دور بعدی مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا که قرار بود شنبه 13 اردیبهشت در رم برگزار شود، بهدلایلی به زمان دیگری موکول شد؛ همچنین قرار بود روز جمعه سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان با سه کشور اروپایی عضو برجام نشست مشترکی داشته باشد که آن هم لغو شد.
رفتارهای هفته گذشته حاکمان آمریکا همچون تحریم هفت نهاد فعال در تجارت فرآوردههای نفتی و پتروشیمی ایران و رفتارها و گفتارهای ضدونقیض مقامات آمریکا، موجب تشدید بیاعتمادی نسبت به جدیت آنها برای پیشبرد مسیر دیپلماسی شده است.
از زمان شروع مذاکرات غیرمستقیم بین دو کشور بر سر برنامه هستهای ایران، احتمال هرگونه توقف و اخلال در این مسیر پیشبینی میشد چراکه علاوه بر سوءظن نسبت به طرف آمریکایی، نیروهایی در خارج کشور بودند که تلاش داشتند بههرطریقی شده مانع از دستیابی ایران به یک توافق خوب شوند.
از ابتدا سه جریان بیرونی مخالف به نتیجه رسیدن این مذاکرات بودند و علیه آن هراقدامی کرده و میکنند؛ یکی اتحاد مصلحتی میان دموکراتهای آمریکا و دولت اوباما و بایدن با کارگزاران دولت قبلی ترامپ مانند امثال پمپئو و جان بولتون است که تلاش میکنند با بزرگنمایی برنامه هستهای ایران مانع از هرگونه توافقی بشوند؛ چراکه میرات دولت اوباما که همان برجام بود توسط ترامپ از بین رفت و نباید توافق دیگری به نام ترامپ ثبت شود.
همچنین کشورهای اروپایی که احساس کنار گذاشته شدن از مذاکرات را دارند، با انگیزه تخریب آن وارد عمل شدند؛ اروپا از زمان مذاکرات سعدآباد خود را پل ارتباطی ایران و غرب میدانست اما متأسفانه نتوانستند اعتبار خود را حفظ کنند و با تحریمهای آمریکا همراهی کردند و مقصر این کنار گذاشته شدن نیز عملکرد خودشان دانسته میشود.
بین کشورهای اروپایی نقش اخلالگرانه فرانسه بیش از همه پررنگ است و وزیر امور خارجه دولت مکرون بهتازگی مدعی شده است ایران در «آستانه توسعه سلاح هستهای» است؛ البته این اظهارنظر با واکنش منفی سخنگوی دستگاه دیپلماسی ایران روبهرو شد.
اما دسته سوم رژیم صهیونیستی و عوامل وابسته به آن میان ایرانیان خارج از کشور است که تلاش میکنند؛ در هفتههای گذشته بیشترین تولید محتوا علیه مذاکرات و تیم مذاکرهکننده در روزنامههای اسرائیلی بود که سعی در بزرگنمایی از خطرات ایران و القای سادهبینی آمریکایی را دارند.
رسانههای فارسیزبان وابسته به اسرائیل مانند ایراناینترنشنال در همان خط رسانههای اسرائیلی حرکت میکردند و چهرههایی همچون رضا پهلوی و سلطنتطلبان با تخطئه مذاکرات، دشمن را به جنگ با ایران تشویق میکردند، این خط صهیونیستی حتی در هیئت حاکمه آمریکا هم وجود دارد و جناح رادیکال تلاش میکند هرگونه توافقی را نفی کند و زیر سؤال ببرد.
از ابتدای شروع مذاکرات شاهد بودیم علاوه بر جوّ خارجی علیه آن، در داخل نیز اظهارات گاه شتابزده و غرضورزانه، سعی در منحرف کردن اذهان عمومی نسبت به مسئله مذاکرات داشت؛ از یکسو یک گروه دائم در حال زیر سؤال بردن اقدام دستگاه دیپلماسی بودند و اصل مذاکره را نفی میکردند و یک عده نیز با باور کردن شایعات حول مذاکرات همچون بازگشایی سفارتخانهها و یا سرمایهگذاری آمریکا در ایران، توقعات را در سطح عمومی نسبت به آنچه در مسقط و رم در حال رخدادن بود، بالا بردند؛ آنهم نسبت به دشمنی که چهار دهه با او سابقۀ زدوخورد داریم و کارنامه سیاهی در بدعهدی دارد و نمیتوان به مذاکره با وی خوشبین بود.
با وجود این، خوشبختانه بهخلاف گفتوگوهای برجام که دولت وقت بهشدت همهچیز را به نتیجه مذاکرات گره زده بود و تیم مذاکرهکننده هم تلاش در بزرگنمایی از آنچه در جریان بود داشت، در این دور مذاکره شاهد انسجام ملی و حاکمیتی و مواضع یکسان و ثابت در اکثر مسئولان بودیم و تلاش شد تا بهدور از هیاهو و جنجال، هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی این کار را پیش ببرد، چراکه اگر طرف مقابل احساس کند که افکار عمومی کشور معطل مذاکره شده است، ممکن است رویکردهای خود را در ادامه تغییر دهد.
با توجه به اینکه دور بعدی مذاکرات که قرار بود روز شنبه در رم در جریان باشد و به زمان دیگری موکول شده است؛ مواضع اخیر هیئت حاکمه آمریکا نشان میدهد ممکن است آنچه توقع ماست تحقق پیدا نکند.
در صورت وقوع هر اتفاقی برای ادامه مذاکرات و حتی به نتیجه نرسیدن آن، علاوه بر حاشیهسازی غربیها و جریان ضدایران، باید مراقب دو رویکرد در داخل بود؛ یکدسته که ممکن است بهمحض توقف مذاکرات و به نتیجه نرسیدن آن، روی به تسویه حسابهای سیاسی بیاورند و با بیان جملاتی همچون "آمریکا از اول قابل اعتماد نبود" و "ما گفتیم مذاکره نکنید" و... خواسته یا ناخواسته سعی در تضعیف دولت و هیئت مذاکرهکننده برای بهرهبرداری سیاسی کنند و در مقابل نیز گروهی هستند که تلاش خود را بهکار میبندند تا نظام را مقصر جلوه دهند و کوتاه نیامدن ایران از خطوط قرمز و بیارزش توصیف کردن آنها را عامل شکست مذاکرات معرفی کنند.
در برابر این دو رویکرد و همچنین دشمنان خارجیِ مذاکرات، باید با تمرکز بر منافع ملی و حفظ عزت کشور، اقدام دستگاه دیپلماسی را بهنحوی مدیریت کرد که خللی در اداره امور پیش نیاید؛ این دقیقاً همان زاویه نگاه رهبری به مذاکرات غیرمستقیم است که در دیدار مسئولان ارشد سه قوه به آن اشاره کردند و با تأکید بر ادامه فعالیتها در کشور در همه زمینههای صنعتی، اقتصادی، سازندگی، فرهنگی و اجرای پروژههای بزرگ، گفتند: هیچکدام از این مسائل با گفتوگوهای عمان هیچ ارتباطی ندارد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با بیان اینکه "در گامهای اول تصمیم کشور به مذاکره خوب کار شده است، بعد از این هم باید با دقت حرکت کرد ضمن اینکه خطوط قرمز برای ما و برای طرف مقابل کاملاً روشن است."؛ بر این نکته تصریح کردند: مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد، ما هم به این گفتوگوها نه «خیلی خوشبین» و نه «خیلی بدبین» هستیم، البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به تواناییهای خود خوشبینیم.