منابع آسیب بزنند.
 
بنابراین راهکارهای مقابله با این معضل نیازمند رویکردی چندجانبه است. نخست، آموزش عمومی از سنین پایین و از طریق رسانه‌ها و نظام آموزشی می‌تواند حس تعلق و مسئولیت نسبت به میراث فرهنگی و طبیعی را تقویت کند. دوم، وضع قوانین بازدارنده و نظارت دقیق‌تر در ایام پربازدید مانند نوروز ضروری است. سوم، توسعه زیرساخت‌های گردشگری، مانند ایجاد مسیرهای مشخص و امکانات رفاهی، می‌تواند از پراکندگی و تخریب جلوگیری کند. در نهایت، تشویق به گردشگری مسئولانه و آگاهانه می‌تواند این تهدید را به فرصتی برای تقویت هویت ملی تبدیل کند.
 
این نکته را هم باید یادآور شد که کار فرهنگی اگر جواب دهد، معمولاً در بلند مدت جواب می دهد. همین الآن فرض کنید که ما بخواهیم برای حفاظت از ابنیه تاریخی مانند تخت جمشید و یا جاهایی مانند جزیره هرمز، سواحل، جنگل ها و مانند آنها، از الآن فرهنگ سازی کنیم؛ در آن صورت ممکن است تا 10 یا 15 سال آینده نتیجه بگیریم. بنابراین هر چقدر هم که فرهنگ سازی صورت بگیرد، باز هم نیاز به اقدامات نظارتی و همچنین اقدامات قانونی بازدارنده وجود دارد. در زمان ما هم با توجه به پیشرفت فناوری، بعضاً امکان نظارت، راحت تر شده است و لزوماً همه جا نیاز به حضور نیروی انسانی نیست.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات